21
مرگ، در کمین انسانهایی که چراغی برای جهان روشن میکنند، همیشه ظالمانهتر و ناباورانهتر رخ میدهد. و این بار، سایهاش را بر قامت خالد ظاهری، پیشمرگ دلاور کومەلە و رفیق دیرین ما انداخت. او که سالها در دل کوهستانها، در میدانهای نبرد و در لحظات سخت مبارزه میکرد، صدای مقاومت و ایستادگی بود، اکنون در سکوتی سرد، به جمع یاران جانباختهمان پیوسته است. متاسفانە این اتفاق دلخراش در ۲۱ فوریه سال ۱۴۰۳ در شهر وستروس سوئد و بر اثر سکتە مغزی رخ داد.

رفیق خالد تنها پیشمرگی در صفوف کومەلە نبود، او نماد تعهد، صداقت و جسارت بود. از همان روزهای نخست آَشنایمان که او در گردان شاهو و سپس در گردان آریز فعالیت میکرد، چهرهای از یک مبارز کمونیست را به نمایش گذاشت که در سختترین شرایط، بیهیچ تزلزلی، وظایف انقلابیاش را به سرانجام میرساند. از بهار ۱۳۶۵ که او را شناختم، رفاقتی میان ما شکل گرفت که هرگز با گذر زمان و تغییر جغرافیا رنگ نباخت.
سال ١٩٩١، اردوگاه کومەلە را ترک گفتیم و بعدا در سوئد سکنا گزیدیم. با آنکه مسیر تشکیلاتیمان از هم جدا شد، اما رفاقتمان استوار ماند. خالد، همیشه به دنبال راهی برای ادامه مبارزه بود. در گفتگوهای طولانیمان، از ضرورت رسانه در مبارزه طبقاتی میگفت؛ از آن روزهایی که نشریات را در دل خطر میان مردم تقسیم میکردیم و از اینکه امروز باید با ابزارهای نوین، آرمانهای طبقاتی را فریاد زد. از این رو، او سایت آزادی بیان را بنا نهاد و من سایت اتحاد کارگری را، و سالها بیوقفه و با صرف هزینه شخصی، این سنگرهای کوچک را در خدمت کارگران و زحمتکشان نگه داشتیم. هفتهای پیش از این ضایعه، با هم سخن گفتیم. همچون همیشه، پرانرژی و سرشار از امید بود. اما مرگ، حتی به مقاومترین رفیقان نیز مجال وداع نمیدهد.
امروز، ما نه تنها یک رفیق، بلکه یک آرمانخواه، یک مبارز و یک انسان کمونیست را از دست دادهایم. اما یاد و خاطرهاش، در تمام آنانی که برای برابری، آزادی و سوسیالیسم میجنگند، زنده خواهد ماند.
به دختران عزیزش، به رفیق سحر، به خانواده گرامیاش و به تمام یارانش تسلیت میگویم.
یادت جاودان، خالد عزیز!
صدیق جهانی
دوشنبه ۱۳ اسفند ۱۴۰۳