زلزله در میانمار فاجعه انسانی ببار آورد!

ناصر بابامیری

ناصر بابامیری
میانمار کشوری فقیر در جنوب شرق آسیا که بعد از کودتای نظامی فوریه سال 2021 تا کنون در یک جنگ داخلی بسر می برد، با فاجعه زلزله دیروز وضعیت بمراتب دردناک تری را تجربه خواهد کرد. دیروز جمعه حوالی ساعات 14 به وقت محلی زلزله ای با قدرت 7.7 در مقیاس ریشتر و با عمق 16 کیلومتر، کشور میانمار و بخشهایی از کشورهای همسایه اعم از تایلند را نیز بشدت لرزاند. مرکز زلزله دیروز شهر«زاگاین» گزارش شده، اما شدت تکانهای این زمین لرزه بدلیل عمیق کم آن چنان شدید بوده که جدا از پایتخت نایپیدا و شهرهای ماندالی و …صدها کیلومتر آنسوتر نیز خانه های مسکونی فقرا را با خاک یکسان کرد و بدلیل غیر استاندارد بودن زیر ساختهای شهری آپاتمانهای مرتفع و بیمارستانها و پل و جادهای شهری را نیزبشدت تخریب نمود. و تا کنون میزان تلفات انسانی بالغ بر هزار نفر گزارش شده و هزاران نفر نیز مجروح شده اند و امداد رسانی برای نجات جان هزاران نفر مانده زیر آوار پاسخگو نبوده و بیم آن می رود برغم کمکهایی که تا کنون کشورهای همسایه میانمار کرده اند، میزان تلفات از آنچه که دولت رسما اعلام کرده فراتر باشد. میزان خسارات مالی این زلزله برابر با کل تولید ناخالص داخلی سالانه این کشور برآورد شده است. این زلزله و پس لرزه های با قدرت بالای 6.5 ریشتر شهر بانکوک پایتخت تایلند را نیز تکان داده و یک آپارتمان در حال ساخت را بر سر کارگران در حین کار فرو ریخته، و میزان کشته و مصدومها در بانکوک نیز ده ها نفر گزارش شده است.

میانمار کشوری سرشار از منابع و ذخایر زیرزمینی و دارای موقعیت استراتژیک از لحاظ زمینی و آبی در میان کشورهای جنوب شرقی آسیاست که کشورهای بلوک آسیایی را هم طریق زمینی و هم از مسیر آبی « تنگه مالاکا» و «دریای آندامان» و «خلیج بنگال» به کشورهای آنسوتر و کشورهای تحت الحمایه غرب که هر دو چشم به آن دوخته اند وصل میکند. میانمار برغم این ویژگیها جزو کشورهایست که بجز یکدوره کوتاه که دولت در پی منافع و مصالح سودجویانه خویش در آن “اصلاحاتی” در چهارچوب بازار آزاد ایجاد کرد، آنهم به قیمت تعرض به طبقات فرودست، در این دوره هم دقیقا وجود زیرساخت شهری غیر استاندارد، مانع بزرگی در مسیر پیمودن توسعه اقتصادی را نظیر سایر کشورهای همسایه را بهمراه آورد و نتوانست، ملزومات سرمایه گذاری برای کمپانیهای اقتصادی و صاحبان سرمایه را آنگونه که شاید و بابد بود، فراهم کند، کماکان برای مردم این کشور جز فقر، محرومیت حاصلی در پی نداشت. میانمار نزدیک به پنج دهه از سوی یک رژیم هار نظامی اداره میشد، و اعتراضات و خیزشهای پی درپی علیه وضع موجود طی این چند دهه شدیدا با خشونت و سرکوب افسارگسیخته پاسخ میگرفت، تا اینکه در سال 2012 طی یک انتخابات فرمایشی، رژیم نظامیون و ضد مردمی برکنار شد، و اینبار یک رژیم به اصطلاح نیمه نظامی در اقدام شبه کودتا بر اریکه قدرت نشست، و این رژیم هم زیاد دوام نیاورد. و نهایتا در سال 2015 در اقدام شبه کودتا دیگری این رژیم نیمه نظامی هم از قدرت ساقط شد، و “فعال حقوق بشر” و برنده جایزه نوبل 1991 و جایزه ساخاروف و…خانم «آنگ سان سوچی» را که سالها بود دول غربی آنرا در ترشی خوابانده بودند، در یک انتخابات مهندسی شده به قدرت رساندند. خانم «سوچی» که جهت اجرای سیاست های دیکته شده دول غربی در چهارچوب بازار آزاد سر از پا نمی شناخت، رکورد رژیمهای نظامی در سرکوب مردم معترض به وضع موجود در میانمار را بسرعت شکست.

خانم سوچی رهبر حزب ملی میانمار هر چند با نقاب یک رژیم به ظاهر غیرنظامی و با حمایت دول غربی بر سر کار آمد، اما وقتی با اعتراضات توده های مردم در مناطق مختلف کشور مواجهه گشت، فورا نقاب ادعای رژیم غیرنظامی از رخ برکشید و با قدرت کامل دولتی، یک پاکسازی قومی و مذهبی تمام عیار علیه مخالفان سیاسی خود بویژه “قوم روهینگیایی” ها را شروع نمود که در تاریخ کشورهای آسیایی کم سابقه بود. نهایتا رژیم سرکوبگر «سوچی» هم فوریه سال 2021 طی یک کودتای نظامی از قدرت ساقط شد و یک رژیم نظامی دیکتاتوری دیگر تحت فرمان ارتش که رکنی قوی در دنیای سیاست میانمار اشغال کرده، دوباره قدرت سیاسی را قبضه نمود و از آنزمان تا تا کنون میانمار در آتش یک جنگ داخلی ویرانگر میسوزد .

در یک کلام، اولویت و دغدغه هیچکدام از این دولتهایی که طی کودتا و از بالای سر مردم بر سر کار آمده و بین دو بلوک آسیاسی و اروپایی در نوسان بوده اند، ایجاد بهبودی نسبی در شرایط زیست و رفاه عمومی جامعه میانمار نبوده، بلکه تنها و تنها از طریق چنگ انداختن بر ابزار تولید و ازقبل استثمار و کار کشیدن از گرده طبقات فرودست جامعه سودهای نجومی به جیب زده اند این از یکطرف، از طرف دیگر جامعه را درگیر جنگ داخلی کرده و راه را برای کمپانیاهای این بلوک های اقتصادی خوش کرده اند، تا به غارت و چپاول منابع و ذخایر زیر زمینی این کشور بپردازند و جامعه هم در گرانی و بیکار، فقر و محرومیت روزافزون به زندگی مشقتبار تن بدهند. به همین اعتبار، میانمار جزو کشورهای بلحاظ اقتصادی توسعه نیافته آسیایی با زیر ساختهای غیر استاندارد شهریست که جاده ها و احداث پل ها و سدها در آن بسیار بی کیفیت است، و در برابر پدیده های چون زلزله و سیل به شیوه ای وحشتناک آسیب پذیرست. به همین اعتبار سرمایه گذاری روی پدیده های زیست محیطی و پروژها برای کنترل “پدیدهای طبیعی” اعم از زلزله و سیل در آن در حد صفر است و این مهمترین عامل است که چنین زلزله ای در این کشور به چنین فاجعه ای میانجامد. در حالیکه زلزله با قدرت بیشتر از این میزان اگر در کشورهای پیشرفته سرمایه داری نظیر ژاپن که از استحکامات زیر ساختی استاندارد و طرفیتها و امکانات زیستی برای چنین شرایط بطور نسبی برخوردارند، بوقوع می پیوست، میزان تلفات انسانی و مالی در آن کمترین تلفات و خسارات را در پی داشت. اما می بینیم در کشوری نظیر میانمار زمین لرزه یا سیل مثل یک سونامی خطرناک عمل کرده و چه فاجعه انسانی ببار می آورد! بعضی خبرگزاریها کشتار زلزله دیروز در میانمار را از میزانی که خبرگزاریهای رسمی این کشور تا کنون اعلام نموده اند، بسیار فراتر پیشبینی کرده و بیم آن می رود که قربانیان آن بالغ بر ده هزار نفر باشد.
مردم میانمار برای خاتمه دادن به وضعیت فلاکتبار اقتصادی و اختناق سیاسی، جنگ ویرانگر داخلی و مصائب اجتماعی و پدیده برخاسته از آنها که حکومتهای نظامیون و غیره نظامیون تا کنون بر این کشور حکمفرما نموده اند، راه جز تکیه بر مبارزات کارگران و اقشار فرودست جامعه پیشارو ندارند. عبور از شرایط اسفبار کنونی که جامعه میانمار با آن دست به گریبانست، در گرو سازمانیابی متشکل و متحد طبقه کارگر این کشور و گرد آوردن سایر فرودستان به زیر پرچم آلترناتیو کارگری و سوسیالیستی است تا دیوارهای تبعیض قومی و مذهبی ساخته دست دولتها را بکلی فرو ریزد و پایه های یک جامعه آزاد و پیشرو شایسته انسان امروزی را بر ویرانهای این رژیمها بنیان نهد.
جا دارد با مردم میانمار که طی این فاجعه دهشتناک خانواده و عزیزانشان را از دست داده اند عمیقا ابراز همدردی نمود و برای مصدومین و مجروحین آرزوی بهبودی فوری کرد.
29.03.2025

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری