درباره‌ی به درک واصل شدن دو مهره‌ی جلاد رژیم!

چریکهای فدائی خلق ایران

بنا به گزارش خبرگزاری‌ها صبح امروز شنبه ۲۹ دی‌ماه ۱۴۰۳، فرد ناشناس مسلحی به درون اتاق دو قاضی جنایتکار رژیم، علی رازینی و محمد مقیسه (ناصریان) در دیوان عالی کشور وارد شده و هر دوی این افراد منفور و آدمکش و جنایت‌پیشه را با شلیک گلوله به قتل رسانده است. گزارشات تاکنون منتشر شده از خودکشی فرد مهاجم نیز خبر داده‌اند.

گرچه با توجه به اخبار منتشره که منبع اصلی آنها نیز خبرگزاری‌های حکومتی می‌باشند، هیچ اطلاع موثقی از هویت و ماهیت مهاجم در دست نیست اما حذف این دو مهره منفور و جلاد موج عظیمی از شادی و شعف را در بین توده‌های جان به لب رسیده ایران، به ویژه در میان بازماندگان زندانیان سیاسی کمونیست و آزادی‌خواه کشته شده در اثر احکام ضد خلقی این دو قاضی برانگیخت و موجب شادمانی عمیقی در دل این توده‌‌ها شد.

علی رازینی یکی از قاضیان شرور و جنایتکاری بود که در سال‌های خونین دهه شصت مسئول اعدام شمار زیادی از آگاه‌ترین و صادق‌ترین فرزندان خلق‌های ایران بود. در آن دهه او به همراه سایر جانیان رژیم، این “زیباترین فرزندان آفتاب و باد!”، انسان‌های آگاه و شجاع را پس از اعمال شدیدترین شکنجه‌ها اعدام کردند. پس از آن دوره نیز رازینی تا لحظه مرگش به ریختن خون آزادی‌خواهان و مخالفان رژیم منفور جمهوری اسلامی مشغول بود.

محمد مقیسه نیز دست در دست رازینی در اعدام‌های بسیاری در آن دهه خونین و اعدام‌های دسته‌جمعی زندانیان سیاسی ایران در تابستان سال ۶۷ نقش برجسته و تعیین‌کننده‌ای داشت. وی همچنین به شیوه‌‌ای که در آن دوره خونین جریان داشت، در بیدادگاه‌های چند دقیقه‌ای، حکم اعدام بسیاری از جوانان و نوجوانانی که در خیزش‌های انقلابی اخیر شرکت داشتند را نیز صادر نمود. او همان شخص منفوری است که جوانان امروز او را همچون قاضی صلواتی، بیشتر با این عنوان می‌شناسند: “قاضی مرگ!”.

به گفته کسانی که به هر دلیلی با این مامور جلاد رژیم برخورد داشته‌اند، وی “گاو گند چاله دهانی” بود که علاوه بر دستان خون‌آلودش، بد دهن بود و با ایراد کلمات رکیک با زندانی برخورد می‌کرد.

شادی بر حق مردم و توده‌های کارد به استخوان رسیده ما از به درک واصل شدن چنین مهره‌هایی نشان از شدت خشم محرومین و ستم‌دیدگان ایران دارد، مردمانی که در هیأت کارگران له شده در زیر بار استثمار سرمایه‌داران، زنان رنج‌دیده و در بند، بازنشستگان محروم، جوانان عاصی و به جان آمده، کودکان کار و … هم‌اکنون با مبارزات روزمره خود در گوشه و کنار این کشور برای سرنگون کردن بساط ظلم و جنایت دژخیمان حاکم به اشکال مختلف می‌رزمند و شعار سرنگونی جمهوری اسلامی را به صورتی در شعارهای خود منعکس می‌سازند.

تحت حاکمیت این رژیم جنایتکار که دستان همه سران و دست‌اندرکارانش تا مرفق به خون جوانان آزاده این سرزمین آغشته است، حذف دو مهره‌ جلاد نام‌برده این پیام روشن را به سایر مهره‌ها و گردانندگان این رژیم می‌دهد که آینده‌ای مشابه، تاریک و شوم در انتظار تک تک این جنایت‌پیشگان و آدم‌کشان است.

چریکهای فدائی خلق ایران ضمن درک احساس عمیق و شادی بر حق توده‌ها و بازماندگان مبارزین اعدام‌شده در دهه سیاه شصت و خانواده‌های جوانان آزادی‌خواه خیزش‌های اخیر، راه رهایی و به وجود آمدن شرایطی که سبب شود تا دیگر عاملین و آمرین جنایات قریب به چهل و شش سال حاکمیت رژیم خون‌خوار جمهوری اسلامی به پای میز محاکمه کشیده شوند و در دادگاه‌هایی مردمی و انقلابی به مجازات اعمال خود برسند را حرکت در جهت شعار «تشکل، تسلیح، اتحاد، مبارزه و پیروزی!» و نابودی نظام ظالمانه حاکم می‌دانند و معتقدند که دیر نیست و دور نیست روز سرنگونی این جنایتکاران و روز جشن و سرور ایرانیانی که مقاومت و مبارزه الفبای زندگی‌شان می‌باشد.

همان‌طور که تاریخ مبارزات خلق‌های ستم‌ديده نشان داده سرانجام دست توان‌مند توده‌ها بساط دار و شکنجه را به زیر خواهد کشید و رژیم جمهوری اسلامی را به زباله‌دان تاریخ خواهد انداخت.

به امید پیروزی خلق‌های تحت ستم ما در یک انقلاب مردمی به رهبری طبقه کارگری آگاه و انقلابی.

جمهوری اسلامی، ماحصل گوادلوپ نابود باید گردد!
مرگ بر همه جلادان رژیم وابسته به امپریالیسم جمهوری اسلامی!

چریکهای فدائی خلق ایران
۲۹ دی ۱۴۰۳ برابر با ۱۸ ژانویه ۲۰۲۵

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری