نخست وزیر سوریه “محمد غازی الجلالی ” دیروز بامداد اعلان کرد که بشار اسد از فرودگاه دمشق فرار کرده است و او ضمن تماس با ابو محمد الجولانی رهبر گروه تحریر الشام به توافق رسیده اند که او همچنان مثل نخست وزیر به کارهای خود ادامه دهد تا بطور رسمی کل دستگاه های حکومتی را تحویل گروه نامبرده میدهد.
گروه تحریرالشام کی هستند و از چه تفکری پیروی میکنند؟
گروه تروریستی هیئت تحریر الشام (HTS) از جبهه النصره به وجود آمده است. گروه تروریستی جبهه النصره در سال 2012 به عنوان شاخه ای از القاعده در سوریه تآسیس شد و به سرعت به یکی از گروه های اصلی تروریستی در سوریه تبدیل گردید. در سال 2016 ، جبهه النصره روابط خود را با القاعده قطع کرد و خود را به نام جدید هیئت تحریر الشام معرفی کرد اینکار گویا با هدف فاصله گیری از القاعده و جلب حمایت بیشتر مردم و گروه های محلی و بین المللی بود. اگر چه این گروه از القاعده و جبهه النصره فاصله گرفته، اما روابط داخلی و ایدئولوژیکی آن با جبهه النصره و گروه های ” جهادگرا ” همچنان حفظ شده است. تحریرالشام اول توسط ” داعش” تآسیس شد و با القاعده ادامه داد و سیس به تحریرالشام تغییر نام داد. ابو محمد الجولانی رهبر این گروه در اصل یکی از اعضای فعال داعش و القاعده بوده و از همان بینش و تفکر القاعده و داعش پیروی میکند. محمد الجولانی در 28 سپتامبر 2014 اعلام کرد که با آمریکا و متحدانش خواهد جنگید و به همین خاطر وزارت خارجه آمریکا او را در لیست افراد تروریست جهانی قرار داد. الجولانی از ترس تهدید آمریکا از گفته های خود پشیمان شد و در مصاحبه ای با (مارتین اسمیت) روزنامه نگار آمریکایی، اوایل فوریه 2021 گفت : که هیئت تحریرالشام هیچ تهدیدی برای ایالات متحده نیست و از دولت آمریکا خواست تا این گروه را از فهرست تروریستی خود خارج کند. او همچنین اظهار داشت که آنها برخی از سیاست های دولت های غربی را نقد میکنند اما قصد حمله به کشورهای غربی را ندارند.
بعد از این اظهارات و پشیمانی ، الجولانی روابط این گروه را عملا و زیر به زیر در سوریه با آمریکا بهبود بخشیده و به قول یکی از سران بزرگ عشایر منطقه که خود شاهد آن بوده یک بسته 25 میلیون دولاری از آمریکا دریافت میکند و این روابط از آن ببعد با آمریکا و غرب و اسرائیل بهبود میابد و کمک های مالی و لجستیکی به این گروه تروریست در رابطه با اوضاع داخلی و سیاسی دولت سوریه که (متحد ایران و روسیه) بود ادامه و گسترش میابد، تا سرانجام به حمله برق آسا این گروه به مواضع نیروهای بشار اسد و کنترل شهرها در دو هفته گذشته انجامید و امروز بامداد با فرار بشار اسد توسط چند هواپیما به یکی از پایگاه های روسیه بلاخره به نظام دیکتاتوری 53 ساله خانواده فاسد، دیکتاتور و انسانکش اسد و پسرش خاتمه داده شد.
اما آنچه که باید از نظر سیاسی و انسانی به آن توجه کرد این است، که مردم و اقلیت های گوناگونی که در سوریه موجودند 53 سال تمام زیر چتر حکومتی دیکتاتور و مستبد شب را به روز رساندند و صدها هزار انسان از همان اقلیت ها توسط خود این رژیم قتلوعام و کشته و زندانی گردیدند و حتی برخی از این اقلیت ها همچو ” کردها ” از کوچکترین حق زندگی و انسانی که همانا دارا بودن شناسنامه و پاسپورت رسمی و حکومتی است منع گردیده بودند.
