اخباروگزارش های کارگری 15 فروردین ماه 1404

اخباروگزارش های کارگری 15 فروردین ماه 1404

– ادامه اعتراضات زنان ومردان کشاورز شرق وغرب اصفهان نسبت به بازگشایی موقت و محدود زاینده رود و وعده وعیدهای مسئولان منجمله جبران خسارات با

راهپیمایی وتجمع در خوراسگان با شعارهای:«این همه بی عدالتی هرگزندیده ملتی»،«عدالتی ندیدیم همش دروغ شنیدیم»،«کشاورز می میرد صدقه نمی پذیرد»،«کشاورز می میرد ذلت نمی پذیرد»،«زاینده رود و پس بده»،«آب زاینده رود حق مسلم ماست»،«می میریم می میریم حقآبه رو می گیریم»،«حقآبه را می گیریم حتی اگر بمیریم»،«حق مونو می گیریم ولو اگربمیریم»،«همشهری باغیرت حمایت حمایت»و….

تلاش نیروهای اطلاعاتی و امنیتی دستگاه رهبری با همراهی عواملشان برای ایجاد تفرقه بین کشاورزان حق طلب وجلوگیری ازراهپیمایی و تجمع روز شنبه 16 فروردین اصفهان

– زاینده‌رود را کشتند، حالا برای جنازه‌اش دعوا می‌کنند/ آب؛ بازیچه‌ای در دستان سیاست‌مداران بی‌برنامه/ حذف رانت در انتقال آب ضروری است

– آغاز نیمه دوم حبس ضیا نبوی

– آرزوی سلامتی برای رامین صفرنیا، وکیل معلمان زندانی

– جان باختن یک کارگرمیانسال در بندرعباس براثر سقوط از ارتفاع

*******

*ادامه اعتراضات زنان ومردان کشاورز شرق وغرب اصفهان نسبت به بازگشایی موقت و محدود زاینده رود و وعده وعیدهای مسئولان منجمله جبران خسارات با

راهپیمایی وتجمع در خوراسگان با شعارهای:«این همه بی عدالتی هرگزندیده ملتی»،«عدالتی ندیدیم همش دروغ شنیدیم»،«کشاورز می میرد صدقه نمی پذیرد»،«کشاورز می میرد ذلت نمی پذیرد»،«زاینده رود و پس بده»،«آب زاینده رود حق مسلم ماست»،«می میریم می میریم حقآبه رو می گیریم»،«حقآبه را می گیریم حتی اگر بمیریم»،«حق مونو می گیریم ولو اگربمیریم»،«همشهری باغیرت حمایت حمایت»و….

تلاش نیروهای اطلاعاتی و امنیتی دستگاه رهبری با همراهی عواملشان برای ایجاد تفرقه بین کشاورزان حق طلب وجلوگیری ازراهپیمایی و تجمع روز شنبه 16 فروردین اصفهان

روز جمعه 15 فروردین، اعتراضات زنان ومردان کشاورز شرق وغرب اصفهان نسبت به بازگشایی موقت و محدود زاینده رود و وعده وعیدهای مسئولان منجمله جبران خسارات با

راهپیمایی وتجمع در خوراسگان با شعارهای:«این همه بی عدالتی هرگزندیده ملتی»،«عدالتی ندیدیم همش دروغ شنیدیم»،«کشاورز می میرد صدقه نمی پذیرد»،«کشاورز می میرد ذلت نمی پذیرد»،«زاینده رود و پس بده»،«آب زاینده رود حق مسلم ماست»،«می میریم می میریم حقآبه رو می گیریم»،«حقآبه را می گیریم حتی اگر بمیریم»،«حق مونو می گیریم ولو اگربمیریم»،«همشهری باغیرت حمایت حمایت»و….ادامه پیدا کرد.

آخرین گزارش های منتشره در شبکه های اجتماعی واطلاعیه ها وپیام های رسانه ای شده حاکی از تلاش نیروهای اطلاعاتی و امنیتی دستگاه رهبری با همراهی عواملشان برای ایجاد تفرقه بین کشاورزان حق طلب وجلوگیری ازراهپیمایی و تجمع روز شنبه 16 فروردین اصفهان می باشد.

در همین رابطه:ادامه اعتراضات کشاورزان شرق وغرب اصفهان نسبت به بازگشایی موقت و محدود زاینده رود و وعده وعیدهای مسئولان منجمله جبران خسارات با

راهپیمایی وتجمع صدها دامدار،کشاورز و اهالی شهرزیار با پلاکارد «آب زاینده رود حق مسلم ماست»«آب زاینده رود حق کشاورزاست نه صنایع آب بر»،

راهپیمایی و تجمع اهالی روستای برسیان،

ادامه تجمع در کلیشاد و

فراخوان راهپیمایی روزجمعه 15 فروردین از فلکه خوراسگان به سمت احمد آباد

روز پنج شنبه 14 فروردین، ادامه اعتراضات کشاورزان شرق وغرب اصفهان نسبت به بازگشایی موقت و محدود زاینده رود و وعده وعیدهای مسئولان منجمله جبران خسارات با

راهپیمایی وتجمع صدها دامدار،کشاورز و اهالی شهرزیار با پلاکارد «آب زاینده رود حق مسلم ماست»«آب زاینده رود حق کشاورزاست نه صنایع آب بر»،

راهپیمایی و تجمع اهالی روستای برسیان،

ادامه تجمع در کلیشاد و

فراخوان راهپیمایی روزجمعه 15 فروردین از فلکه خوراسگان به سمت احمد آباد

ادامه پیدا کرد.

