فصل تاریکی در سوئد

صدیق جهانی

در شامگاهی سرد، در کنج تنهایی یک تبعیدی، گلوله‌ای سکوت را شکست و جان سلوان مومیکا، مردی که بی‌هیچ سلاحی جز اندیشه‌اش، در برابر سیل خشم ایمان‌های متعصب ایستاده بود، گرفت. او که زخم‌های سرکوب را از سرزمینی سوخته و دیکتاتور زده به دوش کشیده و به امید پناه گرفتن در جایی امن و به سوئد پناه آورده بود، سرانجام در همان مأمن خیالی، قربانی تعصب و جنون گشت.
سلوان، نه جنایتی مرتکب شده بود، نه جز بیان آنچه باور داشت، گناهی در کارنامه‌اش بود. اما همین بیان، همین جسارت در به چالش کشیدن باورهای سنگ‌شده، برای آنان که اندیشه را دشمن خویش می‌دانند، نابخشودنی بود. تهدیدها، هشدارها و فشارهایی که بر او سایه افکند، سرانجام در شبی شوم به تحقق پیوست و صدای معترضش برای همیشه خاموش شد.
 
سلوان مومیکا، که بارها نگرانی‌هایش را از تهدیدهای جانی ابراز کرده بود، در نهایت قربانی بی‌توجهی و مماشات دستگاه‌های امنیتی سوئد شد. سخنان او که در برنامهٔ ویژهٔ رادیو P1 سوئد پخش شد، نشان می‌دهد که او بارها نسبت به خطر جانی خود هشدار داده بود، اما نه تنها پاسخی درخور نگرفت، بلکه در عمل، او را در برابر تروریسمی که از آن گریخته بود، بی‌دفاع رها کردند. در این برنامه؛ سلوان اعلام کرد که اگر اقدام جدی صورت نگیرد؛ تا سر سال جانم را می گیرند.
 
سیستمی که باید پناهگاه اندیشمندان و معترضان به استبداد باشد، در بزنگاه‌های حساس، به‌جای محافظت از آنان، یا دست‌هایش را به علامت بی‌تفاوتی بالا می‌برد یا در سکوتی سنگین، به معامله‌ای نانوشته تن می‌دهد. گویی که امنیت جانی یک فرد، در برابر مصالح دیپلماتیک و منافع سیاسی، ارزش چندانی ندارد.
 
ترور سلوان مومیکا، نه فقط مرگ یک انسان، بلکه شکستی برای آن دسته از ارزش‌هایی است که جهان آزاد مدعی دفاع از آن‌هاست. این حادثه، زنگ هشداری برای همهٔ کسانی است که در مسیر نقد، روشنگری و مبارزه با افکار ارتجاعی گام برمی‌دارند؛ اینکه امنیت و آزادی بیان، تا زمانی محترم شمرده می‌شود که با منافع قدرت‌های حاکم در تضاد نباشد. اما تاریخ نشان داده است که اندیشه را نمی‌توان با گلوله خاموش کرد. فریاد سلوان، اگرچه در سودرتالیا خاموش شد، اما پژواک آن، در وجدان‌های بیدار طنین‌انداز خواهد ماند.
اما تاریخ گواه است که صدای حقیقت، هرچند در گلوله‌ای خاموش شود، در جان‌های بیدار طنین‌انداز خواهد شد. ترور سلوان، زنگ خطری است برای تمامی آنان که آزادی را حق مسلم خویش می‌دانند، که هنوز سایه‌های تاریک تعصب و ترور بر سر اندیشه سنگینی می‌کند. امروز، سلوان در خون خود خفته است، اما فریادش در ذهن‌ها زنده خواهد ماند، تا روزی که هیچ اندیشه‌ای به جرم گفتن، خاموش نشود.
 
صدیق جهانی
۳۰ یانواری ۲۰۲۵

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری