با رسیدن نیروهای مخالف دولت بشار اسد به ١٠ کیلومتری دمشق طی تنها ٣ روز، این گمان تقویت شدە است که یک توافق عمومی میان نیروهای مطرح در منطقه حاصل شدە است مبنی بر سرنگونی، و یا محدود کردن قدرت رژیم اسد و شکل دادن به یک حاکمیت جدید در این کشور. این توافق احتمالی می تواند در بالاترین سطح میان دولتهای ترکیه، روسیه و آمریکا حاصل شدە باشد و نیروهای میدانی نزدیک به هرکدام از این دولتها در جریان عمل با چنین روندی همسو شدە باشند، از جمله بخشی از ارتش سوریه. روسیه نیز به این توافق پیوسته است تا در ازای دریافت امتیازاتی در بحران اوکراین و حفظ پایگاهای نظامی و قراردادهای اقتصادیش در سوریه پشت دولت اسد را، که بهرحال آیندەای روشنی نداشت، خالی کند. با این رویکرد ممکن است قدرتهای منطقە شکل دادن به حاکمیتی مشابه حاکمیت در عراق را مورد نظر داشتە باشند مبنی بر تقسیم قدرت عمدتا میان سنی ها، کردها و شیعیان. بنظر نمی رسد که جمهوری اسلامی بخشی از چنین توافق باشد، زیرا بهای چنین توافقی برای جمهوری اسلامی بسیار بالا است. اگر چنین باشد، بعد از بشار اسد بازندە اصلی این طرح جمهوری اسلامی خواهد بود. اجرا کردن چنین طرحی پیامدهای مهمی به دنبال خواهد داشت که بافت منطقە را به شکل قابل توجەای تغییر خواهد داد، از جمله:
۱. دورانی پرآشوب
با سقوط رژیم بشار اسد، به احتمال زیاد سوریه وارد دورهای پرآشوب خواهد شد که کل منطقە را تحت تاثیر قرار خواهد داد. نیروهایی که اکنون علیه دولت اسد متحد شدهاند از فراکسیونهای مختلف تشکیل شدهاند که اغلب منافع متضادی را نمایندگی می کنند و تنها ضدیت با دولت بشار اسد است که آنها را متحد کردە است. با سرنگونی اسد این اتحاد شکننده فرو خواهد پاشید و احتمال وقوع جنگ داخلی میان این گروهها، مشابه آنچه در لیبی رخ داده است، بسیار بالا خواهد بود. این وضعیت میتواند تجزیه سوریه به بخشهای مختلف و درگیریهای گسترده میان گروههای مختلف را در پی داشته باشد. در چنین حالتی وابستگی کنونی این گروهها به دولت ترکیه هم کاهش خواهد یافت و آنها در تلاش برای یافتن استقلال عمل بیشتر خواهند بود. چنین تفرقەای ممکن است حتی میان ائتلاف ”سوریه دموکراتیک” با رهبری کردها هم اتفاق بیفتد، زیرا این ائتلاف هم از گروههای مختلف تشکیل شدە است.
٢. سرنوشت جمهوری اسلامی ایران
سرنگونی رژیم اسد و یا تضعیف بیشتر آن به عنوان یکی از متحدان اصلی رژیم اسلامی ایران، تنها به کاهش نفوذ منطقەای این رژیم محدود نمی شود. این موضوع میتواند در عین حال چند سناریو احتمالی را برای جمهوری اسلامی در پی داشتە باشد. اول اینکه، نارضایتیهای داخلی و خیزشهای مردمی گسترش خواهند یافت و نیروهای حافظ حاکمیت رژیم انگیزە و امید قبلی خود برای حفاظت از این حاکمیت را از دست خواهند داد. مرگ احتمالی خامنەای چنین وضعیتی را تقویت خواهد کرد و به فروپاشی رژیم تسریع می بخشد. دوم اینکه، حکومت ایران ممکن است نیرو و منابع خود را، کە تا این زمان صرف نفوذ خود در منطقە کردە است، این بار معطوف به سرکوب داخل کند و برای کوتاه مدت نارضایتیها و خیزشهای داخلی را با شدت بیشتر سرکوب کند. سوم اینکه، اختلافات میان بخشهای مختلف حاکمیت گسترش می یابد که می تواند حتی به خشونت هم منجر شود. چهارم اینکه، رژیم به خواستهای دولتهای غربی تن می دهد و بخصوص بعد از مرگ احتمالی خامنەای، یک دولت قوی میانەرو با رویکرد تعامل و توافق با غرب قدرت را تصرف می کند. پنجم، عکس احتمال چهارم، با یک کودتای درون حاکمیتی، بخصوص بعد از مرگ احتمالی خامنەای، جناح افراطگرا قدرت را کاملا قبضە می کند و سیاست انزوا و تعارض بیشتر با جهان را پیش می گیرد.
