در روزهای اخیر، تاریخ سوریه بار دیگر با خون نوشته شد. قتلعام سازمانیافتهای که تحت فرمان احمد شرع، بهویژه علیه علویها در لاذقیه و طرطوس صورت گرفت، نه تنها یادآور یکی از تاریکترین و وحشتناکترین جنایات تاریخ بشری است، بلکه حکایت از عمق تضادهای طبقاتی و مذهبی نیز دارد که در پشت پردهی این جنایات نهفتهاند. این کشتارها، که از تاریخ 5 مارس 2025 شدت گرفت و طی چند روز اخیر به اوج خود رسید، نه تنها یک درگیری نظامی نیست؛ بلکه یک نسلکشی است.
♦️ آمار و گزارشهای کشتار بیرحمانه در لاذقیه و طرطوس:
تنشها در سوریه و بهویژه در مناطق لاذقیه و طرطوس از هفتهها پیش شدت گرفته بود. در ابتدا این درگیریها بهصورت پراکنده و در قالب حملات محدود بود، اما از پنجم مارس این حملات بهصورت سیستماتیک و سازمانیافته علیه مناطق علوینشین تشدید شد. طبق گزارشهای رسمی و نهادهای حقوق بشری مانند عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر، حملات رژیم تحت فرمان احمد شرع شامل سرکوبهای میدانی، ضرب و شتم و تیراندازیهای هدفمند در این دو استان منجر به کشتار گسترده مردم شده است.
در این مدت کوتاه، بیش از ۸۰۰ نفر کشته شدند که بیشتر آنان از مردم بیگناه علوی بودند. طبق گزارشهای میدانی، بیش از ۲۰۰ خانه در این مناطق بهطور کامل تخریب شده و دهها هزار نفر آواره شدهاند. بسیاری از این آوارگان بهدلیل نبود پناهگاه و شرایط سخت، در شرایط بحرانی قرار دارند. برخی منابع از اعدامهای میدانی توسط نیروهای تحت فرمان احمد شرع و از بین رفتن زیرساختهای پزشکی و درمانی در این مناطق خبر دادهاند. بسیاری از زنها و کودکان نیز در میان آتش و ویرانی جان خود را از دست دادهاند.
♦️ احمد شرع با سیاستی سازمانیافتهای از سرکوب و نسلکشی
احمد شرع، که پس از سقوط دیکتاتور بشار اسد با نقابی اصلاحطلبانه بهعنوان یک چهره جدید در نظام سوریه خود را شناسانده بود یا میخواستند بدین شیوه شناسانده شود، اکنون به چهره واقعیاش برگشته است و سرکوب و جنایت را به نمایش گذاشته است.
طبق گزارشها، از روز پنجشنبه 5 مارس، نیروهای تحت فرمان او با شدت و بیرحمی به حملات نظامی علیه محلههای علوینشین ادامه دادهاند. این حملات، که تحت عنوان مبارزه با “تروریسم” و مقابله با “مخالفان رژیم” انجام میشود، بهطور سیستماتیک و هدفمند علیه یک گروه مذهبی خاص است.
در شرایطی که بسیاری از مردم در این مناطق در حال فرار از جنگ و درگیریها هستند، باقیماندگان تحت تهدید دائمی اعدامهای میدانی و سرکوبهای شدید قرار دارند. تصاویر و گزارشهای میدانی نشان میدهند که بسیاری از قربانیان، بهویژه کسانی که از محلهای درگیری فرار کردهاند، توسط نیروهای امنیتی تحریر الشام دستگیر و اعدام شدهاند.
♦️ عوامل و زمینههای بروز این جنایات و محرکهای پشت پرده
عوامل مختلفی در وقوع این درگیریها و کشتارها تأثیرگذار بودهاند که به شرح زیر هستند:
1ـ تضادهای مذهبی و قومی:
اختلافات مذهبی و قومی در سوریه، بهویژه بین علویها و سنیها، اگرچه تنها به مسئلهای مذهبی محدود نمیشود، بلکه ریشه در تضادهای تاریخی، طبقاتی و سیاسی دارد. این اختلافات در شرایط کنونی به تنشها و خشونتهای هدفمند دامن زده و در بسیاری از مواقع موجب تشدید بحرانها در مناطق خاص شده است.
2ـ منافع سیاسی و رقابتهای منطقهای:
جنگ داخلی سوریه تبدیل به عرصهای برای رقابتهای ژئوپولیتیکی شده است. حمایتهای خارجی، از جمله ایران، روسیه و برخی کشورهای عربی از یک سو، و کشورهای غربی و ترکیه به همراه مخالفان رژیم از سوی دیگر، موجب پیچیدگیهای بیشتر در این بحران شدهاند. ترکیه، بهویژه از طریق حمایت از گروههایی مانند تحریر الشام و کمک به تحکیم موقعیت احمد شرع، نقش قابلتوجهی در تحولات اخیر ایفا کرده است.
3ـ سیاستهای سرکوبگرانه پس از سقوط اسد:
پس از سقوط رژیم بشار اسد، قدرت در سوریه میان گروهها و نیروهای مختلف تقسیم شد. در این شرایط، برخی گروهها با توسل به نیروی نظامی و سرکوب سازمانیافته، تلاش کردند سلطهی خود را حفظ و گسترش دهند. نیروهای تحت فرمان احمد شرع، که اکنون در مسند قدرت هستند، یکی از این گروهها محسوب میشوند. آنها با اعمال خشونتهای سیستماتیک و هدفمند، بهویژه در مناطق علوینشین لاذقیه و طرطوس، به سرکوب و کشتار ادامه دادهاند. این سیاستها، علاوه بر تشدید تنشهای قومی و مذهبی، بحرانهای انسانی گستردهای را نیز رقم زدهاند.
