صدیق جهانی: گرامی باد اول ماه مه، روزِ اتحاد و همبستگی جهانی کارگر!

صدیق جهانی

به استقبال برگزاری با شکوە اول ماه مه (۱۱ اردیبهشت)، روز جهانی طبقه کارگر می رویم. از این روز تاریخی، سال های زیادی می گذرد. با سپری شدن این همە سال، نە تنها ویژگی این روز بە فراموشی سپردە نشدە بلکە هر روز کە از مبارزات کارگران آمریکا می گذرد، اهمیت تاریخی اش، بە گونەی نور – بر جنبش کارگری جهان می تابد و در ابعادی گستردە آن را بە هم پیوستە و فراگیرتر می کند. با این امید که امسال با تشدید مبارزات طبقه کارگر جهان، گامی استوارتر از همیشە و این بار در جهت انقلاب جهانی کارگران و با هدف برقراری سوسیالیسم، بر داریم.

رفقای کارگر!

درسال های اخیر، ما شاهد جنگ های خانمان سوز وعروج بربریت اسلامی زیر سایە امپریالیزم بودیم، جنگی کە هم اکنون در جریان است و خیلی از کشورهای خاورمیانە و هم چنین شمال آفریقا را در خود تنیدە و در ابعادی وسیع، تداوم دارد. در جریان این جنگ های ملی و مذهبی، امپریالیزم ضمن غارت سرمایەهای این جوامع، از طرفی تسلیحات خود را تست می کنند و از سوی دیگر، بخش هایی از آن را بابت تداوم جنگ های نیابتی، بە گروەهایی مرتجع منطقە می فروشند. تابحال موفق شدەاند کە بە زیر ساخت های اقتصادی افغانستان، لیبی، سوریە و عراق بطور جدی صدمە وارد کردە و یا کاملا منهدم کنند. علاوە بر این، محیط زیست، مدارس و مراکز تفریحی و غیرە، مورد اصابت بمب های متجاوزان قرار گرفتە و با خاک یکسان گشتەاند. در بطن چنین شرایطی، تابحال هزاران نفر از مردم بی دفاع کشتە، زخمی و یا مورد تجاوز جنسی مذهبیون و قوم پرستان، قرار گرفتەاند. طبق آمار سازمان ملل کە همە اسلحە فروشان، متجاوزان و قاتلان در آن عضویت دارند، میلیون ها نفر از شهروندان جنگ زدە این جوامع، از روی ناچاری و برای نجات جان خود، آوارە شدە و در گوشە و کنار دنیا، در شرایط بسیار دهشتناکی بسر می برند. خیلی از این آوارگان، بە امید رسیدن بە مکان های امن، راە های پر مخاطرە را در پیش گرفتە و بە طرز دلخرشی جان می بازند و بقیە نیز زیر چادرها و با ناچیزترین امکانات، سرگردان و بلاتکلیف می باشند.

در سطح ایران هم، گرچە فعلآ جنگی بە این وسعت در جریان نیست اما دستە دستە محرومان، بخاطر فقر و فلاکت اقتصادی، عدم آزادی و هراس از اعدام های پی در پی، فرار می کنند و آنهایی کە هنوز در این کشور اسلام زدە باقی ماندەاند، بە گفتە خودشان در یک زندان بزرگتر گرفتار شدەاند. جالب این است کە در این زندان بزرگ، زندان های کوچک تری نیز ساختەاند و بطور دائم فعالین کارگری و مدنی را مورد تمسخر، شکنجە و اعدام قرار می دهند. علاوە بر آن، اعدام، بازداشت، شکنجەهای وحشیانە، بلحاظ اقتصادی نیز، زندگی فقیرانە کارگران و زحمت کشان را زیر منگنە قرار دادەاند. این سیاست ضد انسانی، عملآ موجب شدە کە در ابعادی گستردە، محرومان را با مرگ و میرهای تدریجی مواجە سازد. آن چە کە ذکر شد، گوشەای ولو کوچک از سیمای جوامع امروز است. با اجازە شما و با هدف تبادل نظر، ذیلآ بە نکاتی در حول و حوش چە باید کرد، نوشتە را پی می گیرم.

همرزمان!