٣. تاثیر بر کشورهای همسایه
کشور عراق به شدت تحت تاثیر سرنگونی رژیم بشار اسد قرار خواهد گرفت. رژیم اسلامی ممکن است نیروهای عراقی وابستە به خود را برای دخالت در اتفاقات بعدی سوریه تشویق کند و از طرف دیگر دولت عراق، از جمله تحت فشار آمریکا، مانع چنین کاری شود. در چنین حالتی اختلافات در داخل عراق گسترش می یابند. حتی احتمال جنگ داخلی و کودتای نظامی در این کشور منتفی نیست. از سوی دیگر سرنگونی دولت بشار است، یا تضعیف بیشتر آن، به معنی تقویت نیروهای سنی در سوریه خواهد بود که به نوبه خود بر نیروهای سنی در عراق تاثیر می گذارند. یکی از پیامدهای چنین تاثیرگذاریی سهمخواهی بیشتر در ساختار قدرت کنونی عراق از سوی نیروهای سنی خواهد بود. همین احتمال در مورد کشور لبنان هم صدق می کند زیرا سرنگونی و یا تضعیف بیشتر دولت اسد، همزمان با تضعیف حزب الله لبنان، سایر نیروها در این کشور سهمخواهی بیشتری را مطالبه می کنند. شکی نیست با پیشروی نیروهای افراطی وابسته به ترکیه و تحکیم قدرت آنها موقعیت دولت اردوغان تقویت می شود و وی این افزایش قدرت را در منازعات داخلی و خارجی مورد استفادە قرار می دهد.
٤. پیامدهای ایدئولوژیک
اگرچه نفوذ جمهوری اسلامی در منطقه کاهش خواهد یافت، اما پایههای ایدئولوژیک اسلام افراطگرا، که بعضا جمهوری اسلامی آن را نمایندگی می کند، نه تنها تضعیف نمیشود بلکه حتی ممکن است تقویت هم شود. افراطگرایی مذهبی نه الزاما نتیجه نفوذ یک دولت در منطقە بلکه عمدتا نتیجه مناسبات اجتماعی، تبعیض، فقر، به حاشیەراندەشدن و استبداد سیاسی است. از آنجایی که با سرنگونی رژیم بشار اسد و تضعیف نفوذ جمهوری اسلامی چنین پدیدەهایی از بین نمی روند و چه بسا ممکن است گسترش هم یابند، به موازات آن افراطگرایی مذهبی هم گسترش خواهد یافت.
٥. سرنوشت کردها
نیروهای کرد، که ممکن است با نقش آمریکا بخشی از توافق بر سر سرنوشت رژیم اسد باشند، پس از سقوط این رژیم با تهدیدات جدی مواجه خواهند شد. ترکیه، که به شدت مخالف قدرتگیری کردها در مناطق مرزی خود است، تلاش خواهد کرد تا نفوذ این نیروها را کاهش دهد و حتی آنها را کاملا از بین ببرد. از طرف دیگر، گروههای اسلامی نیز ممکن است حملات خود را علیه نیروهای کرد بعد از سرنگون دولت سوریه گسترش دهند. از دیگر سو، با سرنگونی رژیم اسد ممکن است ائتلاف ”سوریه دموکراتیک” با رهبری کردها فرو بپاشد و ائتلافات جدیدی شکل بگیرد. گمانی نیست که با تضعیف تجربه ”روژآوا” فقط موقعیت کردها تضعیف نمی شود، بلکه تنها تجربه حاکمیت دموکراتیک، که در خاورمیانه بی نظیر است، تضعیف خواهد شد.
نکات فوق تنها اشارە به چند سناريو داشت. واقعیت این است که رویدادهای آیندە را نمی توان پیشگویی کرد. حتی اگر توافقی هم در مورد آیندە سوریه حاصل شدە باشد، بازهم ممکن است رویدادهای میدانی برخلاف انتظارات طرفین توافق پیش بروند و لذا چنین توافقی در میدان عمل لغو شود.
٧ دسامبر ٢٠٢٤
عادل الیاسی