4ـ بحران اقتصادی و طبقاتی:
شرایط اقتصادی و اجتماعی وخیم، بهویژه فساد اداری و نابرابریهای طبقاتی در سوریه، نارضایتی عمومی را افزایش داده و به تنشهای داخلی دامن زده است. این بحرانها بهطور غیرمستقیم به تشدید خشونتها و حمایت از سیاستهای سرکوبگرانه منجر شدهاند.
5ـ اثرات جنگهای نیابتی:
دخالت قدرتهای خارجی در جنگ داخلی سوریه، که این کشور را به عرصهای از جنگ نیابتی تبدیل کردهاند، نقش کلیدی در تشدید بحران و گسترش خشونتها داشته است. این مداخلات نهتنها شدت درگیریها را افزایش داده، بلکه مسیر هرگونه راهحل سیاسی را نیز پیچیدهتر و دشوارتر کردهاند.
این عوامل بهطور ترکیبی و در کنار یکدیگر، بستر وقوع جنایات اخیر در لاذقیه و طرطوس را فراهم کردهاند و نشان میدهند که در پشت این بحرانها، مجموعهای از مسائل سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و مذهبی قرار دارد.
♦️ در میانهی این جنایات، هەسەدە و مظلوم کوبانی: نمادی از مقاومت و مبارزه
در حالی که کشتارهای اخیر در سوریه در حال رخ دادن است، جریانی چون هەسەدە و شخصیتی برجسته همچون مظلوم کوبانی، با مبارزات خود در مناطق مختلف سوریه، از جمله در روژآوا، در برابر این خشونتها و سرکوبها ایستادهاند. هەسەدە، با پیگیری سیاستهای راهبردی و حفظ همبستگی بین مردم و گروههای مختلف قومی و مذهبی، همچنان بهعنوان نمادی از مقاومت در برابر سرکوبهای رژیمهای مختلف در سوریه مطرح است. مظلوم کوبانی نیز بهعنوان یکی از چهرههای برجسته مبارزه با داعش و دیگر نیروهای سرکوبگر، همواره بر اهمیت حفظ استقلال و آزادی مردم سوریه تأکید داشته است.
این جریان مردمی، که علاوه بر کردها شامل دیگر ملیتها و گروههای مختلف سوریه نیز میشود، همراه با نهادهای سیاسی و مردمی در حال مقاومت در برابر تلاشهای احمد شرع و دیگر نیروهای سرکوبگر، از جمله گروههای مسلح تحت امر ترکیه، هستند که میخواهند سوریه را به سمت جنگ داخلی و نسلکشی بیشتری هدایت کنند.
♦️ جهان در برابر آزمونی تکراری و سکوت و بیتفاوتی در برابر جنایات سوریه
جهان پیشتر هم، چنین آزمونی را دیده است؛ از ارمنستان تا بوسنی، از رواندا تا حلبچه. آزمونی که هر بار با سکوت بینالمللی، با توجیههای دیپلماتیک و با بیعملی قدرتهای جهانی همراه بوده است. امروز نیز همان روند در سوریە در حال تکرار است. بیانیههای محکومیت، هشدارهای بیاثر، و وعدههای تهی از عمل. اما تاریخ فراموش نخواهد کرد.
سکوت جهانی و بیتفاوتی در برابر جنایات سوریه
در حالی که گزارشهای متعددی از کشتارها و سرکوبها در لاذقیه و طرطوس منتشر شده است، جامعه جهانی همچنان در واکنش به این جنایات بیعمل مانده است. در روزهای اخیر، سازمانهای بینالمللی و حقوق بشری بهطور مداوم خواستار اقدام فوری در جهت توقف این کشتارها شدهاند، اما واکنشهای دیپلماتیک و بیانیههای محکومیت هیچ تاثیری در متوقف ساختن این جنایات نداشتهاند.
سخن پایانی:
♦️ آیا باید ایستاد یا همدست شد؟
حمایت از احمد شرع و رژیم سوریه در این شرایط، نه تنها جنایات علیه بشریت را تسهیل میکند، بلکه خطر تکرار تاریخ را نیز بهدنبال خواهد داشت. سکوت در برابر چنین خشونتها و نسلکشیها، تنها به تقویت رژیمهای سرکوبگر و استمرار نقض حقوق بشر کمک میکند. در این دوران حساس، جهانیان باید بر مسئولیتهای خود در قبال این جنایات واقف شوند و با اتخاذ اقداماتی مؤثر و قاطع، از بروز فجایع انسانی بیشتر جلوگیری کنند. آیا زمان آن نرسیده است که دیپلماسی جهانی از کلمات به عمل تبدیل شود؟ تنها از طریق همبستگی جهانی و مبارزات مردم سوریه است که میتوان به امید آزادی و عدالت برای همه اقشار و گروهها در سوریه ادامه داد. این لحظهای است که باید انتخاب کرد: ایستادن در برابر این جنایات و متوقف کردن آنها، یا ادامه دادن به سکوت و همدستی با آنها. تاریخ هیچگاه این جنایات را فراموش نخواهد کرد.
ایوب دباغیان
11 مارس 2025