اول مه:روز جهانی کارگر را تبریک میگویم! (پیام رحمان حسین زاده رئیس دفتر سیاسی حزب حکمتیست به مناسبت اول مه)

رحمان حسین‌زادە

کارگران! آزادیخواهان!
درآستامه اول مه ٢٠٢٥ با جهان آشفته ای روبرو هستیم. سیطره جهانی کاپیتالیسم بیش از هر دوره ای، نه تنها طبقه ما بلکه کل بشریت را در همه سطوح زندگی در تنگنا قرار داده است. این پدیده تلخ قبل از هر چیز حاصل کارکرد شدیدأ استثمارگرانه سرمایه داری است. سئوال اینست در اوج جهانى شدن سرمايه دارى، در شرایطی که شاهد بزرگترین تحولات اقتصادی و عظيم ترين جهش های تکنولوژيکى هستیم و دنیا انباشته از ثروت حاصل کار طبقه کارگراست، چرا بقای فيزيکى و تأمین حداقل زندگی مشکل میلیاردها انسان کارکن از کشورهاى فقر زده آفريقا و آسيا و آمریکای جنوبی تا قلب پايتخت هاى اروپاى غربى و آمريکاست؟ چرا دستاوردهای بی نظیر انقلاب تکنولوژیکی و هوش مصنوعی به رفاه و سعادت برای طبقه کارگر و مزدبگیران تبدیل نشده است؟. برعکس بر مقهوريت اقتصادى کارگر در برابر سرمايه افزوده است. چرا جنگ و تروریسم و مردم کشى در پنج قاره بيداد ميکند؟ جنگ تخریب گرو ضد انسانی در اوکراین و سودان وکشورهای آفریقا وآسیا و تکان دهنده تر فاجعه سرآغاز قرن یعنی تروریسم و دردناکتر نسل کشی سابقه دار و طولانی مدت توسط فاشیسم حاکم در اسرائیل علیه مردم غزه و فلسطین ادامه دارد؟ آیا تردیدی هست که معماران این همه فجایع و جنگها و پاکسازیهای قومی، دولتها و قدرتهای کوچک و بزرگ سرمایه داری اند. این مسئله را اینروزها از میان سردمداران فریبکار و مرتجع سرمایه داری، رئیس جمهور کنونی آمریکا ترامپ فاشیست، به مثابه نماد امپریالیسم عریان و کاپیتالیسم بی نقاب در چانه زنی بر سر “جنگ و معامله و سازش و صلح” بی پرده بیان میکند.

برای توجیه این فجایع انبوه ، تحمیل بزرگترین عقبگردهاى فکرى و سیاسی و فرهنگى و اجتماعی، از بالا گرفتن مجدد جهالت مذهبى، نژاد پرستى، کودک آزاری، زن ستیزی و مردسالاری و مهاجر ستیزی و ناسیونالیسم و راسیسم و فاشيسم لازم شده است. پاسخ این سئوالات از نظر طبقه کارگر و پیشروان آگاه و کمونیست این طبقه بیش از پیش روشن است. ما در دوره ای بسرمیبریم که بربریت کاپیتالیستی را همین امروز در سراسر جهان با گوشت و پوست تجربه میکنیم. اول مه فرصتی جهانی برای به مصاف کشیدن این نظام سراپا جنایت و بربریت سرمایه داری است.

به شاهدی گسترش اعتراضات اعتراضات کارگری و اجتماعی در کشورهای اروپایی و غرب، در آسیا و آفریقا و خاورمیانه،در اعتراضات کارگری همه کشورها و از جمله در ایران، توان و قدرت عینی مقابله با تعرض افسار گسیخته بورژوازی موجود است. تحرک اعتراضی موجود با همه محدودیتهای آن، این واقعیت ریشه داررا یادآور میشود، که “زندگی واقعی و عمل روزمره توده های وسیع مردم همواره حاکی از یک امید و باور عمیق به امکانپذیری و حتی اجتناب ناپذیری یک آینده بهتر است”.

در ایران طبقه کارگر با معضلات عدیده و با یک حکومت سراپا ضد کارگر و ضد انسان روبرو است. هر سال و امسال هم تعرض وسیع به معیشت طبقه ما با تعیین حداقل دستمزد چند بار زیر خط فقر رقم خورد. دستمزدهای معوقه، بیکاری وسیع و عدم وجود بیمه بیکاری مکفی برای بخش وسیعترطبقه کارگر، ممنوعیت اعتصاب و تشکل و قراردادهای موقت سفید امضاء، سرکوب سیاسی و اجتماعی و راهی زندان شدن رهبران و فعالین کارگری و مبارزات اجتماعی گوشه هایی از شرایط ناهموار طبقه کارگر است.