شعارها:

«این همه بی عدالتی هرگزندیده ملتی»

«عدالتی ندیدیم فقط دروغ شنیدیم»

«ای وای از این بی آبی مسئول و ببند به گاری»

«ای وای از این جنایت مسئول بکش خجالت»

«به اصفهان نفس بدید زاینده رود را پس بدید»

«زاینده رود دایم حق مسلم ماست»

«کشاورز می میرد ذلت نمی پذیرد»

«حقآبه را می گیریم حتی اگربمیریم»

«رود اگرجاری نشه اصفهون قیامت میشه»

«همشهری گرامی حمایت حمایت»

«ای لشکر اصفهان آماده باش آماده باش بهر نبرد بی امان آماده باش آماده باش»

«شهربه این قشنگی دیگه صفا نداره آبشو تولوله کردن سرلوله را کج کردن»

«ای زنده رود بی آب چشمم نمی رود خواب»

«عزا عزاست امروز زندگی کشاورز رو به هواست امروز»

«30 ساله رودخونه رو آبشو به غارت بردند»

*زاینده‌رود را کشتند، حالا برای جنازه‌اش دعوا می‌کنند/ آب؛ بازیچه‌ای در دستان سیاست‌مداران بی‌برنامه/ حذف رانت در انتقال آب ضروری است

زاینده‌رود، زمانی شریان زنده‌ی فلات مرکزی ایران بود، حالا رمقی ندارد جز خاطره‌ای خشک در بستر ترک‌خورده‌اش. از یزد تا اصفهان، از صنایع تا کشاورزان، همه برای سهمی از آبی مرده به جان هم افتاده‌اند؛ در حالی‌که آن‌چه این رود را خشکاند نه فقط خشکسالی، که سال‌ها مدیریت اشتباه، تصمیمات شتاب‌زده و سیاست‌هایی بود که آب را قربانی توسعه‌ ناپایدار کردند.

از نخستین روزهای سال 1404، دوباره نام زاینده‌رود و یزد بر سر زبان‌ها افتاده. دعوای قدیمی انتقال آب از سرچشمه‌های زاینده‌رود به استان‌های مرکزی باز هم شعله‌ور شده؛ یک دعوای بی‌انتها که هر بار با آمدن رئیس‌جمهوری جدید رنگی تازه می‌گیرد، اما همچنان بوی کهنگی، بی‌تدبیری و بی‌برنامگی می‌دهد.

در ایران، بحران آب نه فقط نتیجه خشکسالی و تغییرات اقلیمی، بلکه ثمره تلخ سال‌ها مدیریت ضعیف، تصمیم‌گیری‌های سلیقه‌ای و برنامه‌ریزی‌هایی است که بیشتر به آزمون‌وخطا شباهت دارند تا سیاست‌گذاری علمی. امروز دیگر آب در ایران فقط یک منبع طبیعی نیست؛ آب به مسئله‌ای امنیتی، اجتماعی و حتی ابزاری سیاسی تبدیل شده است.

وقتی آب را سیاست می‌بلعد

چگونه است که در کشوری با چنین بحران عمیق آبی، هنوز سرنوشت انتقال آب را نه کارشناسان آب و محیط‌زیست، که دولتمردانی تعیین می‌کنند که با رفتن‌شان تصمیمات‌شان دود می‌شود؟ یک دولت دستور انتقال می‌دهد، دولت بعدی جلویش را می‌گیرد. در این میان، مردم اصفهان، چهارمحال و بختیاری، یزد، کرمان، و هرجای دیگر که با زاینده‌رود گره خورده‌اند، یا آب ندارند یا با خشم و ناامیدی دست‌وپنجه نرم می‌کنند.

زاینده‌رود، شریان حیاتی فلات مرکزی، سال‌هاست که قربانی این تصمیم‌های شتاب‌زده شده. طرح‌هایی که گاهی برای نجات یزد مطرح می‌شوند، گاهی برای توسعه باغات پسته در کرمان، و گاهی برای سیراب‌کردن فولاد مبارکه و ذوب‌آهنی که سال‌هاست بدون حساب پس دادن از زاینده‌رود ارتزاق می‌کنند.

تاریخچه‌ای از بی‌تدبیری آبی

از تونل‌های کوهرنگ در دهه ۴۰ تا طرح انتقال آب به یزد در دهه ۷۰، همه با یک هدف انجام شدند: «تأمین آب برای جایی دیگر، بی‌توجه به منبع».

طرح بهشت‌آباد، که قرار بود معجزه‌ای برای فلات مرکزی باشد، هنوز در مرحله اختلاف و دعواست.