در شرایط کنونی و در حالی کە بە پیشواز روز جهانی کارگر می رویم، اعتصابات و اعتراضات کارگری در حال گسترش است. این چالش ها، بطور تدافعی و درحول و حوش دستمزدهای معوقه، بی کار سازیها، نپرداختن حق بیمه، دستگیری کارگران به خاطر تلاش برای ایجاد تشکل های مستقل از دولت و کارفرما، مداومآ در جریان است. با توجە بە این همە نارضایتی، کارفرماها و دولت شان – کماکان مایل بە پذیرش حقوق ابتدائی کارگران نیستند. از این رو، وضعیت زندگی کارگران و زحمت کشان، نە تنها بهتر نشدە بلکە روز بە روز نامطلوبتر می شود. بنابراین، بیم می رود کە دامنە چالش های کنونی، خیز بیشتری بخود بگیرد.

کارفرماها و دولت شان، از ترس گسترش و بە هم پیوستە شدن این نارضایتی، سیاست سرکوب را تشدید کردە و در صدد هستند کە از طریق تهدید، اخراج، دستگیری، شکنجه و محکوم سازی فعالان کارگری، صفوف کارگران مبارز را متفرق سازند. البتە این طرح، اگر چە تازگی ندارد اما در اشکال نوین تری، جنبە اجرایی بە خود گرفتە است. نکتە مهم، این واقعیت است کە با تشدید سرکوب و از سوی دیگر با بکار بردن ترفندهای مختلف، نظام سرمایەداری تاریخآ نتوانستە و امروز نیز بە هیچ وجە نمی تواند فعالین کارگری و مدافعان حقوق طبقە کارگر را از صحنە مبارزە بیرون نمایند. بر عکس و همان طور کە خود مشاهدە کردە و می کنند، آنها در زندان ها و زیر شکنجەهای وحشیانە هم، باز برای تحقق خواست های حقە خود، مانند همیشە بە مبارزە ادامە می دهند. نمونە این واقعیت، مقاومت دلیرانە فعالین در زندان های مخوف رژیم اسلامی است. در بیرون از زندان هم وضعیت بە همین شکل است و کارگران با ارائه طرح حداقل دستمزدهای  سال ١٣٩۵و فصل نوینی از مبارزە آغاز کردەاند. در این رابطە می توان بە چالش های پراکندە اخیر پرستاران و معلمان در برابر مجلس اسلامی و هم چنین بە حرکت های اعتراضی صنف های مختلف کارگران در حول و حوش پرداخت مزدهای معوقه، حداقل مزد، آزادی کارگران زندانی، مبارزه برای ایجاد تشکل مستقل کارگری و غیره نیز اشارە کرد. گرچە هنوز کل مطالبات مطرح شدە  کارگران- تحقق نیافتە اما گام های استواری بر داشتە شدە و بە نوعی فعالین موفق شدەاند کە جنبش برابری طلبانە خود را به پیش ببرند و بدین ترتیب مُهر خود را بر خصلت متحدسازی توده های رنجدیدە، بزنند و ثابت کردەاند که مدافع راستین حقوق کارگران و زحمت کشان و برقراری آزادی و حرمت انسانی می باشند.

باتوجه به این که ۱۲ اردیبهشت روزمعلم است و معلمان ایران نیز با مشکلات معادل مشکلات کارگری روبه رو می باشند، قرار گرفتن آنان در صف مبارزاتی کارگران دراول ماه مه می تواند دوش بە دوش کارگران مبارزە را گسترش دهند.

