علیه این آشوب و بلوای جنگی دو قطب ارتجاعی بایستیم!

جمعی از سوسیالیست‌های کردستان

جمعی از سوسیالیست‌های کردستان
دو قطب ارتجاعی جمهوری اسلامی و اسرائیل سالهاست که با به راه انداختن آشوب و بلوای جنگی مردم خاورمیانه را به خاک و خون کشیده‌اند. بند ناف همه‌ی نیروهای ارتجاعی خاورمیانه به قدرتها و امپریالیسم جهانی وصل است. اگر آمریکا و دولت‌های اروپایی، دولت نژادپرست اسرائیل را در فلسطین اشغالی تاسیس کردند تا کشت و کشتار از خاورمیانه پاک نشود و همچون استخوان لای زخم هر دم از آن خون چکه کند؛ از طرف دیگر به قدرت رسیدن جمهوری اسلامی در سال ۱۳۵۷، حمله‌ی نظامی و جنایتکارانه به مردم عراق و فراهم کردن زمینه برای تقویت جمهوری اسلامی و گروههای نیابتی‌اش در این کشور، بازگردان طالبان در افغانستان به قدرت حکومتی بعد از سی سال و فراهم کردن زمینه برای عروج داعش بدون حمایت و برنامه‌ریزی آمریکا و‌ همپیمانانش ممکن نبود. دولت سرمایه‌داری و عظمت طلب روسیه نیز به نوبت خود و در راستای منافع خودش در برافروختن آتشی که هر روز در خاورمیانه برپا می‌شود سهم دارد. همه‌ی بازیگران ارتجاعی که از آن‌ها اسم بردیم به قطب‌های امپریالیستی وصل‌اند و از این آشوب و بلوای جنگی به نفع حفظ قدرت و سرکوب مردم خودشان بهره‌برداری می‌کنند. جمهوری اسلامی از همان سال ۱۳۵۸ تشکیل گروههای نیابتی و دامن زدن به جنگ نیابتی را برنامه‌ریزی کرد و به استقبال نعمت جنگ با رژیم بعث رفت، نعمتی که سرکوب تمام عیار مخالفین را ممکن و ضدانقلاب حاکم بر ایران را مستحکم کرد. رجز‌خوانی‌های رژیم اسلامی علیه آل‌سعود، آمریکا و اسرائیل بیش از هر چیز به توجیه حضور و دخالت نظامی آمریکا در منطقه، فروش و مسابقه‌ی تسلیحاتی و ایجاد وحدت‌ها و پیمان‌های نظامی در خاورمیانه خدمت کرده است. تاکنون باید مشخص شده باشد که رژیم اسلامی هرگز کوچکترین آسیبی به موجودیت اسرائیل و آمریکا در منطقه نزده و فقط مردم غزه و بیروت را به گوشت لای توپ سیاست «جنگ بازدارنده» و دور کردن جنگ از تهران در عین ترور و ماجراجویی در منطقه تبدیل کرده است. شعله‌های آشوب و بلوای جنگی بدون سیاست‌های ارتجاعی و‌ جنگ‌طلبانه‌ی رژیم اسلامی هرگز این چنین زبانه نمی‌کشید. حزب‌الله و حماس و حوثی و حشدالشعبی که همگی با پول و برنامه‌ی جمهوری اسلامی بوجود آمده‌اند هیزم بیار این معرکه هستند. معرکه‌ای که با کشتار دهها و صدها هزار نفر از زنان و کودکان و مردمان بی‌گناه در فلسطین و لبنان و عراق و یمن همراه بوده و برای مردم ایران نیز فقر و گرسنگی و سرکوب و اعدام به دنبال داشته است. دولت اسرائیل نیز که از همان روز اول با سرکوب و زورگویی خود را تحمیل کرد، کشتار ددمنشانه‌ی مردم خاورمیانه را به بهانه‌ی مقابله با گروههای تروریستی مورد حمایت جمهوری اسلامی توجیه می‌کند. بدون جنگ و فضای جنگی هیچکدام از این دولت‌ها و گروههای مرتجع نمی‌توانند