ناصر بابامیری
زنده یاد آرمیتا 17 ساله دانش آموزش و ورزشکار، 9 مهر ماه امسال در متروی تهران بر اثر ضرب و شتم فاطی کماندوهای رژیم متوحش ایران در متروی تهران به کما رفت. و نیروهای امنیتی هفته ها به دور بیمارستان فجر که آرمیتا تحت حفاظت شدید امنیتی آنجا قرار داشت و حتی خانواده ش قادر به ملاقات با آن نبودند، نهایتا دیروز قلب سرشار از عشق به زندگی از تپش باز ایستاد. پرده از صحنه سازیها افتاد و طی هشدارهای شدید امنیتی به خانواده ش گفتند، فردا می توانند بر پیکر بیجان آرمیتا حضور یابند و در تشیع جنازه شرکت کنند. رژیم از وحشت اینکه این فاجعه انسانی هم یکبار دیگر جرقه ای نگردد و شعله خشم و نفرت جامعه را برافروخته نکند، از همان دقایق اول شروع کرد به سناریوی سوخته اجرا کردن. دوربین های مترو را کنترل نمود! نیروهای اراذل و اوباش امنیتی از یکسو خانواده اعم از مادر و پدر را به روال معمول از طریق مزدور آمنه ساداتها جلو دوربین صدا و سیما کشاندند تا در چنین اثنایی از آنها به زور اعتراف بگیرند که آرمیتا بر اثر سرگیجه افتاده و سرش خورده به لبه مترو”.
از دیگر سو معلم و هم کلاسیهای آرمیتا را مورد تهدید قرار دادند که از خبررسانی خودداری کنند. همه این دست و پا زدنهای رژیم از وحشت عروج دوباره اعتراض توده های مردم بود. رویدادهای فاجعه بار دیگر در گوشه و کنار جهان خصوصا در منطقه اعم از ژنوساید دولت فاشیستی اسرائیل علیه فلسطینیان بیدفاع که نیروهای اسلامی پشت آنها سنگر گرفته بودند از یکسو و از دیگر سو حملات موشکی با پهبادها و جت های جنگنده از هوا و زمین دولت فاشیستی اردوغان به کردستان سوریه و قتل و عام کودک و نوجوان و بزرگسالان که در واقع نوعی نسل کشی است، برای رژیم ایران همچون مائده ای آسمانی بود که تا حدودی نگاه ها از سر رژیم ایران را برداشت و روی فاجعه هولناک دیگری در منطقه متمرکز نمود. رژیمی که چهار دهه بیشتر است استثمار و ژنوساید و شکنجه و اعدام بخش تفکیک ناپذیر از موجودیتش است؛ رژیمی که ده هاست آرمیتاها را بخاطر ابتدائی ترین حق و حقوق خود کشتار میکند؛ رژیمی که با چنگ انداختن بر ابزار تولید و حاصل نیروی کار اکثریت عظیم جامعه، زندگی ده ها میلیون انسان را چهار دهه بیشتر از با زور و سرکوب ماشین دولتی و…ابراز و نهادهای تحمیق توده ای تماما به تباهی کشانده؛رژیمی که برادر تنی تروریستها و گانگسترهای متوحش حماس و حزب الله و جهاد اسلامی …بوده و هست و بر پیشانی مجریان کشتار غیرنظامی های بیدفاع اعم از کودکان و نوجوانان اسرائیلی و فلسطینی پیام بوسه می زند، سر داد، در این رویدادهای فاجعه بار منطقه ای به روال همیشگی شروع به عوامفریبی و اشک تمساح ریختن برای فلسطینیان کرد! اما جامعه ایران طی این چند دهه از مبارزه و خصوصا اعتصابات مداوم و خیزشهای اخیر به میزانی از هشیاری و آگاهی سیاسی در مبارزه جهت رویارویی با رژیم دست یافته که به ذره متاثر از این دستگاه های سخیف عوامفریبانه نگردد بلکه صف خود را برای جدال نهایی که در پیش است و برایش هزینه های سنگین داده، متحد و متشکل تر نماید.
جا دارد بمناسبت قتل عمد دولتی آرمیتا عزیز همینجا با خانواده و صف آزادیخواهی و برابری طلبی در سراسر ایران ابراز همدردی نمود و تجدید پیمان کرد تا به زیر کشیدن این رژیم از مبارزه علیه این مناسبات متوحش سرمایه داری باز نخواهیم ایستاد! متوقف نمودن چرخه کشتار و شکنجه و دیگر اشکال به اسارت گرفتن جامعه، تنها و تنها با مبارزه سازمانیافته، هماهنگ و متحدانه سراسری و با به زیر کشیدن انقلابی این رژیم قابل تحقق است.
پیش بسوی سرنگونی انقلابی این رژیم متوحش سرمایه داری!
29.10.2023