بیانیه هفدهم جمعی از سوسیالیستهای کردستان: بی اعتبار کردن جنبش ستمدیدگان علیه تبعیضهای نژادی و جنسیتی در هر کجای جهان که باشد، بخشی از سرکوب بورژوازی است!
اگر هیئت حاکمهی آمریکا بعد از قتل جورج فلوید به دست پلیس بورژوازی این قربانی تبعیض نژادی را بازیگر پورن میخواند تا جنبش ضد نژادپرستیای که به دنبال این قتل جنایتکارانه شکل گرفته بود را بی اعتبار کند، رژیم جمهوری اسلامی نیز عصیان زنان در برابر قتل و ضرب و شتم و تعرض و تحقیر شدن به دست پلیس ارتجاع و سرمایه را لخت شدن و بی بند و باری از سر خوشگذرانی و بی آبرویی نام میگذارد تا جنبش زنان علیه حجاب اجباری این سمبل بردگی را بی اعتبار کند.
اگر اپوزسیون بورژوازی، این شیفتگان امپریالیسم آمریکا و منتظران به دست گرفتن قدرت سیاسی با دخیل بستن به موشکهای ناتو اولی را نادیده میگیرند و حتی به بلندگوی تبلیغات هئیت حاکمهی آمریکا علیه سیاهپوستان تبدیل میشوند، چپ نماهای محور مقاومتی و نوکران بورژوازی در ایران نیز دومی را مسکوت میگذارند و نه تنها بر روی اشکال مختلف ستم و خشونت و اجبار علیه زنان چشم میبندند بلکه با ادبیات شبهه مارکسیستی و در اصل با استفاده از فحاشی زن ستیزانه و لجن پراکنی ارتجاعی سعی در بی اعتبار کردن مبارزات زنان دارند. رفتار حکام سرمایه و مزدوران و طرفداران بی جیره و مواجبشان در مقابله با اعتراض ستمدیدگان در همه جای جهان به یکدیگر شباهت دارد و در واقع در زمینهی چگونگی سرکوب کارگران و تبعیض شدگان از روی دست هم کپیبرداری میکنند.
اما نه عاشقان امپریالیسم میتوانند با بی اعتبار کردن جنبش سیاهپوستان آمریکا علیه جنایات و نژادپرستی پلیس سرمایه ادعای دروغین دفاع از جنبش برابری طلبانهی زنان ایران علیه تبعیض جنسیتی را به خورد مردم بدهند، نه نوکران محور کذایی مقاومت قادر هستند با موضعگیری ارتجاعی علیه خیزش انقلابی «ژن ژیان ئازادی» و مبارزات زنان ایران علیه ستم جنسیتی، بزدلانه پشت شعار ضد امپریالیستی -در اصل ضد استکباری- پنهان شوند. اگر جمهوری اسلامی به سرکوب سخت و گاز انبری رضایت نمیدهد و برای بیمار خواندن زنان مبارز میلیاردها تومان بودجه تخصیص میدهد، هیئت حاکمهی آمریکا نیز به کشتار و سرکوب مستقیم سیاهپوستان قانع نمیشود و در حالیکه خود از فروش میلیاردها دلاری فیلمهای پورن توسط شرکتهای خصوصی در بازار آزاد حمایت میکند از این صنعت کثیف سرمایهداری علیه سیاهان و در جهت تقویت افکار نژادپرستانه نیز بهرهبرداری میکند.
همان زمان ترامپ رئیس جمهوری فاشیست آمریکا ضمن آنکه دستور سرکوب جنبش «جان سیاهان مهم است» را صادر کرد شبکهی فعالان ضد فاشیست را نیز «تروریست» میخواند و طرفداران شوونیسم آمریکایی، اعتراضات جهانی علیه نژادپرستی را اغتشاش عدهای آشوبگر و غارتگر نامگذاری میکردند. رسانه های طبقه حاکم در آمریکا این اسطورههای جعل و دروغ ادعا میکردند که «سیاهپوستان محلههای خود را به آتش میکشند» تا سرکوب وحشیانهی معترضان را توجیه کنند. در میان هیاهوی این بخش از رسانهها ترامپ رئیس جمهور راسیست نیز «خشونت ها در پایتخت را یک ننگ کامل» توصیف کرد و گفت: «من برای جلوگیری از اغتشاش، غارت، خرابکاری، حمله و تخریب شرورانه اموال عمومی، هزاران هزار سرباز مسلح، کادر نظامی و مامور اجرای قانون را اعزام میکنم.»
معترضان اما مرعوب این تبلیغات دروغین رسانههای بورژوایی نشدند و با سر دادن شعارهای «نمیتوانم نفس بکشم» و «نامش را بگو» اجازه ندادند قتل «جورج فلوید» در سکوت خبری به فراموشی سپرده شود. به کار بردن ادبیات سرکوبگرانه علیه معترضان برای مردم ایران نیز آشنا است. اگر خامنهای با ژست ضداستکباری در رابطه با اعتراضات سیاهان و با اشاره به دولت آمریکا میگفت: «آدم میکشند و زبانشان هم دراز است». مردم ایران به خوبی میدانند که این رهبر قاتل رژیم اسلامی و نیروهای تحت فرمانش در آبان ماه سال ۹۸ کارگران و مردم محروم ایران را در خیابانها مستقیما به گلوله بستند و بیش از ۱۵۰۰ نفر را کشتند و همزمان با زبان درازی وقیحانه معترضان را «اراذل و اوباش» نام نهادند.
در جریان قیام ژینا نیز استفاده از کلید واژههای «خشم کور»، «آشوب و بلوا» و «پروژه بگیران امپریالیسم» توسط طرفداران جمهوری اسلامی باب شد. آنها رهبران کارگران و معلمان و بازنشستگان را به «جاسوسی برای غرب» و پیشروان اعتراضات را «به همکاری با موساد و اسرائیل» متهم میکردند تا سرکوب را در همهی جنبهها پیش ببرند. معترضان اما به این تبلیغات پوچ و بی اساس بهایی ندادند و در صدها شهر ایران با شعار «ژینا جان نام تو رمز میشود»، «مرگ بر خامنهای» و «مرگ بر دیکتاتور» علیه دیکتاتوری و استبداد اسلامی به خیابانها آمدند. زنان و مردان آزادیخواه و برابری طلب در ادامهی خیزشی که آغاز کردهاند، اجازه نمیدهند «آهو دریایی» زیر سایهی تبلیغات و تحقیرهای رژیم اسلامی و روانی خواندن مبارزان به فراموشی سپرده شود.
اما همانطور که همبستگی جنبش ضد نژادپرستی که به دنبال قتل جورج فلوید جرقه خورد و آتش اعتراضات را در دهها شهر بزرگ جهان برانگیخت، فقط خشم و اعتراض علیه نژادپرستی دستگاه پلیس نبود، بلکه شورشی علیه فقر و نابرابری های اقتصادی و اجتماعی و راسیسم نهادینه شده در نظام سرمایه داری حاکم به شمار میآمد؛ خیزش انقلابی مردم ایران نیز که با جرقهی قتل حکومتی ژینا امینی آغاز شده است فقط قیامی علیه حجاب اجباری نیست بلکه تداوم طغیانی است که از دیماه ۹۶ تاکنون علیه همهی اشکال ستم طبقاتی، ملی، جنسیتی و سلطه و سرکوب ارتجاع و سرمایه جریان دارد.
واقعیت این است که بی اعتبار کردن جنبش ستمدیدگان علیه تبعیضهای نژادی و جنسیتی در هر کجای جهان و با هر نوع دروغ و دوز و کلکی که باشد، بخشی از سرکوب بورژوازی است! یکی از وظایف سوسیالیستهای انقلابی این است که نوکران بورژوازی و امپریالیسم و بلندگوهای تبلیغاتی شیفتگان آمریکا و طرفداران جمهوری اسلامی را به مردم معرفی کنند تا مردم ایران دوستان دروغین خودشان را بهتر بشناسند.