آیا واقعا ترکیه برنده اصلی در سقوط اسد و پیروزی اسلام گرایان است؟
یا سوریه میتواند باتلاق نابودی اردوغان و حکومت فاشیست ترکیه باشد؟
سقوط حکومت بشار اسد که در همراهی آمریکا، اسرائیل و ترکیه وبا ظاهر پیروزی اسلام گرایان به رهبری تحریر شام صورت گرفت و متعاقب آن ترکیه را برنده اصلی در این کودتا قلمداد کردند و طبق معمول این تفسیر عجولانه عمومیت پیدا کرد، دارای نقص بزرگ تحلیلی و زود هنگامی است که میتواند تا آنجا که به ترکیه بر میگردد کاملا نتیجه معکوسی را لااقل در میان مدت و دراز مدت نصیب حکومت ترکیه به بار بیاورد.
اگر در سطح رقابت های جهانی ابر قدرت ها برای هژمونی خود به مسئله نگاه کنیم این شکست بزرگی برای روسیه و پیروزی مهمی برای آمریکا و متحد استراتژیک او اسراییل محسوب و هم اکنون اسرائیل (آمریکا) در یکی دو سه هفته اخیر و بدون اینکه حتی خون از دماغ یک سربازش جاری شود توانسته است همه زیر ساخت های نظامی و اقتصادی دشمن دیرینش یعنی سوریه را نابود و ده ها سال و یا صد سال از هر لحاظ سوریه را به عقب و به سرنوشت لیبی، عراق و یا افغانستان دچار کند. و پایگاه های نظامی روسیه را هم مجبور به تخلیه خواهند کرد و آمریکا بار دیگر قدر قدرت خاورمیانه خواهد شد. در هیچ مقطعی از تاریخ، آمریکا و قاعدتاً اسراییل چنین پیروزی کم هزینهای را بر یک کشور مقتدر منطقهای و همچنین بر روسیه را شاهد نبودهایم.
این را البته ترکیه میداند و سهم خود را در تصرف نظامی سوریه میبیند.
در این نوشته به شکست بزرگ و استراتژیک رژیم ایران که بدرستی از بازنده های اصلی بوده است و میتواند عاقبت مرگباری برای او بدنبال داشته باشد، نمیپردازم.
تقسیم کار:
آمریکا و اسرائیل: کار تمیز و بی تلفات هوایی
ترکیه: کار کثیف، پر تلفات و پر ریسک و پیاده نظام
آیا ترکیه قادر به نجات از باتلاق سوریه خواهد بود؟
ترکیه که جاهلانه به دنبال به اصطلاح گسترش منطقه نفوذ و یا به عبارتی خلافت اسلامی خود است، ظاهراً و برای کوتاه مدت و در انظار عمومی فعلا پیروز و برنده محسوب میشود و یا صحیح تر برنده جلوه داده میشود و در کوتاه مدت ظاهراً در سوریه دست بالا را دارد و میتواند ضربات ویران کننده و پر هزینه ای را چه جانی و چه ویرانگری و آوارگی و حتی تصرف بخشهایی از مناطق کورد نشین را نصیب کوردهای سوریه در مرزهایش وارد بنماید و در حکومت اسلامی جدید در سوریه نفوذ بسیاری داشته باشد، برای کوتاه مدت پیروز و برنده محسوب شود ولی این سرخوشی ابتدایی، بیداری گیجکننده را بدنبال خواهد داشت. زنان و مردان رزمنده روژاوا که حماسه مقاومت آنان و سپس شکست داعش را در کارنامه پر از سرفرازی خود دارند و اکنون آزموده تر و پر سلاح تر هستند روزگار را به پدر خوانده داعش سیاه خواهند کرد. از طرف دیگر این اردوغان فاشیست و ارتش جنایتکار او بعد از نیم قرن موفق به نابودی پکک نشدهاند با وجود اینکه مزدوران پارت دموکرات کردستان در حکومت اقلیم کردستان عراق را با خود دارند.
خطر بزرگ دیگری البته کوردها را تهدید میکند و آن هم احتمال تلاش آمریکا برای قربانی کردن کوردها برای منافع استراتژیک خود و برای راضی نگهداشتن ترکیه است. این مولفه هر چند میتواند صدق نکند ولی باید به آن توجه داشت. البته من درایت و انعطاف پذیری لازم را در رهبری حزب پ ی د یا حزب اتحاد دموکراتیک (سوریه) برای هر شرایطی میبینم. اینکه شرایط فعلی دارای شانسهای بالقوهای برای روژاوا هم هست ولی نمیتوان موقعیت بسیار خطیر روژاوا را نادیده گرفت و پشتیبانی جهانی از آنها از وظایف آزادیخواهان جهان است.
اگر به خطرات واقعی، بالقوه و عظیم دیگری که در انتظار ترکیه است توجه شود، میتواند حتی موجودیت ترکیه را با خطراتی بسیار جدی تری مواجه دید.
این درست است که ترکیه در پیمان ناتو است ولی به هیچ وجهی کشورهای عضو این پیمان و در صدر آن آمریکا اجازه و تحمل بلندپروازی غیر کنترل شده را به سلطان جدید ترکیه که اسلاف او در جنگ اول جهانی به درک واصل شدند نخواهند داد. آنها اجازه قدرت گرفتن رقیب را نخواهند داد و اسراییل مصمم تر از همه.
کشورهای عربی منطقه و در صدر آنها مصر و عربستان هم چندان دل خوشی از ترکیه ندارند و هم اکنون از بلند پروازی های ترکیه مخصوصا بعد از سقوط بشار اسد ناراضی و میتوان در بیانیه پایانی کنفرانس دوحه تا حدودی آن را هم حس کرد و مسلما سوریه عربی را اجازه نخواهند داد به دامان ترکیه بیفتد.
ولی آنچه که بیش از هر سناریوی دیگری محتمل تر است، گرفتاری ترکیه و افتادن در باتلاقی است که بر اثر شروع جنگهای داخلی در سوریه و هزینه بسیار سنگین جانی و مالی برای او دارد.
ترکیه اقتصاد قدرتمندی ندارد و هم اکنون نیز نارضایتیهای وسیعی پایههای قدرت حزب اردوغان را به لرزه در آورده است. این پیروزی مقطعی ترکیه در سوریه میتواند برای مدت کوتاهی مردم ترکیه و بخصوص ناسیونالیست های ترک را سرمست و از مشکلات داخلی دور کند ولی وقتی که فشار فزاینده اقتصادی و هزینه های جنگ و تلفات جنگ بیشتر شوند آن وقت است که این سرمستی به کابوسی وحشتناک برای حاکمان ترکیه بدل خواهد شد..
علاوه بر کوردها که مخالفان سر سختی برای ترکیه هستند مخالفان و دشمنان سرسختی همچون باقیمانده ارتشیان و وابستگان رژیم قبلی که هماکنون هزاران نفر از آنها به عراق گریخته اند و تعداد بیشمار دیگری که همچنان در سوریه هستند، گروهای متعدد اسلامی رقیب که هر کدام به دنبال سهم و قدرت هستند و دلخوشی از ترکیه هم ندارند، قشر وسیع انسانهای چپ، سکولار و دموکرات که با جهانبینی اسلامی ترکیه در تضاد هستند و از این نظر میتوان آنها را از بسیاری از کشورهای دیگر عربی برتر و وسیعتر دانست. و حتی انتقامجویی کشورهایی مثل روسیه و ایران و کلا همه این نیروها میتوانند ترکیه را به شکستی بکشانند که ابر قدرتهایی مثل شوروی در افغانستان و آمریکا در ویتنام و افغانستان آنرا تجربه کردند و این بلند پروازی اردوغان و یک جنگ فرسایشی دراز مدت با تلفات هنگفت مالی و جانی با اقتصادی ضعیف و پشتیبانی مردمی رو به نزول میتواند کاملا نتیجه معکوس و مخربی برای رژیم فاشیست ترکیه را به ارمغان بیاورد.
حمید رحمانپور
۱۷.۱۲.۲۰۲۴