کارگران!
پایان دادن به این وضعیت در جهان و در ایران هم به حضور آگاهانه و سازمانیافته جنبش سوسیالیستی کارگری، به سازماندهی انقلاب کارگری برای درهم کوبیدن نظم وارونه کاپیتالیستی گره خورده است. راه سومی نیست. با بن بست و سترونی چپ بورژوا رفرمیست هیچ آلترناتیو بینابینی برای تعدیل و بهبودی در کارکرد سرمایه وجود ندارد. آلترناتیو سوسیالیسم کارگری با تکیه بر ظرفیتها و تواناییهای فی الحال موجود طبقه کارگر و مزدبگیران متنفر از نظم سرمایه و در عین حال با فائق آمدن بر دشواریها و موانع و محدودیتهای موجود در جنبش کارگری از جمله پرکردن خلأ رهبری کمونیستی و سازمانیابی قدرتمند کارگری در رأس تحولات سیاسی و خیزشهای اعتراضی و اعتصابات کارگری در کشورهای مختلف ، میتواند ورق را برگرداند.

مبارزات طبقه کارگر ایران و پیشروی جنبش سوسیالیستی در جامعه ایران نقش تحول بخش مهمی را در جدال قطب کارگر و کمونیسم علیه سرمایه داری نه تنها در خود ایران بلکه در سطح خاورمیانه و جهان ایفا میکند. جامعه ایران آبستن تحولات سرنوشت ساز است. جمهوری اسلامی با بحرانهای مرکب و بن بستهای بی پاسخ روبرو است. در یک دهه اخیر فوران خشم مردم تشنه آزادی علیه فقر، گرانی و فساد گستردە در خیزش سراسری دیماە ٩٦ و عروج مجدد جنبش عظیم سرنگونی در آبانماه ٩٨، در خیزش انقلابی چندین ماهه سال١٤٠١ بعد از قتل جنایتکارانه ژینا امینی و در اعتصابات کارگری و اعتراضات توده ای خود را نشان داده است. پتانسیل این جنبشها با قصد سرنگونی جمهوری اسلامی موجب تغییر جدی توازن قوا به نفع ادامە مبارزه کارگران و مردم متنفر از جمهوری اسلامی و نظام سرمایەداری است. واقعیت مهم اینست، جنبش طبقه کارگر نیروی فعاله و سازنده تحولات مبارزاتی جامعه ایران است. بر این اساس در دوره سرنوشت ساز کنونی طبقه کارگر و کمونیسم جامعه ایران با رسالت مهمی روبرو است.

بر این اساس توقع اینست در اول مه امسال رهبران و پیشروان سوسیالیست جنبش کارگری ایران مثل همیشه آستین بالا زنند، با ابتکار موانع ایجاد شده از جانب رژیم را کنار بزنند، مبتکر اجتماعات گرامیداشت اول مه باشند. این روز را به مناسبت جشن و شادی و تحکیم همبستگی درونی کارگران تبدیل کنند. در سخنرانیها و قطعنامه های اول مه بربریت کاپیتالیستی را به نقد بکشند. تعرض همه جانبه این نظم ضد انسانی را به همه ابعاد زندگی طبقه کارگر و مردم تحت ستم به مصاف بطلبند. نسل کشی مردم فلسطین توسط فاشیسم حاکم بر اسرائیل با همدستی هیئت حاکمه امپریالیستی آمریکا را بیش از پیش رسوا کنند. طبقه کارگر ایران را به حضور فعال در همبستگی بین المللی کارگری و ایجاد بیشترین اتحاد علیه جمهوری اسلامی و ترفندهای هیئت حاکمه فرابخوانند. بر مبارزه محکم و سازمانیافته علیه “حداقل دستمزد” تعیین شده، علیه فقر و گرانی و علیه سیاست انتظارو جنایتکارانه “فشار حداکثری وفضای جنگی و یا مذاکره و معامله با آمریکا ” تأکید کنند. خواسته های ضروری مثل افزایش دستمزدها، بیمه بیکاری مکفی، حق اعتصاب و تشکل، آزادی فوری زندانیان سیاسی و علیه اعدام را در بیانیه ها و قطعنامه های اول مه بگنجانند. خطیر بودن تحولات سیاسی جاری را یادآور شوند. ضرورت بالا بردن آمادگی سیاسی و عملی طبقه کارگر را برای ایفای نقش هدایت گرو رهبری در تحولات جاری و آتی ایران را تأکید کنند.

زنده باد اول مه
زنده باد انترناسیونالیسم کارگری
اردیبهشت ١٤٠٤ – آوریل ٢٠٢٥

***

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری