کار حجاب اسلامی بعنوان سمبل جمهوری اسلامی برای سرکوب زنان تمام است. این را نه من بلکه خود اعوان و انصار بزرگ و کوچک رژیم اسلامی به آن اعتراف کرده اند. کمتر ساعتی در روز است که خیل آخوندهای رژیم در مورد حجاب و اندر فوائد آن اظهار نظر نکنند. لایحه حجاب و عفاف بدنیا نیامده مُرد. این را من نمی گویم. اظهارات احمد علم الهدی میگوید که حجاب مُرده است. در شرایطی این را میگوید که خودش همین الان ازترس دو دستی عمامه اش را چسبانده که برباد نرود. اما هنوز به فکر عفت خانمهاست. بطور واقعی اگر دقت کنیم اظهارات و چرندیات عهد عتیقی ای را که درمورد زنان دو باره تکرار نموده است و قسم و آیه میخورد که: ٬٬ به بنده که طرفدار حجاب و عفاف جامعه هستم، عنوان مخالف زن میدهند…. زن و خانه آرامشگاه مرد است.٬٬ را نباید جدی گرفت. طوری حرف میزند که مثل اینکه طرف اصلا توی ایران هیچ، تو این دنیا نیست. یا اینکه پرستو احمدی، آهو دریایی، سپیده رشنو از کره مریخ آمده اند و در تظاهرات های مریخی ها بود که حجاب ها را به آتش کشیدند. تازه دارد میگه ٬٬ زن و خانه آرامشگاه مرد است ٬٬ هنوز طرف حالیش نشده که دعوا سر چی است؟ خبر ندارد که دعوا سر لحاف مُلا ست و یا اینکه خودش را به نادانی می زنند.
زنان در ایران آزادی و برابری بدون جمهوری اسلامی را می خواهند. این الدنگ هنوز زن را وسیله ای سکس مرد حساب میکند و هنوز در آشپزخانه و برای تولید مثل مانده است. آیت اله عظام خبر ندارد بغل گوشش، شهرداری تهران مجبور شد در مقابل اعتراض مردم در نام گذاری یک خیابان بنام تروریستی دیگر مجبور به عقب نشینی شد و مردم در سوریه در اولین تظاهرات اعتراض خواستار حکومتی سکولار و دمکراتیک شدند. این دیگر فقط حجاب اسلامی نیست که کارش تمام است، بلکه خیزش بعدی برای سرنگونی کل رژیم است. رژیم اسلامی برای ادامه حیات ننگینش به دست و پا افتاده است.
زلزله در راه است. زندان های سیاسی به سنگر مقاومت علیه رژیم تبدیل شده است. سه شنبه های نه به اعدام با پیوستن زندان رودسر در گیلان بعنوان بیست و هشتیمن زندان، وارد چهل و هشت هفته اعتراض شد. اعتراضی که اکنون صدایش به اقصا نقاط جهان رسیده است. مردم که از بیکاری و گرسنگی و بی برق جانشان به لب رسیده است. اعتراضات کارگران هر روز اشکال تعرضی ترین بخود میگیرد. سوال این است که جنبش برابری زن در ایران چگونه برای فاز بعدی یعنی پایان جمهوری اسلامی خودش را آمده کند؟. ایران سوریه نیست که تروریست های دیروزی را با کراوات به جامعه تحمیل نمود. در ایران پایان دادن به فقر، جنبش علیه اعدام، جنبش آزادی زن قدمتی به طول عمر جمهوری اسلامی دارند. جنبش آزادی زن یکی از رکن های اساسی این آلترناتیو خواهد بود. برای ساختن چنین آلترناتیوی باید آماده بود و از هم اکنون دست بکار شد.
۲۶ دسامبر ۲۰۲۴
پروین کابلی