علاوە بر آن چە کە ذکر شد، در آستانە برگزاری با شکوە اول ماە مە امسال، توجە بە نکات زیر نیز، بسیار حائز اهمیت است. اولآ، روشن است کە تداوم بحران اقتصادی جهان سرمایەداری و امتداد آن به تمامی کشورهای توسعه نیافته رسیدە است. دومآ، تردیدی نیست کە دامنه این بحران – بە گسترش فقر و تعمیق اختلاف بین فقیر و ثروتمند را در سراسر دنیا، مخصوصآ در کشورهای اسلام زدە مانند ایران، بالاتر می برد و بە تبع آن نیز، بربریت هرچه بیشتر نظام سرمایەداری را عیان تر می کند. سومآ، در سال های اخیر و بخصوص در شرایطی کە اروپا و ازجمله یونان، اسپانیا، ایتالیا، پرتقال، ایرلند، فرانسە و غیره با بحران عمیق اقتصادی مواجە شدند، طرح تحمیل ریاضت اقتصادی را ارائە دادند کە از این طریق نظام سرمایە جهانی را از نابودی بیرون بکشند و هم زمان نیز ایدئلوگ های رنگارنگ این نظام، از خطر جنگهای محلی و یا جنگ جهانی سوم بعنوان رهایی نظام سرمایەداری، سخن می گفتند. در مقابل وقوع چنین فاجعەای، دیدیم کە چطور کارگران در سطح میلیونی بە خیابان ها آمدند. نتیجتآ، ثمرە همبستگی میلیونی کارگران و دیگر اقشار آزادی خواە را دیدیم کە چە طور سیاست کثیف نظام سرمایەداری  را در سطح اروپا بە شکست کشاندند. اما در برخی از دیگر جوامع دنیا، متاسفانە نمایندگان نظام سرمایەداری موفق شدند کە تحت پوشش «بهار عربی» جنگ های قومی و خانمان سوز در شمال آفریقا راە بیاندازند و سپس آن را در خاورمیانە  هم شعلەور سازند.

بحران سیاسی و اقتصادی، مانند سرطان تمام پیکر نظام سرمایە جهانی را در خود تنیدە و بر خلاف اظهار نظر نئولیبرال های ریز و درشت این سیستم، نە تنها این بحران رفع نشدە بلکە مانند آتش زیر خاکستری بنظر می رسد کە هر لحظە امکان وقوع شعلەور شدنش در سراسر کرە خاکی وجود دارد. از این رو، ریاضت کشی اقتصادی و یا راە اندازی جنگ های نیابتی از قبیل “بهار عربی” و غیرە، قادر نخواهد بود کە این نظام را از گندیدگی و فساد رها سازد. آن چە کە تا بە امروز در زمینە رفع این بحران انجام دادەاند، پاس دادن مشکل رو بە جلو بودە است. پر واضح است کە این فرار رو بە جلو هم، دائمی نخواهد بود و دیر یا زود، مجددآ قد علم خواهد کرد. از این رو، خطر گسترش جنگ های محلی و یا جهانی در آیندە بعید نیست. در چنین حالت و سناریویی، جنبش ٩٩٪ سال های قبل و یا حرکت های از این نوع، دیگر جواب بحران های آتی را نمی دهد. زیرا این نوع جنبش ها، با ضعف های اساسی دست و پنجە نرم می کنند. در تقابل با این طور حالتی، تنها ایدە و حرکتی جواب می دهد کە کل ریشەهای نظام سرمایەداری را زیر سوال ببرد و حول آن نیز بە سازماندهی جهانی کارگران بپردازد. این گونە جهت گیری، تنها در قالب جنبش کمونیستی ممکن است. بنابراین، برای ظهور این آلترناتیو باید دست بکار بشویم و برای غلبە بر نارسائی های کنونی، صمیمانە آستین ها را بالا بزنیم. در تداوم مبارزات هدفمند و مشترک و بە تبع آن، ایجاد تشکل های برون مرزی و بە هم پیوستە کارگران، نە تنها قادر خواهیم بود سیاست های نظام سرمایەداری را با شکست بکشانیم، بلکە می توانیم راە انقلابات کارگری و از این طریق، خشت های اولیە ساختن یک جامعە شایستە و انسانی را روی هم بگذاریم.

همان طور کە بالاتر نیز ذکر شد، منظور کارگران کمونیست، از بیان تشکل های مبارزاتی، تنها صنفی نیست بلکە تحزب در احزاب پیشرو کمونیست و از این طریق، ایجاد پیوند خوب با جنبشهای مختلف اجتماعی به خصوص در کشورهای هم مرز و دفاع از مصالح کارگران این کشورهاست. بطور مثال، در گام اول می توان چالش های مشترک برای آزادی کارگران زندانی، دفاع از حقوق پایمال شده زنان، دست یابی بە آزادی های دموکراتیک و خلاصە پیش بردن مبارزه بی وقفە و هماهنگ در خصوص خواستهای رفاهی و اجتماعی، بە مثابە خطوط کلی مبارزات طبقه کارگر قرار داد و در اول ماه مه امسال، حول آنها متحد شد. این پیکار می تواند، مدٌ نظر کلیه مدافعان کارگران قرار بگیرد و بدین ترتیب زمینەی مناسبی را در پیش بردن مبارزه طبقاتی خویش فراهم سازد.

روشن است کە همبستگی ما تنها بە روز اول ماە مە، ختم نمی شود بلکە مبارزات ما بە طور بی وقفە و در جهت تداوم مبارزه بر علیه تمامی اجبارها، تهدیدها، تلاش برای رهایی میلیون ها نفر از زحمتکشان سخت کوش از گرسنگی، فقر، و تحقیر و غیرە، ادامە دارد. در این نبرد عظیم جهانی، بطور آشکار دو جهان در مقابل یکدیگر قرار می گیرند. یکی جهانِ سرمایه و دیگری جهانِ کار است. یکی جهانِ استثمار و بردگی و دیگری جهانِ آزادی و برادری می باشد. در یک سوی این دنیا، مُشتی از انگل های خون آشام ایستاده اند. کسانی کە کارخانه ها و تولیدی ها، ابزار آلات و لوازمات ماشینی را با زور به کنترل و تملک خود در آورده اند، کسانی کە میلیونها هکتار از زمین و پول های هنگفت را به املاک خصوصی خود مبدل کردەاند. کسانی کە دولت و ارتش برای خویش ایجاد کردە، افرادی کە سگ هایی درندە را تعلیم دادە و از این دارایی تلنبار شدە، پاسبانی می کنند. اما در طرف دیگر این دنیای سیاە، میلیون ها نفر از ثروت محروم شدگان قرار دارند. انسان های که مجبورشان کرده اند تا به افراد ثروتمند برای اجازه کار التماس کنند و تا بە صورت بردەوار برایشان کار کنند. انسان های کە با بازوی خویش، تمام ثروت ها را خلق میکنند. ولی خودسان برای یک تکه نان خشک، رنج و مشقت می کشند. جالب این است، برای اینکه کاری به آنها داده شود، مثل صدقه گرفتن باید التماس کنند و در کلبه های محقر روستاها یا در انبار زمین ساختمان ها و اتاق های زیر شیروانی در شهرهای بزرگ گرسنگی بکشند.

رفقای کارگر!

خیلی وقت است کە نظام سرمایەداری در برابر یک شبح قرار گرفتە و آن این حقیقت است کە کارگران و زحمتکشان محروم شده از ثروت، به ثروتمندان و استثمارکنندگان اعلان جنگ داده اند. بگونەای کە کارگران تمام سرزمین های این کرەی خاکی، برای رهایی کار از دستمزد بردگی، از فقر و فقدان می رزمند. آنان برای رسیدن به یک سیستم اجتماعی، در پی تدارک ساختن جامعەای اند که در آن ثروت خلق شده بوسیله کار مشترک و در جهت منافع عمومی باشد نه در املاک یک مشت افراد ثروتمند. ما خواستە و میخواهیم کە کارخانه ها، کارگاه های تولیدی، ابزار و ماشین آلات کار، دارایی های مشترک تمام انسان ها باشد. ما خواستە و میخواهیم کە از طبقه بندی شدن به فقیر و ثروتمند، خلاص شویم. ما میخواهیم ثمره کار به جیب خود کارگران برود و تمام دست آوردهای فکری بشر نیز، گام بە گام توسعه بیابد و در جهت ارتقاء تعداد کثیری از انسان هایی که کار میکننند و یا کسانی کە بە دلائل مختلف توان انجام کاری را ندارند، گرفتە شود نه این کە تعدادی انگل، آن را برای خود و ستم بر اکثریت جامعە مورد بهرە برداری قرار دهند.

