راسیسم علیه : مدرنیسم، اعتراضات کارگری و آزادیخواهان جامعه بشری شمشیر را از رو بسته است !
بعد از شکست نظم نوین که در اوائل دهه ۱۹۹۰ برقرار شد. بعد از فراز و نشیبهای اقتصادی سی سال و اند اخیر (بحران اقتصادی ۱۹۹۴ تا ۱۹۹۸، بحران سالهای ۲۰۰۰ تا ۲۰۰۴، ورشکستگی بنگاهها و شرکتهای خانه سازی در آمریکا و بحران گسترده مسکن در آمریکا که از سال ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸ ادامه داشت و نیز اکنون با بحران اقتصادی کنونی و پایین آمدن درآمد مردم و نیز تحمیل گرانی سرسام آور). همه و همه روند سیر قهقرایی جامعه بشری را نشان میدهد که سرمایه داران بشدت ثروت اندوزی میکنند و مردم جامعه برای امرار معاش خود تا سرحد نابودی خود تلاش مینمایند. اینها نشان بارزی است از نادیده گرفتن زندگی مردم، پایمال کردن حقوق حقه انسانها، سرکوب تمامی تشکلهای کارگری گسترده کردن فقر ونداری در جامعه بخصوص در آفریقا، آسیا، آمریکا و کم کردن خدمات اجتماعی درکشورهای اروپایی (که زمانی بعنوان مرفه خودرا قلم داد میکردند )
در این فضای حمله به سطح معیشت مردم به امری عادی و روزمره تبدیل شده و همین خود باعث ناامنی و بی ثباتی زندگی انسانها در جامعه امروز شده است. دلیل این امر روشن است : جامعه فاسد سرمایه داری بر بستر ناامنی زندگی انسانها استوار و پایدار است. سرمایه داران این حمله را قبل از ۱۹۹۰ شروع کرده بودند. تلاش کردند تمامی حکومتهای نیم بند لیبرال را از بین ببرند، تمامی اتحادیه ها و تشکلهای کارگری در سطح دنیا را مورد حمله سازمان داده
شده قرار دادند. از به شکست کشاندن اعتصاب کارگران معادن زغال سنگ در ۱۹۷۶ در انگلیس این حمله را سازمان یافته و تدریجی شروع کردند. اندک اندک با فشار اقتصادی، سازمان دادن حکومت های باند سیاهی، و نیز توقف یا بسکوت کشاندن روزنامه های رادیکال در دنیا. زمینه حمله و کودتا های زنجیره ای در دنیا را راه انداختند. اسلامی سیاسی بعنوان یک ترفند سیاسی را بدست گرفتند و توانستند از عقب ماندگی و جهل مردم در جامعه استفاده کنند تا جلو مدرنیسم و سکولاریسم را بگیرند. از آنجا که فی بداهه خاورمیانه مهد این اسلام و دیگر فناتیک های مذهبی است. مبدای شد برای گسترش اسلام و راه انداختن متوحش ترین نوع آن مثل حکومت ایران، طالبان و داعش. زیرا عوامل و فعالین این تفکرات قرون وسطیی در صحنه وجود داشتند. شروع این حرکتها در جامعه و طنیدن آن به اطراف بهترین وسیله ای شد برای به عقب راندن هر صدای آزادیخواهی و رادیکال در جامعه.
بنابراین با توجه به اوضاع کنونی و رشد راسیسم در جامعه (که با سرکار آمدن ترامپ در آمریکا راسیسم رسما یک ترند سیاسی امروزی شده) سرمایه داری متوحش این برگ را برای نجات خود به صحنه آورده است. اگر به سخنرانی معاون رییس جمهور کنونی آمریکا در (۱۵ فوریه ۲۰۲۵) مونیخ در جلسه پارلمان اروپا دقت کنیم بوضوح متوجه میشویم که امپریالیسم شکست خورده آمریکا برای نجات خود میخواهد بعد از خاورمیانه و اوکرایین اروپا را نیز در نوردد و کشورهای اروپای واحد را از هم بپاشد. زیرا راسیسم به هیچ اتحادی بین انسانها در جامعه معتقد نیست جز انسجام سرمایه جهانی آنهم در چهار چوبه قدر قدرتی آمریکا.
این موج راسیسم که دارد دنیا را در مینوردد تا خودرا به جامعه انسانی تحمیل کند. یکی از موئلفه های ماندگاری سرمایه داریست. اگر به تاریخ حداقل صد سال گذشته نگاه کنیم، بعد از بحرانهای مالی – اقتصادی (که خود سرمایه داران در رقابت با همدیگر بوجود میآورند) مسله تقسیم قدرت سیاسی در دستور قرار میگیرد. قطعا این تقسیم قدرت هم از راه پایمال کردن آزادیهای فردی و اجتماعی و همچنین پایمال کردن حقوق شهروندی انسانها میگذرد. قطعا همه میدانیم زمینه قدرت گیری نازیسم و فاشیسم بعد از بحران مالی اقتصادی دهه های ۱۹۲۰ تا ۱۹۳۳ بوجود آمد. هم اکنون هم بعد از بحرانهای ادواری دهه ۱۹۹۰ و ۲۰۰۰ اکنون راسیسم بعنوان یک قدرت برای تثبت اتوریته خود تلاش میکند. ابزار های این حرکت با گسترش آنفورماتیک و سوسیالامیدیا سریعتر و روزانه تر شود. نقش آنفورماتیک و ایجاد فضای مجازی در دنیا تلاشی است برای به حاشیه راندن و منفک کردن قدرت مردم در جامعه . بخانه فرستادن انسانها، محبوس کردن آنها در دنیای مجازی. و خفه کردن و به حاشیه راندن اعتراض و تشکلهای کارگران و مردم آزادیخواه، علیه سرمایه داری در جامعه را به حداقل میرساند. بهمین خاطر است که با توجه به انواع و اقسام حرکتها در سطح جامعهِ چون محدود، منطقه ای و صنفی هستند. راحت در نطفه خفه خواهند شد. یعنی فعلا در این فضای موجود حرکت رادیکال و منسجمی علیه این عربده کشی راسیست ها در سیاست جهانی وجود ندارد. در نبودن این جو قطعا راسیسم با اطمینان خاطر برای نقشه های خود فعالیت میکند.
نمونه :عربده کشی صهیونیسم برای نسل کشی فلسطینی ها در غزه، به قهقرا بردن جامعه ایران، وجود گروههای هار اسلامی در غزه، سوریه، لبنان، پاکستانِ، سودان و کنگو…. کم نیستند. غرق شدن انسانها در دریا ها در گروه های صد و هزاران نفره در سالهای اخیر کم نیستند. آری همه اینها نشان از سرکوب شدن اتحادیه ها و تشکلهای رادیکال کارگری، از بین بردن تشکلهای آزادیخواه در جامعه و به زندان انداختن و نابودن کردن انسانهای فعال و کمونیست در جامعه است.
اگر در اوایل ۱۹۰۰ نازیسم و فاشیسم به صحنه آمدند و میلیونها انسان(کمونیست\کارگران معترض\یهودی ها و انسانهایی که بنوعی ناقص بودند) را در کوره های سوزاندند. اما در مقابلش رادیکالیسم بلشویکی اعتراضات کارگری و آزادیخواهی در اروپا شکل گرفت که نقش مهمی در نابودی و بزانو درآوردن نازیسم داشتند. بهمین خاطر جامعه انسانی توانست از شر نازیسم و فاشیسم خلاصی یابد. اما متاسفانه فعلا جامعه در یک سکوتی ناخوشایند قرار دارد. این خود حمله راسیسم به جامعه را آسان کرده است..
سرمایه داران بوسیله بانکهایشان (که تمامی ثروتهای جامعه را در اختیار دارند) مردم و زندگی روزانه مردم را بگروگان گرفته اند. تا نان روزانه آنهارا حساب شده در سفرهایشان بگذارند. این یعنی بردگی کاملی که طناب و ریسمان آن نامریی است. در این فضا و با نقشه هایی که امروز بسرعت از جلو چشم ما میگذرد، به ما انسانهای آزادیخواه و کمونیست ندا میدهد باید در تدارک یک اتحاد سراسری در دنیا بین آزادیخواهان و انسانهای کارگر و رادیکال باشیم. تنها با اتحاد و تشکل طبقه کارگرو مزد بگیران در دنیا میتوان جلو این توحش سرمایه داری را گرفت.
زنده باد اتحاد و تشکل تمامی مزدبگیران در دنیاعلیه حمله سازمان داده شده راسیسم در جامعه