سیاست‌های ضد انسانی و حتی موجودیت سیاه خودشان را در دراز مدت تحمیل کنند. جمهوری اسلامی با اتکا به سیاست جنگ فرسایشی و تروریستهای نیابتی، و اسرائیل نیز از طریق اشغالگری و جنایت جنگی، خاورمیانه را در آستانه‌ی یک جنگ به مراتب بزرگتر و خطرناکتر قرار داده‌اند. وضعیت کنونی رعد و برقی در آسمان بی ابر نیست و ریشه در سیاست‌های قبلی طرفین درگیر دارد. جنگ ادامه‌ی همان سیاست‌های پیشین است که اکنون به شکلی دیگر جریان می‌یابد. اگر عملیات تروریستی ۷ اکتبر پارسال با این هدف صورت گرفت که جمهوری اسلامی می‌خواست اسرائیل را در منطقه منزوی کند و اجازه ندهد روابطش را با عربستان سعودی و دیگر دولت‌های عربی عادی‌سازی کند؛ دولت فاشیستی اسرائیل نیز قتل و عام زنان و کودکان فلسطینی، کشتار مردم لبنان و جنگ افروزی با محور کذایی مقاومت را راه انداخت تا تلاش‌های دولت پزشکیان برای احیای روابط با غرب را به شکست بکشاند و با کشاندن جمهوری اسلامی به جنگ مستقیم این رژیم را در سطح جهان منزوی‌ کند. اکنون واضح است هیچ تضمینی وجود ندارد که این سیاست جنگ‌طلبانه در همین سطح باقی بماند و هر لحظه امکان انفجار یک جنگ تمام عیار وجود دارد. طرف‌های درگیر در جریان این رقابت ارتجاعی و هر کدام به سهم خود جنایت می‌آفرینند و مردم خاورمیانه را به گوشت دم توپ سیاست‌های جنگ طلبانه تبدیل می‌کنند. اگر بخواهیم همه‌ی واقعیت را آن طور که هست بیان کنیم، باید گفت جنایات رژیم فاشیستی اسرائیل را تنها می‌توان با جنایت نازیسم مقایسه کرد اما بخش دیگری از واقعیت به ما می‌گوید که گروههای نیابتی هیچ ربطی به آرمان فلسطین و منافع توده‌های ستمدیده در خاورمیانه ندارند، حماس و حزب‌الله و… ابزاری برای عملی کردن ماجراجویی‌ها و رقابت‌های جمهوری اسلامی در منطقه و پیشبرد سیاست «جنگ بازدارانده» به قیمت خون فلسطینی‌ها و گرسنگی ایرانیان هستند.
در شرایطی که اپوزسیون طرفدار غرب از پرتاب بمب‌ها و موشک‌های اسرائیلی بر سر مردم ایران با اسم رمز «صدور دموکراسی» دفاع می‌کنند، و پرو رژیم‌های محور کذایی مقاومت از تحرکات گروههای تروریستی احساس غرور ملی بهشان دست می‌دهد و با اسم رمز خطر «سوریه‌ای شدن»، «تجزیه‌ی ایران» و «انهدام اجتماعی» از جمهوری اسلامی و سرکوب خیزش‌های انقلابی مردم ایران حمایت می‌کنند؛ ما کارگران و زنان و مردان زحمتکش جبهه‌‌ی سوم و جبهه‌ی به پیروزی رساندن جنبش انقلابی مردم ایران را تقویت کنیم. در حالی که طرفداران هر کدام از این دو قطب ارتجاعی جنایات اربابان خودشان را مسکوت می‌گذارند، قاطعانه، با صراحت کلام و بدون ریاکاری و مبهم‌گویی در برابر آشوب و بلوای جنگی همه‌‌ی قطب‌های ارتجاعی موضع بگیریم.
نه به جنگ دولتهای ارتجاعی و سرمایه‌داری
زنده باد سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی
زنده باد سوسیالیسم

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری