روز 7 ژانویه 2025 بدنبال وزش بادهای سهمگین موسوم به «سانتا آنا» که گویا با سرعتی بالای 140 کیلومتر در ساعت از کوههای پیرامون لس انجلس بسمت شهر هجوم آورده بود، آتش سوزی بیسابقه ای را با خود بهمراه آورد و این شهر و سایر شهرهای حومه آنرا برق آسا فرا گرفته است. چند شبانه روزی از تلاش آتش نشانی این ایالت و سایر ایالتها نیز که به کمک آن شتافته اند، میگذرد اما هنوز قادر به مهار کامل آتش سوزی نشده اند، و تا کنون 24 نفر طعمه حریق شده اند و ده ها نفر مفقود و صدها نفر نیز مصدوم شده اند، و ده ها هزار خانه و 40 هزار هکتار زمین در پی آتش در 5 منطقه، «پلیسیدز، ایتون، کنث، هورست و لیدیا» در غرب و شمال لس‌آنجلس در آتش سوخته است، و صدها هزار نفر نیز از خانه و کاشانه شان متواری شده اند. میزان خسارات این طوفان آتش در لس انجلس تا کنون بالغ به 250 میلیارد دلار برآورده شده است.
خصوصا طی چند دهه اخیر بر اثر گرم شدن جو کره زمین و استفاده بی رویه گازهای گلخانه ای و دود و غبارهای سایر آلاینده های آب و هوا و ذوب شدن یخ های قطبی کره زمین را با مخاطرات هولناکی روبرو کرده است که آتش سوزیهای هر ساله بخشی از تبعات آنست. آتش سوزیهای که هر ساله در قاره آمریکا بوقع پیوسته دولتها سعی کرده اند هر بار برای آن دلایلی برشمارند و شانه از زیر بار مسئولیت تخصیص امکانات بر اساس رشد فن آوری جهت پیشگیری و کنترل حریق خالی کنند که مستلزم زدن از سود سرمایه داریست. و بواقع نه انسانها و نه آسیب رسیدن به محیط زیست جزو دغدغه های آنها نبوده و نیست. و اینبار آتش سوزی از منطقه ای که اکثرا لاکچریها و مولتی میلیاردرها و سینماگران هالیودی…آمریکایی در آن اسکان داشته، زبانه کشیده و به سایر نقاط شهر و حومه نیز هجوم برده، و نه از خانه های ده ها و صدها میلیون دلاری آنها جز خاکستری چیزی مانده و نه از خانه سایر اقشار متوسط و فرو دست که میانشان دیوار چین کشیده بودند، جالب است بخشی از لاکچریهای صنعت هالیود، در چنین اثنایی نیز که خانه های مجلل و برج سینمایشان در میان شعله های آتش خاکستر گشت، تماما حواسشان به اینست که ارکان سرمایه اعم از دولت و صنعت مذهب را کمااینکه در فیلمهای هالیودی آنر پاس میدارند و تقدیس می کنند در این آتش سوزی ترسناک و ویرانگر نیز مصون بدارند. جمعی از ستارگان هالیود نقش اسقف و کاردینالها را ایفاء کردند و شعور مردم آمریکا را دست کم گرفتند و نوشتند:« برای مهار آتش سوزیهای لس انجلس دعا کنید!». بخشی از مولتی میلیونرها هم از این زاویه صدایشان در آمد و معترض گشتند، چگونه باید زیستگاه لاکچریها و مولتی میلیونرها که سالیانه به دولت مالیات هنگفت پرداخت می کنند، مجهز به فن آوری و تجهیزات چنان پیشرفته نباشد که قادر به مهار آتش در نقطه شروع آن گردد، و باد آنرا به هر سو ببرد و بگستراند و هر آنچه در مسیرش قرار گیرد در شعله های آتش هولناک فرو ببلعد! البته درجه ای از حقاینت در این ادعا که هست، اینست که دولت و همین مولتی میلیاردرها اگر درصدی از میزانی سودهای باد آورده که به جیب زده اند، و یا درصدی از بودجه های نجومی که صرف میلیتاریزم و نسل کشی در گوشه و کنار جهان می کنند را صرف بالا بردن سطح رفاه و امنیت جامعه بشری چه در محیط کار و زیست و چه در زیر ساختهای درون شهری و برون شهری کنند، نه تنها زیستگاه لاکچریها مجهز به فن آوریهای پیشرفته جهت مهار آتش سوزی در نقطه شروع خواهد گشت، بلکه حیات انسانی و حیات وحش را هم می توان با اختصاص دادن همین درجه از فن آوری و تکنولوژی در برابر “بلایای طبیعی” اعم از سیل و زلزله و آتس سوزی مصون نگه داشت.
لس انجلس یکی از شهرهای صنعتی و پرجمعیت ایالت کالیفرنیا هر ساله کم و بیش در معرض بادهای خشک و پرقدرت «سانتا آنا» قرار میگیرد. تندبادهایی که در موقع عبور از کوهها، فشرده و گرمتر میشوند و رطوبت هوا را کاهش و طی فرایندی رویش گیاهی را برای حریق مهیا میکند. کافیست در فصل وزش این بادها بدلیل طبیعی یا عدم زیر ساختهای استاندارد پیشرفته شهری و یا جاده ها و پروژه های برون شهری و بوِیژه نبود فن آوری پیشرفته اطفای حریق، جرقه ی آتشی رویش گیاهی و درختان را مشتعل کند. آتشی که با سرعت برق آسا هر چه را در مسیر دارد فرو می بلعد و خاکستر میکند، مگر اینکه در لحظه و در مکان قبل از اینکه آتش خود را بدست بادها بسپارد و بحرکت در آید جلو آن گرفته شود. خصوصا زمانیکه طوفان و احتمال وقوع آتش سوزی خطرناک در این مناطق بیسابقه نبوده و بویژه اینبار از ماهها قبل از سوی مراکز شناسایی طوفانها با توجه به شناخت از توپوگرافی منطقه پیشبینی و حتی تذکر داده شده است از یکسو. از دیگر سو مقاماتی از همان لس انجلس علنا اذعان داشته اند، منبع آب با ظرفیت 440 میلیون لیتر که بایستی آب مورد نیاز آتش نشانی لس انجلس را برای چنین اثنایی تامین کند، از آب ذخیره لازم برای آتش نشانیها برخوردار نبوده است، و ضمنا سایر تجهیزات اطفاء حریق هم یا در محل اولیه وقوع آتش سوزی نبوده اند، یا اگر بوده اند هیلکوپتر و تجهیزات حامل آن، همه آنقدر قدیمی و فرسوده بوده اند که جهت جلوگیری از چنین آتشی جهنمی بسیار ناکارآمد بوده اند.
بواقع هئیتهای حاکمه و دولتها و شرکتهای خصوصی نیز خواه موقع سیل و زلزله و خواه زمان آتش سوزیهای نظیر آنچه در کالیفرنیا رخ میدهد، کمتر به میزان تلفات و قربانی ها انسانی و در آتش سوختن هر جنبده ای یا تخریب محیط زیست می اندیشند، بلکه بیشتر به میزان سودی که از قبل بازسازهای شهرهای خاکستر و ویران شده، می توانند بالا بکشند، می اندیشند. در یک کلام قطب نمای این اقلیت انگل تنها و تنها سود است و بس. در نظر بگیرید بخش زیادی از شرکتهای بیمه اعم از خصوصی نیز که آنها هم مثل دولت شامه شان برای کسب سود اندوزی تیز است، وقتی نشانه های بالا گرفتن پیشبینی وجود طوفان شدید و آتش سوزی هولناک در سال 2024 را در «سانتا آنا» و مناطق مشابه آن در آمریکا را جدی دیدند، غالبا از ماهها قبل قرارداد بیمه املاک تحت پوشش خویش را ملغی اعلام میکنند. بیمه دولتی فارم بیمه تنها در خلال سال گذشته، قرداد دائمی هفتاد و دو هزار مشتری را فسخ نموده که از این میزان سی هزار قرداد متعلق به خانه های مسکونی هستند.*
مولتی میلیونرها چه در بخش دولتی چه در بخش خصوصی جدا از خانه های ویلایی مجلل خاکستر شده، آنقدر اعتبار مالی و سرمایه دارند که به خانه های رویایی بهتری دست یابند و برای نیل به مقصودشان اگر فرضا به مانعی هم برخورند، وکیلهای که در این زمینه سررشته دارند را نیز بخدمت بگیرند. در بیان واقع تاثیرات زیانبار این آتش سوزی در این فصل سوزان سرما بیشتر و بیشتر متوجه آنبخش از جامعه ایالت کالیفرنیاست که هم خانه و کاشانه شان را از دست داده اند و هم بخش عمده شرکت های خواه بیمه دولتی و خواه خصوصی از مسئولیت پرداخت هزینه خسارات وارده به آنها سرباز می زند. و روشن است این طبقات پائین جامعه اند که قربانیان اصلی این فاجعه حریق بزرگ هستند و بدلیل نبود بضاعت مالی حتی امکان برخورداری از وکیل خوب جهت دفاع از خود هم از آنها سلب شده است از همین حالا معلومست چه زندگی مشقتباری در انتظارشان است.
آنبخش از اقشار کم درامد و فرودست که بعد از چهار دهه و شاید بیشتر تقبل استثمار و دستمزد بخور و نمیر و وامهای کمر شکن صاحب خانه و سرپناهی شده اند، و اکنون خاکستری بیش نیست، دیگر امکان ساختن آن با وضعیتی که شرکتهای بیمه در آمریکا پیش کشیده اند، باید زندگی را از نو شروع کنند. یعنی اقشار کم درآمد چه آنانکه صاحب خانه و کاشانه ای بودند و چه آنانی که مستاجر بودند، هر دو برگشته اند، روی نقطه صفر. اینجاست که شرکتهایی که خانه هایشان در دیگر محلات شهر نه فروش و نه اجاره رفته است، بازارشان از دو سر رونق می گیرد. یک، برای پروژه ساخت و ساز جدید بسراغ صاحبان خاک می روند که خانه شان خاکستر گشته و امکان ساخت خانه برایشان صفر است، و مجبورند آنرا به قیمت پائین ارزان فروش کنند تا خاک را از چنگشان در بیاورند. دو، این شرکتهای صاحب خانه ها و آپارتمانهای فروش نرفته و اجاره نرفته در دیگر محلات شهر را به همین سیل بیخانمان شدگان یا با وامهای سنگین یا با اجاره قالب میکنند. معلومست این اقشار کم در آمد چه آنانکه زمین خاکستر گشته را ارزان فروش کرده اند و چه آنانکه مستاجر بودند، هر دو مجبورند برای ساختن زندگی به استثمار دوچندان شدیدتر و کار کشیدن از گرده شان تا پایان عمر تن دهند، تا توان پس دادن وامها یا اجاره خانه این شرکتها را داشته باشند.
14.01.2025
*پ.ن: لینک منبع لغو قردادهای بیمه املاک اینجا ضمیمه شده است:
