ایوب دباغیان
26 مارس 2025
ترکیه در آستانهی تحولی بزرگ قرار گرفته است. خیابانهای استانبول، آنکارا، ازمیر و دیگر شهرهای بزرگ، این روزها صحنهی خشم مردم از حکومتی است که سالها سرکوب، فساد و استبداد را بهعنوان شیوهی حکمرانی برگزیده است. بازداشت اکرم اماماوغلو، شهردار استانبول و یکی از جدیترین رقبای اردوغان، تنها جرقهای برای آغاز این اعتراضات بود؛ اما آنچه مردم را به خیابانها کشانده است، نارضایتی عمیق از سیستمی است که انتخابات را بازیچهی قدرت خود میداند و هیچ صدای مخالفی را تحمل نمیکند. اوزگور اوزل، رهبر حزب جمهوریخواه خلق (CHP)، بهدرستی تأکید کرده است که این اعتراضات فراتر از یک مسئلهی حزبی است و تمامی اقشار مردم، از گرایشهای مختلف سیاسی، برای دفاع از دموکراسی و مقابله با سرکوب به خیابانها آمدهاند. اکنون این پرسش مطرح است که آیا حکومت اردوغان خواهد توانست با سرکوب اعتراضات را متوقف کند، یا ترکیه به نقطهای برگشتناپذیر رسیده است؟
♦️ چرا خیابانها خشمگیناند؟
در سال ۲۰۱۹، هنگامی که اماماوغلو در انتخابات شهرداری استانبول حزب عدالت و توسعه را شکست داد، بسیاری آن را نشانهای از تغییر و شکسته شدن انحصار قدرت اردوغان دانستند. اما امروز، پس از بازداشت او، پیام حکومت کاملاً واضح است: هیچکس، حتی از مسیر دموکراسی، نمیتواند قدرت را از دستان اردوغان بگیرد. این اقدام، برای مردم پیام دیگری به همراه داشت: «رأی شما هیچارزشی ندارد.» این همان جرقهای بود که اعتراضات را در سراسر کشور شعلهور کرد.
اعتراضات جاری فراتر از حمایت از یک چهرهی سیاسی خاص است. این تجمعات نه تنها متعلق به یک حزب یا سازمان خاص، بلکه نماینده تمامی اقشار و گروههای اجتماعی است که برای دفاع از دموکراسی و مقابله با سرکوب به خیابانها آمدهاند. و همانطور که اوزگور اوزل، رهبر حزب جمهوریخواه خلق (CHP)، در سخنانش بر آن تأکید کرده است، این اعتراضات نه یک درگیری حزبی، بلکه یک قیام مردمی علیه استبداد و سرکوب سیاسی است. مردم ترکیه، فارغ از گرایشهای سیاسیشان، دیگر نمیخواهند شاهد فروپاشی دموکراسی، نقض حقوق شهروندی، بحران اقتصادی و آیندهای تاریکتر از این باشند.
♦️ خیابانها در دست مردم؟ ضعف نیروهای امنیتی و سقوط دیوار ترس
در روزهای نخست، پلیس تلاش کرد با خشونت، گاز اشکآور و بازداشتهای گسترده، اعتراضات را مهار کند. اما در بسیاری از شهرها، مردم نهتنها عقبنشینی نکردند، بلکه نیروهای امنیتی را به عقب راندند. ویدئوهایی که در شبکههای اجتماعی منتشر شده، نشان میدهد که در برخی مناطق، خیابانها بهطور کامل در اختیار معترضان قرار گرفته است و نیروهای امنیتی از ورود به آنها ناتواناند.
این تغییر مهمی است؛ زیرا نشان میدهد که دیوار ترس در حال فروپاشی است. وقتی مردمی که سالها با تهدید سرکوب ساکت شده بودند، دیگر از نیروهای امنیتی هراسی ندارند، این یعنی مشروعیت حکومت در حال از بین رفتن است.
♦️ اردوغان و استراتژی سرکوب: چقدر دوام خواهد آورد؟
اردوغان همیشه از سرکوب بهعنوان ابزار اصلی قدرتش استفاده کرده است. از اعتراضات پارک گزی در ۲۰۱۳ گرفته تا کودتای نافرجام ۲۰۱۶، او نشان داده که برای حفظ قدرت از هیچ سرکوبی دریغ نمیکند. اما این بار شرایط متفاوت است:
1ــ بحران اقتصادی شدید: سقوط ارزش لیر، تورم سرسامآور و افزایش بیکاری، طبقات فرودست را به اعتراض کشانده است. سرکوبی که بر مردم گرسنه اعمال شود، خطرناکتر از همیشه خواهد بود.
2ــ محبوبیت رو به افول اردوغان: در آخرین انتخابات، نتایج نشان داد که پایگاه مردمی او بهشدت ضعیف شده است. سرکوب بیشتر ممکن است مخالفانش را متحدتر کند.
3ــ اختلافات داخلی در حاکمیت: برخی گزارشها حاکی از آن است که درون حزب عدالت و توسعه، شکافهایی ایجاد شده است و برخی از اعضای ارشد دیگر تمایلی به حمایت بیقیدوشرط از اردوغان ندارند.
♦️ نقش کارگران، فقرا و زنان در جنبش
برخلاف اعتراضات گذشته که بیشتر رنگوبوی سیاسی داشتند، این بار اقشار محروم جامعه نیز به خیابانها آمدهاند.
ــ کارگران: سیاستهای اقتصادی نئولیبرالی دولت، کارگران را به فقر کشانده است. خصوصیسازیها، دستمزدهای پایین، و فشارهای اقتصادی باعث شده است که طبقهی کارگر نیز در صف اول اعتراضات قرار گیرد.
ــ فقرا: آن میلیونها انسان اعم از زن و مرد و کودک، که دیگر امکان تأمین حداقلهای زندگی برایشان وجود ندارد. گرسنگی، بیکاری و تورم، مردم را به این نتیجه رسانده که چیزی برای از دست دادن ندارند.
ــ زنان: سیاستهای سرکوبگرانهی دولت علیه حقوق زنان، افزایش خشونتهای جنسیتی و تلاش برای محدود کردن آزادیهای زنان، آنها را به یکی از ستونهای اصلی اعتراضات تبدیل کرده است.
♦️ آیندهی جنبش: پیروزی یا سرکوب خونین؟
در برابر اعتراضات گسترده، دولت اردوغان دو گزینهی اصلی پیشرو دارد: سرکوب خشونتآمیز یا عقبنشینی. اگر اردوغان مسیر سرکوب را انتخاب کند، ممکن است بتواند برای مدتی اوضاع را کنترل کند، اما این سرکوب میتواند باعث انفجاری بزرگتر در آینده شود. از طرفی، اگر اعتراضات گسترش پیدا کند و فشار بینالمللی افزایش یابد، ممکن است اردوغان مجبور شود دست به عقبنشینیهایی بزند. مطمئناً آنچه تعیین خواهد کرد که کدام سناریو محقق میشود، میزان پایداری مردم در خیابانها، مشارکت گستردهتر اقشار مختلف، و قدرت سازماندهی اعتصابات سراسری است. اردوغان ممکن است همچنان به سرکوب امیدوار باشد، اما این بار خیابانها عزم خود را جزم کردهاند. مردم ترکیه دیگر حاضر نیستند در سکوت زندگی کنند؛ آنها خیابانها را پس گرفتهاند و این بار شاید دیگر بهراحتی آن را واگذار نکنند. ترکیه در نقطهای حساس قرار گرفته است؛ اگر این اعتراضات ادامه یابد، ممکن است آیندهی سیاسی کشور برای همیشه تغییر کند. در نهایت، آیندهی ترکیه در دستان مردم است. آنها تصمیم خواهند گرفت که آیا شاهد پیروزی و احیای دموکراسی خواهند بود یا سرکوبی خونین که تنها آتش بیشتری بر دامنه اعتراضات خواهد افزود.