بلاخره امروز پایان حیات ننگین و فاسد و دیکتاتور خانواده اسد بود و در تاریخ ثبت خواهد شد، اما متاسفانه پایان حیات این جلادان بدست مردم و یک حزب سیاسی مدرن و پیشڕو صورت نگرفت تا بتواند یک زندگی انسانی و برابر را برای کل مردم سوریه با اقلیت های گوناگونش را بنیاد نهد و به کل نابرابری های اجتماعی، سیاسی و اقتصادی پایان دهد. گروهی قرار است حکومت کند که در طول حیات 12 ساله اش یک گروه تروریست، انسانکش و جلاد و خونریز بوده است. همین چهار روز پیش یک زن مریض در خانه خود در “حماه” جلوی چشمان دو فرزند کوچکش سرش را از بدن جدا کردند و سربازان اسیر را قتلوعام نمودند.
آینده تشکیل حکومت تازه و موانع سر راه آن!
آیا حکومت تازه ای که باید روی کار آید چگونه حکومتی خواهد بود؟ آیا تکلیف اقلیت های ملی _ مذهبی و شرکت آنها در حکومت آینده امکان پذیر است ؟ آیا به علت نقش مخرب و کسب سود و هژمونی دولت های خارجی در منطقه به خصوص (ترکیه، آمریکا، اسرائیل، روسیه و ایران ) امکان تقسیم خاک سوریه موجود نیست؟ آیا سرنوشت و فرایند و آینده سوریه شبیه عراق، لیبی، بالکان و غیره بعد از دخالت آمریکا و متحدین اروپایش نخواهد شد؟ آیا گروه تحریرالشام قدرت آنرا دارد که خلافتی اسلامی شبیه داعش در گذشته را اعلان کند؟
در پاسخ به این سوالات و برخی سوالات و کشمکش های داخلی و درونی موجود در سوریه بنظرم باید کمی منتظر ماند. اما بنظرم تشکیل حکومتی در سوریه که مورد رضایت همه اقلیت ها ملی_ مذهبی باشد با توجه به دخالت نیروهای خارجی کار بسیار دشواری خواهد بود. سوریه در بهترین حالت سرنوشتی همچو عراق بعد از سرنگونی صدام را خواهد داشت. از سال 2003 که حکومت صدام سرنگون شده تا کنون اقلیت های (سنه، شیعه و کرد) نتوانسته اند که حکومتی با ثبات و مقتدر تشکیل دهند و عراق تا کنون از ناحیه حکمرانی و نا امنی سیاسی و اجتماعی و اقتصادی شکننده و از دست هرج و مرج داخلی می نالد. البته اگر به عملکرد و نتایج منتهی شده ٤ دهه گذشته دخالت های غرب به رهبری آمریکا به بهانه های واهی و پوچ در کشورهای دیگر بنگریم، متوجه خواهیم شد که کل این کشورها بلحاظ اقتصادی، امنی، سیاسی و حکمرانی بیش از یک قرن به عقب بر گشته و تا کنون به خاطر تفرقه های طایفه ای، قومی و تروریسم ساخته دست غرب خلاص نگردیده اند.
در این دو دهه اخیر مسئله رقابت دو قطب امپریالیسم جهانی بر سر هژمونی سیاسی، نظامی و اقتصادی بر جهان به اوچ خود رسیده است. نتیجه این رقابت ها براه انداختن کودتا، ایجاد ناامنی و براه انداختن انقلابات زرد و مخملی و جنگ و قتلوعام گسترده در بیشتر نقاط جهان توسط آمریکا و هم پیمانان حلقه بگوش اروپایی اش علیه قطب جهانی مخالف در واقع زندگی و کل موجودیت بشری را زیر سوال برده است. تشکیل گروه های تروریست اسلامی در خاورمیانه و تآسیس گروه های فاشیستیی، راسیستی و نازیستی در بقیه نقاط جهان توسط غرب به رهبری آمریکا اهرم فشاری است در دستان غرب برای رسیدن به اهداف کثیف و غیره انسانی خود در جهان. مسئله یورش ناگهانی یک گروه اسلامی تندرو با کلی تجهیزات مدرن نظامی که از طرف سازمان ملل و غرب به عنوان ” تروریست ” شناخته شده و سقوط حکومت بشار اسد در مدت فقط 12روز یکی از همان رقابت های قطبی و سناریوهای سیاه غرب به رهبری آمریکا می باشد.