در همین حین، کشاورزان شرق اصفهان زمین‌هایشان را رها کرده‌اند، چاه‌ها خشک شده‌اند، سفره‌های زیرزمینی فرو ریخته‌اند و رودخانه به یاد گذشته‌اش فقط اشک می‌ریزد.

فاجعه‌ای که صنعت بلعید

چطور می‌شود در کشوری با این‌همه بحران آب، صنایع فولاد و ذوب‌آهن با آب شرب مردم اداره شوند؟ مگر نه اینکه هر تن فولاد به هزاران لیتر آب نیاز دارد؟ چگونه اولویت‌بندی‌ها این‌گونه برعکس شده‌اند که کارخانه‌ها نفس می‌کشند و روستاها در تشنگی می‌سوزند؟

تقصیر کیست؟

تقصیر آن مدیری‌ست که بدون پشتوانه علمی، دستور انتقال آب را صادر می‌کند؟ یا آن مسئولی که بر اساس فشارهای محلی و سیاسی طرحی را متوقف می‌کند؟ یا شاید همه‌مان مقصریم که سال‌هاست اجازه داده‌ایم آب، این ثروت بی‌جانشین، درگیر بازی‌های لحظه‌ای شود.

راه‌حل چیست؟

قطع فوری بهره‌برداری صنعتی از آب شرب نیاز است. کارخانه‌هایی که به آب زیاد نیاز دارند، باید یا بازطراحی شوند یا تعطیل. اقتصاد صنعتی را نمی‌توان به بهای نابودی زیست‌بوم ساخت.

استقلال سیاست آبی از دولت‌ها باید صورت بگیرد. سیاست‌گذاری آب باید زیر نظر نهاد علمی و مستقل ملی صورت گیرد که تصمیمات آن فراتر از دولت‌ها و ریاست‌جمهورها باشد.

احیای منابع آب زیرزمینی مهم است. با کنترل شدید برداشت از چاه‌ها، بازچرخانی آب، و بهبود سیستم‌های آبیاری این احیا باید در دستور کار قرار گیرد.

حذف رانت در انتقال آب بسیار اهمیت دارد .بسیاری از پروژه‌های انتقال آب، بیشتر به نفع صنایع خاص و گروه‌های ذی‌نفع است تا مردم. باید با شفافیت در این حوزه برخورد شود.

بازتعریف الگوی مصرف در کشاورزی که سالها است بدون برنامه ریزی است باید در دستور کار فوری قرار گیرد. کشاورزی سنتی و پرآب‌بَر در مناطق کم‌آب دیگر توجیهی ندارد.

مدیریت آب در ایران، به جای آن‌که مبتنی بر عقلانیت، آینده‌نگری و انصاف بین نسلی باشد، به یک میدان تصمیم‌گیری‌های لحظه‌ای و تبلیغاتی بدل شده. اگر قرار است این روند ادامه یابد، شاید بهتر باشد زاینده‌رود را برای همیشه به خاطرات بسپاریم.

گزارش رسانه ای شده بتاریخ 15 فروردین

*آغاز نیمه دوم حبس ضیا نبوی

برپایه گزارش های رسانه ای شده بتاریخ 15 فروردین،امیر رئیسیان وکیل ضیا نبوی نوشت: ‌11 فروردین 1404 اجرای حکم یک سال زندان آقای ‎ضیا نبوی بابت پرونده اعتراض به مسمومیت دختران دانش‌آموز، صادرشده در سال 1402، به پایان رسید و اجرای حکم دیگر ایشان مبنی بر یک سال محکومیت به زندان بابت پرونده اعتراض به ساقط‌ کردن هواپیمای اوکراینی که در سال 1399 صادر شده بود، آغاز شد.

*آرزوی سلامتی برای رامین صفرنیا، وکیل معلمان زندانی

محمد حبیبی؛ سخنگوی شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران

متأسفانه رامین صفرنیا، وکیل معلمان زندانی، در ابتدای سال جاری در مسیر بازگشت از شهر یزد، در اتوبوسی حضور داشته است که خبر تصادف آن در شبکه‌های اجتماعی مورد توجه قرار گرفت. خوشبختانه با وجود جراحات نسبتاً شدید و بستری در بیمارستان، در حال حاضر وضعیت این وکیل شجاع و همراه همیشگی معلمان، پایدار و رو به بهبودی است.

از طرف همکارانم در شورای هماهنگی تشکل‌های صنفی فرهنگیان ایران، ضمن آرزوی سلامتی کامل برای رامین صفرنیا، مجدداً مراتب تشکر خود را بابت سال‌ها همراهی و همگامی ایشان با فعالان صنفی معلمان تقدیم می‌داریم.

*جان باختن یک کارگرمیانسال در بندرعباس براثر سقوط از ارتفاع

روز سه شنبه 12 فروردین،یک کارگر50 ساله بنام عبدالغفور دلیری اهل بلوچستان حین کار در یک پروژه ساختمانی واقع دربندرعباس براثر سقوط از طبقه نهم در دم جان خئدرا ازدست داد.

akhbarkargari2468@gmail.com

 

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری