31
محمد محمدعلی (۱۳۲۷-۱۴۰۲) نویسنده، مدرس و پژوهشگر و از اعضای دیرین کانون نویسندگان ایران پس از چندسالی جنگیدن با بیماری سرطان پنجشنبه ۲۳ شهریور در هفتادوپنجسالگی درگذشت. او نویسندگی را از دوران دبیرستان با نوشتن چند نمایشنامه آغاز کرد. نخستین اثر او مجموعه داستان «درهی هندآباد گرگ داره» که در سال ۱۳۵۴ منتشر شد به زندگی فلاکتبار روستاییان میپرداخت. این توجه به واقعیتهای اجتماعی، بهویژه مرگ، که سپس با نمادگرایی تلفیق شد، در تمامی آثار او دیده میشود، از جمله در مجموعههای داستانی «از ما بهتران»، «بازنشستگی» و «دریغ از رو به رو» و رمانهای «باورهای خیس یک مرده»، «برهنه در باد»، «آدم و حوا»، «مشی و مشیانه»، و رمان «خطابههای راهراه: داستانی ناتمام» که آخرین اثر منتشر شده از اوست.
محمدعلی نویسندهای آزادیخواه، دشمن آشتیناپذیر سانسور و متعهد به فعالیت اجتماعی و فرهنگی بود. در دههی پنجاه از اعضای ثابت نشستهای داستاننویسی «پنجشنبهها» بود که هوشنگ گلشیری به راه انداخت. در سال ۱۳۵۶ به عضویت کانون نویسندگان ایران درآمد و سالها مسئولیت بازرس مالی کانون را بر عهده داشت. در دههی شصت با مطبوعات همکاری داشت؛ چندسالی عهدهدار سردبیری فصلنامهی «برج» بود و سهویژهنامهی شعر و داستانِ مجلهی آدینه نیز به سردبیری او منتشر شد. همچنین به همراه جواد مجابی و محمد مختاری جلسه شاعران سهشنبه را به راه انداختند. در دههی هفتاد یکی از اعضای مؤثر در جمعآوری امضا برای متن «ما نویسندهایم» معروف به بیانیهی «۱۳۴ نویسنده» بود که در سال ۱۳۷۳ منتشر شد و از همین رو سخت تحت فشار نیروهای امنیتی قرار گرفت، منتظرخدمت شد و سرانجام شغل اداری خود را از دست داد. در سال ۱۳۷۵ نام او نیز در فهرست چهرههای فرهنگی حاضر در اتوبوس عازم به ارمنستان قرار داشت که بنا بود در راه سفر به دست عوامل نیروهای امنیتی به قتل برسند؛ او خود شرح این سفر را چند سالی بعد در مطبوعات به چاپ رساند.
محمدعلی در اوایل سال ۱۳۸۸ برای پیوستن به فرزندانش به کانادا مهاجرت کرد، اما در آنجا نیز از فعالیت فرهنگی دست نکشید. کارگاه داستاننویسی خود را به راه انداخت که بسیار پربار بود. در مجامع ادبی ونکوور از جمله «آدینهشب» و «انجمن هنر و ادبیات ونکوور» پیگیرانه شرکت میجست. در برنامه شب شعر و داستان کانون نویسندگان ایران در تبعید، بزرگداشت علیاشرف درویشیان و گردهمآییِ اعتراضی پس از مرگ بکتاش آبتین پیشقدم بود.
محمدعلی از حاضران همیشگی در جمع مشورتی کانون نویسندگان ایران بود و هرگز از پذیرفتن هیچ مسئولیتی سر باز نمیزد. حتی هنگامی که در ایران نبود همواره دغدغهی سرنوشت کانون را داشت و به عضویت و فعالیتهای خود در نهاد آزادیخواهیِ نویسندگان به خود میبالید و در دورهای که از سویی کانونستیزان بر کانون نویسندگان ایران و آرمانهای آزادیخواهانهی آن بیمحابا تاختند و از سوی دیگر حاکمیت جان بکتاش آبتین را ستاند، محمدعلی با روح مسئولیتپذیری تاموتمام در همه حال پیگیر سرنوشت کانون نویسندگان ایران بود.
کانون نویسندگان ایران درگذشت این یار دیرین خود را به خانواده، دوستان و جامعهی فرهنگی مستقل کشور تسلیت میگوید.
یاد و آثارش ماندگار باد
کانون نویسندگان ایران
۲۴ شهریور ۱۴۰۲