پمپاژ پول و اسلحه توسط غرب به گروه های تروریست اسلامی و فاشیستی از یک طرف و دولت های دست راستی همچو ( اسرائیل، اوکراین، تایوان، کره جنوبی و غیره) و استقرار و انتقال موشک های میان برد و دور برد اتمی آمریکا به اروپا و ژاپن و غیره از طرف دیگر در راستای برنامه استراتژیک و رقابت های غرب با قطب مخالف امپریالیستی خود انجام میگیرد. سقوط بشار اسد در واقع ضربه سیاسی و نظامی بزرگی بود به قطب مخالف خصوصا به روسیه و ایران و گروه و جماعت ” محور مقاومت” در کل منطقه خاورمیانه. همچنین سقوط بشار اسد چالش های بزرگی را برای ایران در منطقه بوجود خواهد آورد.
توجه: -1فقط لحظاتی بعد از فرار بشار اسد، فورا و برنامه ریزی شده اسرائیل تا 14 کیلومتر از خاک سوریه را اشغال کرده و در بلندی های “جولان” مستقر و از دیروز تا کنون بدون وقفه و بلاانقطاع به بمباران سنگین بزرگترین پادگان نظامی در دمشق که گویا جای تحقیقات علمی و پژوهشی است و بمباران هواپیماهای موجود در سوریه و تخریب کلی مناطق حساس نظامی و تکنیکی دیگر مشغول است .2 – دیروز ارتش ترکیه و گروه های اسلامی مرتجع تحت حمایتش به نام (ارتش ملی سوریه) در منبچ و اطرافش با هواپیما و پهپاد و نیروی زمینی به( نیروهای دمکراتیک سوریه) حمله کرده و جنگ گسترده ای را به راه انداخته اند که تا کنون جنگ ادامه دارد و عده زیادی از دو طرف کشته و زخمی گردیده اند.
– 3 یک مقام بلند پایه آمریکایی اعلام کرد که آمریکا میخواهد که گروه تروریستی تحریر الشام را از فهرست تروریستی در آورد و گویا آمریکا 75 مکان داعش را بمباران کرده است که به نظرم این مسئله دروغی شرم آور است و این مکان ها متعلق به نقاط مهم و صنعتی خود سوریه و بعضا پایگاه های باقیمانده ایران و حزب الله است.
در حقیقت اسرائیل و آمریکا میخواهند از موقعیت بوجود آمده و آشوب و هرج و مرج فعلی در سوریه بزرگترین استفاده نظامی و استراتژیکی به نفع خود به ثبت برسانند و حکومتی پر و بال کرده، ضعیف، ناتوان و بدون هواپیما و تکنیک دفاعی و غیره را تحویل گروه تحریر الشام و دولت آینده سوریه به جا بگذارند و تا جای ممکن قسمتی از اراضی مرزی سوریه را ضمیمه خاک اسرائیل کرده و آمریکا هم به روال یک دهه گذشته بر بخش زیادی از چاهای نفت و گاز و غلات سوریه تسلط داشته و آنها را مفت و مجانی به غارت ببرد. این ها فقط پیامدهای دو روز بعد از سقوط رژیم سوریه است و باید انتظار پیامد و رویداد و سناریوهای سیاه خیلی بدتر از اینها را در پروسه تشکیل دولت جدید و دخالتگری های کشورهای نامبرده بالا را کشید.
عزت دارابی تاریخ: 2024-12-09
