خیزشهای انقلابی ۹۶، ۹۸ و ۱۴۰۱ نشان داد که تودههای کار و زحمت در برابر فقر و فلاکت بی سابقه و سرکوب و اختناق وحشیانهای که جمهوری اسلامی به طبقهی کارگر و ستمدیدگان جامعه تحمیل کرده است، هر چند سال یکبار قیام میکنند. مطمئنن تبلیغات روشنگرانهی احزاب و جریانات سیاسی و بالاخص کمونیستها برای نشان دادن ماهیت ستمگرانهی رژیم سرمایهداری حاکم بر ایران موثر بوده است، اما سیاستهای طبقاتی و ارتجاعی حاکمیت بورژوایی و مصائبی که در نتیجهی این سیاستها میلیونها انسان را به پرتگاه نابودی برده است، بیش از هر گونه تبلیغی در به مبارزه کشاندن اکثریت مردم ایران علیه رژیم حاکم تعیین کننده بوده است. در حقیقت طبقهی انقلابی -طبقهی کارگر- هر روزه به مبارزهی خودبخودی و تکامل نیافته دست میزند و هر چند سال یکبار این مبارزه را به رادیکالترین شکل در ابعاد سراسری پیش میبرد. اگر در گذشته احزاب سیاسی سر ترکهی پراتیک خودشان را به سمت تبلیغات ضد رژیمی خم کرده بودند اکنون لازم است سر ترکه را به سمت فعالیت ترویجی -کادرپروری و ایجاد تشکلهای مستقل محل کار و زیست- خم کنند و روی سر و سامان دادن بخش پیشروان انقلابی تمرکز داشته باشند. اگر طبقهی انقلابی که بازوی بزرگتر و نیرومندتر به پیروزی رساندن انقلاب است به شکل اجتناب ناپذیری به میدان مبارزهی سیاسی علیه رژیم حاکم کشیده شده است و شکاف میان مردم و حکومت در نتیجهی کشتار ددمنشانهی تودههای بپاخواسته در جریان قیامهای تودهای به دریایی از رنج و خون تبدیل شده است، با این حال اقلیت پیشروان انقلابی به عنوان بازوی کوچکتر اما هدایتگر انقلاب کارگری هنوز در حد قابل قبولی سازماندهی نشدهاند و نقش خود را ایفا نمیکنند. در شرایط کنونی نمیتوان از طریق تبلیغات و دامن زدن به گفتمان شورا و شوراگرایی، خلاء تشکلهای مستقل کارگری-تودهای و هستههای کمونیستی پیشروان انقلابی را برطرف کرد. ایجاد تشکلهای کارگری در محل کار از نوع سندیکا، اتحادیه یا مجمع عمومی نمایندگان و هر شکل ابتکاری دیگری و ایجاد سازمانهای تودهای زنان، بیکاران، جوانان و… در محلات حاشیهی شهرها با هماهنگی و پیشاهنگی بخش پیشرو انقلابی و جنبش آگاهانهی سوسیالیستی ممکن میشود. جنبش انقلابی در نتیجهی ارتقاء و تکامل جنبش خودبخودی به کمک جنبش آگاهانهی سوسیالیستی، به اهداف خود دست مییابد. واضح بگوییم، چارهی زحمتکشان تقویت گفتمانی شورا و شوراگرایی نیست؛ چارهی زحمتکشان وحدت و تشکیلات است. شوراها را پیشروان سوسیالیست در شرایط انقلابی و موقعیت قدرت دوگانه به طور واقعی ایجاد میکنند. اما قبل از آن، سرنگونی انقلابی رژیم اسلامی و درهمشکستن ماشین سرکوب بورژوازی به چیزی فراتر از تبلیغ نیاز دارد؛ این تشکیلات مستقل کارگری در محیط کار و زندگی و تشکیلات سیاسی طبقهی کارگر در سطح سراسری است که با سازمان دادن اعتصاب عمومی سیاسی و قیام مسلحانهی تودهای، پیروزی انقلاب را تضمین میکند. این مهم، به همت نیروی مادی پیشروان انقلابی ممکن خواهد شد. باید مراقب بود عمده کردن فعالیت تبلیغی، ما را از تلاش جدی و همه جانبه در جهت ترویج و سازماندهی، دچار سستی و کاهلی نکند. طبقهی انقلابی به طور اجتناب ناپذیر و در نتیجهی بحرانهای سرمایهداری به میدان مبارزهی سیاسی کشیده میشود؛ رسالت حزب سیاسی طبقهی کارگر این است که بخش پیشروان انقلابی را پرورش و سازمان دهد. رفقا! به این نیاز جنبش انقلابی پاسخ دهیم.
نیما مهاجر ۴ مهرماه ۱۴۰۳