تجزیه‌طلبی کنشی که مرکز آن در اتاق فکر رهبری ایران است

ووکاشین پاکروان

پس از خیزش انقلابی مهسا/ژینا در سال ۱۴۰۱ به یک باره تفکرات تجزیه‌طلبی در شبکه‌های اجتماعی و حتی در عرصه عمومی بیش از پیش مشاهده شد، شواهدی که باعث نگرانی بسیاری از فعالین سیاسی و نگران آینده ایران شده‌اند! در این نوشتار سعی دارم به چرایی این موضوع بپردازم و راه مقابله با آن را هم بیان کنم، به امید آن که بتوانیم با حفظ وحدت ملت ایران در راستای برات یکپارچه تلاش کنیم. همه ما به یاد داریم در خیزش انقلابی مهسا/ژینا یک اتحاد و یکپارچگی در بین همه مردم ایران مشاهده شد به شکلی که که در کردستان فریاد «بژی آذربایجان» و در آذربایجان فریاد «یاشاسین کردستان» سر داده شد که تمام رشته‌ها جمهوری اسلامی برای تفرقه قومی در ایران از هم وا شد که همین امر نگرانی حکومت را برانگیخت!

حکومت مانند همیشه اتهام تجزیه‌طلبی را وارد گفتمان سرکوبگری خود کرد و معترضان را وابسته به جریانات تجزیه‌طلب دانست و سرکوب را با شعار حفظ تمامیت ارضی انجام داد و به موازات آن در شبکه‌های اجتماعی اکانت‌های مجازی نیز در همین راستا معترضین را تجزیه‌طلب معرفی کردند و از هدف اعتراضات را تجزیه ایران اعلام کردند! در همین هنگام یک نشریه دانشجویی به نام دژ در دانشگاه تهران منتشر شد که خود را سوسیالیست می‌دانست و هدف اعتراضات را سوریه‌ای شدن ایران اعلام کرد که میخواهد ایران را تکه و پاره کند! در خارج از کشور هم به یک باره اشخاصی آمدند و در گفتگو با رسانه‌ها از واژه عجیب و غریب «جغرافیای جعلی ایران» استفاده کردند و ایرانی بودن مردم ساکن در «کردستان» و «آذربایجان» را زیر سوال بردند! تمام این حوادث در کنار هم یک پازل درهم را به ما نشان می‌دهد که با کنار هم قرار دادن آنان میتوانیم درک کنیم تمام این حوادث توسط اتاق فکر رهبری حکومت ایران هدایت می‌شود!

این ادعا که تجزیه‌طلبی توسط اتاق فکر حکومت ایران رهبری میشود نه تنها یک اتهام ساده بلکه یک واقعیت عینی است! چرا که حتی ناسیونالیست‌ترین فعالان مدنی-سیاسی اقوام ایرانی در آذربایجان و کردستان هم از تجزیه‌طلبی حمایت نمی‌کنند و تنها خواهان حق و حقوق در چارچوب ایران هستند به همین دلیل نمیتوان این تفکر را برآمده از اقوام ایران دانست بلکه تنها برآمده از اتاق فکر حکومتی است که از اتحاد مردم ایران می‌ترسد و می‌خواهد بینشان شکاف بیاندازد!

سر دادن شعرهای ضد ملی مانند «خلیج عربی» با پرچم‌های ترکیه و آذربایجان در بازی‌های تیم فوتبال تراکتورسازی تبریز در لیگ برتر ایران بدون دخالت نیرو‌های امنیتی خود نشان میدهد که تجزیه‌طلبی آخرین اهرم حاکمیت برای سرکوب جامعه‌ اعتراضی هست! موضوع زمانی جالب می‌شود که این سکوت و عدم دخالت نیروهای امنیتی در مقابل اکت‌های تجزیه‌طلبانه در حالی صورت می‌گیرد که اگر در هر جای ایران پرچم ملی شیر و خورشید برافراشته‌ شود مأموران امنیتی با سرعت با فردی پرچم ملی ایران را افراشته برخورد می‌کنند! تمام این موارد خود نشان از حمایت رژیم ایران از تجزیه‌طلبی است!

در آخرین مورد هم وقایع شهر ارومیه و حمایت نمایندگان مجلس شورای اسلامی خود دیگر به عیان نشان داد حکومت ایران از تجزیه‌طلبی با تمام قوا حمایت می‌کند! رژیم ایران که از مراسم نوروز با شکوه در کردستان ترسیده بود نیاز داشت آن را به انزوا بکشاند! پس یک مراسم نوروز حکومتی را در ارومیه برگزار کرد که در آن شعار تحریک آمیز «اورومیه کردستان» است سر دادند و در مقابل نمایندگان مجلس شورای اسلامی هم فراخوان به اعتراضات دادند و علیه مردم کردستان شعار دادند! اقدامی کاملا هماهنگ شده برای بروز تنش قومی در ایران با مدیریت امنیتی توسط اتاق فکر رهبری ایران!

در این راستا باید به مردم ایران به ویژه ایرانیان ساکن در آذربایجان و کردستان این سیاست رژیم ایران را باید افشا کرد و گفت رمز پیروزی ما در اتحاد ماست! ما همه سرنوشت هم هستیم! جدایی ما از همدیگر همان چیزی است که حکومت ایران خواهان آن است، پس باید اتحاد خود با حفظ کرد و ایرانیان ساکن آذربایجان و کردستان باید دست در دست هم علیه عامل تبعیض، دیکتاتوری و فقر یعنی حکومت ایران به میدان بیایند!

در همین حال باید به مردم آذربایجان و کردستان گفت همه ما از تبعیضات قومی، فرهنگی، زبانی، جنسی و جنسیتی در مراکز پیرامونی ایران آگاه هستیم اما راه رفع تبعیض نه در جدایی‌طلبی بلکه در یک حاکمیت ملی، لیبرال، سکولار و حقوق‌بشری است که با سیاست عدم تمرکز در چارچوب همین تقسیمات استانی و حفظ یگانگی ملت ایران و یکپارچگی سرزمینی ایران بتوان حق و حقوق قومی، فرهنگی، زبانی اقوام مختلف ایرانی را محقق و برای سربلندی ایران تلاش کرد، این تنها نقش راه اساسی برای آزادی و پیشرفت تمام اقوام ایرانی است که باید برای آن تلاش و پیکار کرد.

✍ووکاشین پاکروان

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری