«معلم» یک شغل شریف و انسانی است / شغلی‌ شایسته هر کسی نمی تواند باشد

شمی صلواتی

چند روز پیش خبر تعرض بی‌رحمانه‌ی فیزیکی به دانش آموزان در یکی از روستاهای کردستان[کرجو] مرا به گذشته‌های دور دوران کودکی برد که من یک قدردانی صیمیمانه به استاد خود بدکارم و باید اعتراف کنم که مدیون آن انسانهای پاکی هستم که شغل شریف معلمی را زیبا نگاه داشتند و آمورش امثال من را، با نهایت تلاش خود نه تنها با دانش از ان مهمتر انسان بودند را آموختند…

*یک معلم بخاطر گم شدن شارژر گوشی موبایلش
دانش‌آموزان دبستان روستای کرجو سنندج را
بطرز وحشیانه و غیر انسانی تنبیه بدنی می کند
«معلم و مدیر مدرسه گفتند؛ اگر موضوع را پیش خانواده‌هایتان تعریف کنید، برایتان پرونده تشکیل و در ۱۸ سالگی اعدام‌تان می‌کنیم…»

*این نه تنها خطا انسانی نیست بلکه یک جنون است و از نظر من محکوم و یک جسارت بی شرمانه ی یک معلم و مدیر یک مدرسه است که از رانت حکومتی برخوردارند. و لابد از سیستم اطلاعات و پلیسی حکومتند.

*شنیدن خبر این مرا سخت رنجاند، ذهنم را از عصبانيت مرا بسوی خاطرات دوران مدرسه[ابتدایی و راهنمائی]بسوی قضاوت سوق داد

*مرا به یاد مهری هوشیاریان معلم سوم ابتدایی انداخت وقتی که از مدرسه و درس متنفر بودم با کتاب داستان مرا را به درس و مدرسه علاقمند ساخت.

*به یاد نسرین بیجایدی انداخت چگونه پیرزنی در فقر غلتیده که از ضعف چشم رنج می برد او را با هزینه خود به پیش دکتر برای درمان برد برای او عینک تهیه کرد. و برای یکی از همکلاسم که چشمانش ضعیف بود هزينه عینک و دکتر او را پرداخت کردند.

*به یاد نادره محمودی افتادم که جدا از مهربانی، چگونه با هدیه کردن کتاب ۵۳ نفر [بزرگ علوی] مرا تشويق به مطالعه می کرد

* به یاد استادان معرفت و دانش، نمونه متعهد به ارزشهای انسانی، همایون شهبازی و خسروی رشیدیان که در زندگی من بسیار تاثیرگذاربودند افتادم …
من قدردان زحمات این انسانهایی بزرگ هستم. که هنوز بعد از سالها ( بیش از پنج دهه) در ذهن و قلبم ماندگارند انسانها خوب و متفاوت همیشه در خاطرۀ ها جاودانه هستند،
متاسفانه همایون شهبازی در سال ۱۳۶۳ در یک حادثه راننده گی جان باخت .
انسانی پاک وبی آلایش مبارزی راستین ومعلمی متعهد و کوهنوری محکم واستواربود
خسرو رشیدیان عزیز یکی از آن انسانها بزرگی بود که در سنگر مبارزه با جمهوری اسلامی جان باخت.

*و از همه جالب‌تر وفا نصرت‌ پور که با گذر از ۵دههٔ هنوز رفیق و و روابط و مناسبات صیمیمانه ی باهم داریم
معلم خوب در دوران کودکی و نوجوانی زیادی دیدم
آنقدر تعدادشان زیاد است در این مختصر یادداشت نمی گنجد.
در این دل نوشته فقط خواستم تفاوت ها، و انسان بودند و متعهد به همنوع خود را- بعنوان احساس مسئولیت یک معلم در برابر کودکان، که نه تنها در قلب کودکان حک می شوند بلکه در سلامتی روحی و روان کودکان تأثیرگذار ند یاداور شوم…
من عاشق معلم شدن بودم چون بر این باور فکری بودم و هستم که این معلمین هستند می تواند جامعه‌ی را بسوی پیش رفت و انسانیت سوق دهند خشنونت و جهل را ریشه کن کنند…

۱۹ اپریل ۲۰۲۵میلادی “شمی صلواتی”

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری