گذشته خود را به لجن نکشیم تا دشمن به اصطلاح “مستند” بسازد!

Kan vara en bild av folkmassa
روزگاری، آنان که در کوران مبارزه ایستادند، نامشان را با آتش بر سنگفرش تاریخ نوشتند. برخی، در تندباد حوادث، قامت افراشته نگاه داشتند؛ برخی دیگر، زیر بار سنگین شک و وسوسه، خم شدند و راهی دیگر گزیدند. اما افسوس آنجاست که گاه، این دگرگونی نه در خلوت اندیشه بلکه در هیاهوی تبلیغاتی رقم می‌خورد که جز شکاف و تردید، ره‌آوردی ندارد.
 
اینکه کسی از مسیر خویش بازگردد، یا گذشته‌ی خویش را به زهر تردید آلوده سازد، داستانی است که در تاریخ هر مبارزه‌ای، بازگو شده است. اما آنچه دهشتناک است، نه تغییر مسیر، که خُرد کردن باورها و سنت های مبارزاتی دیروزی، و بدل کردن آن به حربه‌ای برای ستیز با همان آرمان‌هایی است که روزی پرچمش را در دست داشتند.
 
واقعیت نشان دادە کە اگر جنبش از درون زخم بردارد، دشمن را بی‌نیاز از تیر و تبر خواهد ساخت. نزاع‌های بیهوده، میدان را برای فرصت‌طلبانی باز می‌کند که با کلماتِ زهرآلود، جراحتی عمیق‌تر از هر گلوله بر جان مبارزه می‌نشانند. اما راه، همانی است که همیشه بود: به جای غرق شدن در تسویه‌حساب‌های کهنه، باید به نبض تپنده‌ی مبارزه بازگشت، به همان جایی که صدای کارگر، زحمتکش، و انسانِ به جان آمده، هنوز پژواک آزادی را فریاد می‌زند.
 
پس، بە جای آنکه گذشته را به زهر تردید آلوده سازیم؟ بگذار آنان که در باد سرگردان شدند، راه خویش روند، اما آنان که هنوز در سینه‌شان شراره‌ای از آرمان باقی است، باید به پیش بنگرند، نه در گرداب تلخ‌کامی و مجادله، که در مسیر روشن ساختن راهی که هنوز به پایان نرسیده است.
 
تاریخ گواه است که هر جنبش آزادی‌خواهانه، نه تنها در برابر سرکوب بیرونی، بلکه در برابر تزلزل درونی نیز آزموده می‌شود. امروز، در حالی که جلادان این رژیم سفاک از هیچ جنایتی فروگذار نمی‌کنند، برخی با بی‌مسئولیتی، سخنانی بر زبان می‌آورند که نه در جهت حقیقت، که در خدمت دشمنان مبارزه است.
 
رژیم، همچون کرکسی که بر لاشه‌ها می‌نشیند، از این سخنان بهره می‌برد، روایت‌ها را تحریف می‌کند، و در هیاهوی تبلیغات، «مستند»هایی می‌سازد که چیزی جز کاریکاتوری از حقیقت نیست. اما دردناک‌تر آن است که این خوراک تبلیغاتی را نه از سرکوب‌شدگان، بلکه از دهان کسانی بیرون می‌کشد که روزگاری خود در دل این مبارزه بوده‌اند.
 
بی‌گمان، نقد و بازبینی گذشته، ضرورتی انکارناپذیر است، اما آیا نقد، آنگاه که دستاویز دشمنان شود، همچنان در مسیر حقیقت باقی می‌ماند؟ آنان که روزی دوشادوش مبارزه گام برداشتند، امروز باید بدانند که کلامشان نه تنها بار اندیشه، بلکه بار مسئولیت نیز دارد. اگر حقیقتی هست، باید در بستر سالم خود، در دل جنبش، و برای روشنگری بیان شود، نه در بوق تبلیغاتی که جلادان بر آن می‌دمند. جنبش، زنده است، چون خون آنانی که در راهش ریخته شد، هنوز در رگ‌های تاریخ جاری است. پس نباید گذاشت که میراث این پیکار، با بی‌تدبیری و سخنان بی‌پشتوانه، به ابزاری در دست دشمن بدل شود. آنان که به گذشته‌ی خویش پشت کرده‌اند، راه خود را برگزیده‌اند، اما مبارزه، در برابر بادهای مسموم، همچنان استوار خواهد ماند.
صدیق جهانی
2025-02-14

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری