7
پس از ۴۶۷ روز جنگ میان حماس و اسرائیل؛ دو طرف پایان جنگ را اعلام کردند. نکته حائز اهمیت این است کە دو طرف از پیروزی دم می زنند! در حالی کە اثری از پیروزی در هیچ طرفی دیده نمی شود. خوب اگر علائمی بر پیروزی نیست؛ پس شادی این دو قطب تروریستی؛ چه معنایی دارد؟ پڕ واضح است که این شادی؛ مهندسی شدە است و هدف اولیەاش پوشاندن تبعات جنگ است. زیرا محل زندگی بازماندگان جنگ کاملا ویران شدە است. علاوه بر این؛ هزاران کشتە و نزدیک به نیم میلیون زخمی؛ بجا گذاشته است.
در حال حاضر؛ آوارگان جنگ از ابتدائی ترین کمک های اولیه رنج می برند. جدا از همەی اینهای کە گفتە شد؛ چە جوابی بە زخمی ها و این هزاران بچەای کە بی پدر و مادر شدەاند؛ می دهند؟
به باور من؛ مردم فلسطین و اسرائیل؛ تنها یک انتخاب دارند و آن این است: مردم اسرائیل از طرفی دولت فاشیستی حاکم بر آن کشور را بە زیر بکشند و از سوی دیگر نیز مردم فلسطین حماس را به زبالەدان تاریخ بیاندازند. اگر نه؛ ضمانتی نیست که این جنگ در سال های آتی مجددا شعلەور نشود.
واقعیت این است که جنگهای طولانی و بیپایان میان حماس و اسرائیل، فارغ از ادعاهای پیروزی، تنها پیامدی از ویرانی، کشتار و بیثباتی به همراه داشته است. غزه به «زمین سوخته» تبدیل شده و شرایط مردم هر دو سوی درگیری به شدت وخیم است. بدون تردید، هر تغییری نیازمند آگاهی، اتحاد و اقدام مستقل مردم علیه نیروهای سرکوبگر و فاشیستی در هر دو طرف است.
در فلسطین، مقابله با ایدئولوژی نظامیگری حماس که به قیمت نابودی جان و زندگی مردم اداره میشود، حیاتی است. از سوی دیگر، در اسرائیل، سیاستهای آپارتاید و سرکوبگرانه دولت؛ باید از طریق فشار داخلی و بینالمللی به چالش کشیده شود.
این درگیری نهتنها مسئلهای سیاسی، بلکه فاجعهای انسانی است. تا زمانی که مردم هر دو سوی این جنگ به جای قربانی شدن در بازی قدرت، صدای مشترکی برای صلح و آرامش پیدا نکنند، احتمال تکرار این ویرانیها وجود دارد. تغییر بنیادین از درون جامعهها آغاز میشود؛ اگرچه مسیری دشوار و طولانی به نظر می رسد.
گویی آسمان چشم انتظار بازگشت ستارهایست که سالهاست در میان ابرها گم شده است. این دل، چونان پرندهای که آشیانهاش را در میان شاخسار گم کرده، بیتاب است. اما هنوز در پس این تیرگی، کورسوی امیدی زنده است. به امید روزی که زمین، گهواره صلح و عشق شود؛ روزی که آفتاب مهر بر همه خانهها بتابد.
صدیق جهانی
پنج شنبه ۲۷ دی ۱۴۰۳