متاسفانە در این مسیر مبارزاتی، یعنی پیکار عظیم کار علیه سیستم سرمایەداری، برای همەی کارگران جوامع بین المللی، هزینه هایی به بهای فداکاری های شجاعانه در برداشته است. اما علی رغم این همە هزینەها، پیکار انسانی کارگران، برای پیشبرد مصالح جنبش کارگری، مداومآ و بطور بی وقفە ادامە دارد و نمایندگان نظام سرمایەداری هم، آنها را در معرض خطرِ آزار و اذیت و شکنجه آشکار قرار می دهند. اما با وجود تمام آزار و شکنجه های وحشیانە، فعالین کارگری ایستادەاند و سر بلندانە بر همبستگی جهانی کارگران تاکید می ورزند و بە عناوین مختلف، این جنبش انسانی را ارتقاء می دهند. نکتە حائز اهمیت این است، در جوامعی کە کارگران تشکل های صنفی و هم چنین احزاب سوسیالیستی خود را ایجاد کردەاند، ضمن تقویت تشکل های صنفی و سیاسی خود، لازم است کە بە یاری دیگر هم سرنوشتان خود در دیگر خوامع بشتابند کە آنها نیز تشکل ها و احزاب سوسیالیستی خود را بسازند. پایەریزی چنین ظرف هایی، ممکن است. دامن زدن بە این گونە فعالیت ها، برای تعدادی ممکن است کە شعار بلند پروازانە بنظر برسد اما با ذرەای تآمل متوجە می شویم کە این نیاز قابل تحقق است. زیرا کارگران در سطح بین المللی و حول مطالبات نسبتآ یکسان، بە مصاف بورژوازی رفتە و در حال کشمکش های آشتی ناپذیر قرار دارند. بر خلاف دهەی شصت، هم اکنون دنیا بصورت یک دهکدە درآمدە و بطور لحظە بە لحظە، کارگران می توانند حول مطالبات مشترک با هم تبادل نظر نمایند. بنابراین، با دامن زدن بە مبارزات بە هم پیوستە، می توانند بطور گام بە گام، این دنیای وارونە را تغییر دهند. در بطن چنین شرایطی، فعالین کمونیست ضمن تقویت جنبش محیط  کار و زیست خویش، لازم است کە مکاتبات برون مرزیشان را وارد فازی جدیدی نمایند کە میلیونها کارگر و زحمت کش، با شور و شوق بە فعالین احزاب کمونیست طبقە کارگر بپیوندند و بدینوسیلە گام استواری را بە سوی ایجاد انترناسیونال پرولتری بر دارند.

اگر چە پرولتاریا در ظرف واقعی خود، هنوز متشکل نشدە، اما از زوایای مختلف برای داشتن یک زندگی خوب و شایستە، بیدار است و بە عناوین مختلف، بر مبارزات بی وقفە دیگر صنف های طبقە  کارگر، چنان تاثیری گذاشتە کە زحمت کشان مانند دهەهای قبل، بطور مطیع وار بە بردگی تن نمی دهند. این واقعیت را می توان در همەی مراکز کارگری مشاهدە کرد. گرچە خیلی از چالش های کنونی، هنوز شکل سیاسی و کمونیستی بە خود نگرفتەاند اما می توان سایە ایدەهای سوسیالیستی را در اکثر آنها، لمس کرد. دولت های سرمایەداری، از نقش و تاثیر کارگران کمونیست، آگاە می باشند. در این خصوص، کارفرماها و دولت های حامی شان، مداومآ از ترفندهای مختلف استفادە می کنند، تا بلکە بە نحوی بتوانند حوزە نفوظ و محبوبیت فعالین کمونیست را در بین کارگران کاهش دهند. یکی از این ترفندها، قبول پارەای از خواست های صنفی کارگران معترض است تا بلکە از این طریق، زیر پای کارگران پیشرو را خالی کردە کە آنها نتوانند هژمونی جنبش را بە دست بگیرند. اما از آن جایی کە سوسیالیسم، به کارگران و زحمت کشان، راه برون رفت را نشان می دهد، ایدئولوگ های نظام سرمایەداری قادر نبودە و نیستند کە کارگران کمونیست را در اذهان عمومی مرعوب و بدبین سازند. کارگران کمونیست با سازماندهی هوشمندانە از روسیە گرفتە تا فرانسە، آلمان، انگلستان و غیرە، ثابت کردەاند کە چگونه یک تشکلِ کارگری و سازمان یافته می تواند برای کارگران مفید و برای سرمایەداران ترسناک باشد. کارفرما ها و دولت های شان، در اکثر جوامع دنیا، تابحال تلاطم های زیادی را بە دست کارگران متحد، تجربە کردەاند. آنها می دانند کە در برابر اتحاد کارگری، دوام نمی آورند. کارگران مبارز ایران هم، مانند دیگر هم سرنوشتان بین المللی خود کە خیلی از حکومت مطلق امپراطوری را سرنگون کردند، آنها نیز در سال ۵٧، نظام فاسد و مخوف پادشاهی این جامعە را سرنگون کردند. آنها می توانند، این تجربە را در مورد نحوە سرنگونی رژیم اسلامی هم بکار گیرند.

البتە باید بە این نکتە توجە کرد کە کارگران کمونیست، تنها شعارهای سیاسی حول سازماندهی انقلاب را نمی دهند بلکە از مبارزات صنفی برای بدست آوردن کوچکترین نیازمندی اقتصادی و هر آن چە کە نانی را بە سفرە کارگران و زحمت کشان اضافە کند، حمایت کردە و برایش جانفشانی می کنند. اما باید بپذیریم کە با لنگان لنگان جلو رفتن، نمی توانیم بر شرایط دهشتناک کنونی، غلبە کنیم. بنابراین، ضمن مبارزە برای تحقق مطالبات ابتدائی و فوری، لازم است بە بفکر راە حل نهایی نیز باشیم. بە نظر من، نظام سرمایه داری، در حال حاضر بزرگترین خطری است که کرە زمین را تهدید میکند. شعلەور گشتن جنگ های خانمان سوز، رشد و گسترش تروریسم، اعدام، شکنجه، افزایش جهل و خرافه و بە تبع اینهای کە ذکرش رفت، گسترش فقر و فلاکت، بیکاری، افسردگی تبعیض، آوارگی و غیرە، مشخصات بارز این حقیقت تلخ است. از این رو، تنها نیرویی که میتواند بە بدیل این همە ستم گری مبدل گردد، اتحاد و مبارزه جهانی همەی کارگران و زحمت کشان می باشد. این اتحاد می تواند پروسەی بازگرداندن اختیار به انسان را میسر سازد. روز جهانی کارگر، روزی برای نمایش عزم و اتحاد، روزی برای تجدید پیمان جهت انجام این کار است.

همان طور کە در طول بحث نیز ذکر شد، روز جهانی کارگر، زمانی مناسب جهت طرح خواستهای گوناگون از جملە طرح خواست کاهش ساعت کار، مطالبە افزایش دستمزد، خواست پرداخت حقوق های معوقە، تبادل نظر حول نحوە مبارزە علیە ریاضت کشی اقتصادی، خواست پایان دادن بە بیکارسازی و غیرە می باشد.

علاوە بر این، اول مه در ایران، هموارە روزی است برای طرح خواست آزادی سیاسی و بویژه آزادی فعالین کارگری و معلمان آزادی خواە و حق طلب. اول مه، روز اعتراض هماهنگ ما علیە هرگونه تبعیض و نابرابری و بویژه برچیدن تبعیض علیه زنان می باشد. در این روز، فراخوان کارگران کمونیست، تنها بە تداوم چالش های هماهنگ علیە دولت های حامی نظام سرمایەداری مختص نمی شود بلکە محور فعالیت ما، گرایشات منحرف درون جنبش کارگری را نیز در بر می گیرد. معقول نیست کە از برابری در تمام شئون زندگی دم بزنیم ولی سیمای جنبش کارگری ما، مردسالاری باشد. عبور از این مشکل عظیم، نیازمند تحلولی بنیادی در سطح جنبش است. این تحول، بگونەای باید صورت بگیرد کە زنان کارگر و زحمت کش بە سادگی در خط مقدم مبارزە قرار گرفتە و در این مسیر نیز بدون هیچ گونە موانعی، سکان رهبری تشکل های صنفی و سیاسی خود را بدست بگیرند.

سه شنبه, ۷ام اردیبهشت, ۱۳۹۵       

صدیق جهانی

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری