جنبش دانشجویی همگام با جنبش زن،زندگی، آزادی

شهرام امانتی

۱۶ آذر سال ۱۴۰۳ در حالی فرا میرسد که بیش از یکسال است خاورمیانه شاهد یک جنگ میان دو طرف ارتجاعی است که دراین جنگ دود این جنگ بیشتر از همه به چشمان مردم غزه رفته است و هزاران کودک و سالمند و زن جان خود را از دست داده اند. ایران که خود یکی از فاکتورهای این جنگ است در وضعیتی است که نیروهای نیابتی اش بیشترین ضربات را متحمل شده اند و هلال شیعی اکنون تا حدی هلال شکسته ای بیش نیست. وضعیت داخلی ایران بهتر از موقعیتی نیست که وضعیت خارجی آن داشته و وضعیت شکننده ای است که رژیم اسلامی آنرا درک کرده و تنها ابزاری که برایش باقیمانده ابزار سرکوب است.

اکنون و بعد از خیزشهای ۹۶ و ۹۸ و ۱۴۰۱ مردم معترض کوله باری از تجربه داشته و نقاط ضعف خیزش را وارسی کرده و اینست که هر خیزشی قویتر و متحدتر از خیزش قبلی خود بوده که نمونه آن خیزش زن،زندگی،آزادی بود که چند ماه ادامه داشت. خیزش بعدی که پیش بینی زمانی آن اکنون معلوم نیست اما بطورقطع از خیزش های ماقبل خود مستحکمتر و متحدانه تر خواهد بود.

جنبش دانشجویی در ایران و طی چندین دهه با همه فراز و نشیبهایی که داشته در طی دو حکومت استبدادی پادشاهی و اسلامی،همیشه یکی از کانونهای مبارزاتی علیه هر دو رژیم بوده است که بخش چپ و رادیکال این جنبش مهر خود را در گذرگاههای تاریخی تاریخ صدساله ایران کوبیده است. این بخش از جنبش دانشجویی با طرح شعارهایی نظیر : دانشجو،کارگر اتحاد اتحاد – دانشجو، معلم اتحاد اتحاد وحدت مبارزاتی همگام و همسو با اعتراضات مطالباتی را در دورانهای مختلف در دستور کار خود قرار داده است. اکنون نیز که بازنشستگان و پرستاران در اعتراض و گردهمایی بسر میبرند جا دارد که این بخش جنبش دانشجویی همگامی خود را نیز با آنان در ۱۶ آذر ۱۴۰۳ اعلام نماید.

اگر اوضاع دانشگاهها را بطور اجمالی و تنها در طی چند سال گذشته مورد ارزیابی قرار دهیم نهادهای وابسته به سپاه پاسداران و اطلاعات رژیم نظیر حراست، بسیج دانشجویی و نمایندگی رهبری در دانشگاهها با طرحهایی نظیر تفکیک جنسیتی و پوشش اسلامی و ممنوعیت چاپ تعدادی از نشریات دانشجویی و انواع و اقسام محدودیتهای ایجاد کرده، امروز آنچه که عیان است اینست که اینها همه پروژه های شکست خورده ای هستند . یک نمونه آن پوشش و حجاب اسلامی برای دانشجویان دختر است که طی مبارزات چندین دهه دختران این طرح را به شکست کشانیده اند و آخرین نمونه آن در پاسخ به گستاخی و تداخل در امور خصوصی افراد، دختر دانشگاه علوم تحقیقات، بود.

از انقلاب فرهنگی تا جنبش زن،زندگی،آزادی

در سال ۱۳۵۹ که با دستور مستقیم خمینی دانشگاهها با عنوان انقلاب فرهنگی بسته شده و درب آنها را مهروموم کرده و هزاران دانشجو با نام ” معاند” را از دانشگاهها اخراج نمودند . در همین دوران صدها تن از این دانشجویان را به دلیل فعالیتهای حزبی به جوخه های اعدام سپردند و ماهیت ضد علم و ضد دانش رژیم اسلامی و آخوندهای مرتجع را تائید کرد.

با بازگشایی دانشگاهها و طرح سهمیه بندی ها که سهمیه ای بیشتر از ۶۰٪ را برای وابسته های رژیم و تحت عناوینی چون سهمیه خانواده شهید و جانباز و بسیج و … به آنها اختصاص داده بود، تاریخ نشان داد که آنها نتوانستند صدای دانشگاه را خفه نمایند و چند سال پس از بازگشایی دانشگاه و در اواخر سالهای دهه ۶۰ یک حرکت اعتراضی شدید در دانشگاه تهران شکل گرفت که با یورش پاسداران کمیته آن تظاهرات بشیوه شدیدی سرکوب گردید.در دهه بعد ما شاهد یکی دیگر از فجایعی بودیم که حکومت اسلامی در دانشگاه دست به آن زد و در دوره اصلاحات و ریاست جمهوری خاتمی اتفاق افتاد و آن حمله به کوی دانشگاه در ۱۸ تیرماه ۱۳۷۸ بود. شدت عمل نیروهای سرکوب ، همان شدت عملی بود که در ۱۶ آذر سال ۱۳۳۲ به دانشگاه فنی تهران حمله شد و مصطفی بزرگ نیا – مهدی شریعت رضوی و احمد قندچی جانباختند. حمله به کوی دانشگاه نیز همانند حمله به دانشگاهها در سراسر ایران و بعد از فرمان خمینی و تحت عنوان انقلاب فرهنگی بود.

اکنون در سال ۱۴۰۳ و با وجود سرکوب دانشجویان چه آندوره که تحت عنوان انقلاب فرهنگی، دانشجویان پیشرو و مخالف ولایت فقیه را ” معاند” خواندن و تا امروز که دانشجویان مبارز را ” غیرهمسو”- ” مسئله دار” و مخالف مورد خطاب قراداه، ویژگی بارز جنبش دانشجویی اینبوده که تسلیم نگردیده و اجازه نداده است تا فضای دانشگاهها باب میل حکام جلاد اسلامی شود.

در خیزشهای دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ صدها دانشجو دستگیر شدند و در بازداشتگاهها مورد آزار و شکنجه قرار گرفتند. در خیزش زن،زندگی،آزادی جنبش دانشجویی همسو با خیابان نقش مهم و ویژه ای ایفا کرد و در همانزمان رئیس وزارت علوم اعلام کرد که : تا آذر ۱۴۰۱ بیش از دوهزاروپانصد نفر از لیدرها در تمام دانشگاهها شناسایی و بیش از هفت هزار و پانصد دانشجو نیز به کمیته های انضباطی احضار شده اند که علاوه بر آن ۱۸۰ دانشجو تعلیق و ۳۸ دانشجو اخراج گردیده اند.

با نگاهی به این آمار میتوان جایگاه مبارزات دانشجویان را در خلال خیزش زن،زندگی،آزادی مشاهده کرد. در حوزه دانشگاه و خیزش زن،زندگی،آزادی تنها دانشجویان نبودند که مورد تعقیب قرار گرفته بلکه توسط ارگانهای امنیتی ۴۱۶ نفر از اساتید بعنوان ” اساتید مسئله دار” معرفی گردیدند که ۳۴۴ نفر آنها مرد و ۷۲ زن بودند.

با تداوم خیزش زن،زندگی،آزادی این آمار سیر صعودی تری نیز بخود گرفت و دستگاه قضایی رژیم در روز سوم دیماه ۱۴۰۱ اعلام کرد که تعداد ۶هزار از ۲۵ هزار دانشجوی شرکت کننده در اعتراضات را شناسایی کرده اند. جدای از رعبی که همیشه از رسانه های حکومتی پخش میگردد که آیا واقعاً توانسته اند شش هزار نفر را شناسایی کنند اما اعلام شرکت بیست و پنج هزار نفری دانشجویان در جریان خیزش زن،زندگی،آزادی نشاندهنده میزان مشارکت این جنبش در دل جنبش دیگری بوده است که بطور قطع میزان مشارکت دانشجویان بیشتر از آن آماری است که رسانه های دولتی اعلام نموده اند و همین نمایش قدرت جنبش دانشجویی است که حسین سلامی فرمانده سپاه پاسداران را وادار کرده که در نامه محرمانه ای به رئیسی رئیس جمهور وقت بنویسد که : درخواست بودجه ای برای تغییر فضای فرهنگی دانشگاهها را نماید.

از به اصطلاح انقلاب فرهنگی سال ۵۹ تا تغییر فضای فرهنگی سال ۱۴۰۲ میتوان شکست سیاستهای حکومت اسلامی در دانشگاهها را مشاهده نمود. نمونه هایی از شکست این سیاستهای حکومتی در دانشگاهه عبارتست از : وحدت حوزه و دانشگاه – دانشگاه به سبک اسلامی- تفکیک جنسیتی و تبعیض جنسیتی و……

از دیگر ویژگیهای بارز جنبش دانشجویی اینبود که در هر سه خیزش جریانات پروغرب که خواهان مداخله نظامی آمریکا در ایران بوده یا سلطنت طلبان و نشست جرج تاون ، هیچ بازتاب یا گرایش و سمپاتی با خود را درون جنبش دانشجویی با خود نداشت.

روز دانشجو در ۱۴۰۳ در زمانی است که با بیرون کشیدن مسعود پزشکیان از صندوقهای رای و ریاست جمهوری اوهمراه است. مسعود پزشکیان که همراهی تعدادی از اصلاح طلبان را با خود دارد و احتمال آن میرود تا نمایشی از خود را در ۱۶ آذر امسال از خود نشان دهند اما در طی همین خیزشهای اخیر شعار : اصلاح طلب، اصولگرا دیگه تمامه ماجرا” شعار قشر وسیعی از دانشجویان بود و حنای اصلاح طلبان نه در دانشگاه و نه در جامعه رنگ چندانی ندارد.

وعده هایی را هم اگر پزشکیان در ۱۶ آذر امسال بدهد همان وعده های توخالی اسلاف پیشین اوست و او نمیتواند وعده آزادی فعالیت سیاسی در دانشگاهها و قول برچیدن حراست و انجمنهای اسلامی دانشگاه را دهد.

مبارزات جنبش دانشجویی همچنان در بطن خیزشها خواهد ماند و برای دور آینده بخش چپ این جنبش همگامی و اتحاد با اعتراضات کارگران، بازنشستگان ، معلمان و پرستاران باید مدنظر باشد.
۱۱ آذر ۱۴۰۳

 

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری