۲۵ شهریور ۱۴۰۳ برابر با دومین سالگرد خیزش انقلابی ژینا، بزرگترین خیزش انقلابی تاریخ موجودیت جمهوری اسلامی ایران است که ندای سرنگونی جمهوری اسلامی را جهانی کرد!
خیزشی که با قتل حکومتی مهسا/ژینا امینی توسط گشت ارشاد حکومتی آغاز شد و در مدت کوتاهی در سراسر ایران گسترش یافت! اما این خیزش با سایر خیزشهای انقلابی متفاوت بود، چرا که میداندار این خیزش زنان و دختران بودند! زنان و دخترانی که توسط رژیم ایران حتی انسانیتزدایی شدند اما اکنون با ندای سرنگونی جمهوری اسلامی در مقابل جمهوری اسلامی بودند!
زنان و مردان ایران توانستند شعار «زن، زندگی، آزادی/ ژن، ژیان، ئازادی» که برای بار نخست در کوردستان سر داده شد این بار از جغرافیای کوردستان خارج و آن را به تمام ایران گسترش دهند و آن را تبدیل به شعار محوری خود کنند! اقدامی که خشم جمهوری اسلامی را درپی داشت و سعی داشت با شعار «مرد، میهن، آبادی» که در مدح قاسم سلیمانی پاسدار-تروریست معدوم شده گفته بود آن را به حاشیه ببرد اما مردم ایران با مکمل کردن آن با «زن، زندگی، آزادی» این نقشه جمهوری اسلامی را ناکام گذاشتند!
رژیم ایران این بار به سراغ سناریو دوم خود رفت و ندای تجزیههراسی را تبلیغ کرد، اما این بار هم ناکام ماند چرا که مردمان ایران در کوردستان شعار «بژی آذربایجان» و در آذربایجان شعار «یاشاسین کوردستان» و در بلوچستان شعار «کورد و بلوچ و آذری، آزادی و برابری» و در تهران شعار «کوردستان/بلوچستان، چشم و چراغ ایران را سر دادند» را سر دادند تا نشان دهند سیاست تجزیههراسی رژیم ایران نمیتواند اتحاد مردم ایران را برهم بزند!
جمهوری اسلامی که دیگر سناریوی برای اجرا نداشت دست به سرکوب خشن و جنایتکارانه زد و دست کم ۷۰۰ تن که غالبا نوجوانان بودند را به خاک و خون کشید و صدها تن را نابینا و هزاران تن را مصدوم کرد! حتی اتباع افغان که رژیم ایران سعی در دیگریسازی از آنان داشت نیز دوشادوش مردم ایران مبارزه کردند و جان خود را در ره آزادی ایران فدا کردند که از این قهرمان میتوان به ستاره تاجیک، دختر افغان ۱۶ ساله اشاره کرد!
رژیم ایران که با سپاه و بسیج نتوانسته بود مردم را به سکوت وادار کند این بار با سلاح جنگی وارد میدان شد و در کوردستان و بلوچستان عملا با سلاح جنگی مردم را مورد حمله قرار میداد، در تهران دانشگاه صنعتی شریف را با وحوش سپاه مورد حمله نظامی قرارداد و زندان اوین را به آتش کشید!
در نتیجه این سرکوب خشن خیابانها اگرچه دیگر شاهد خیزش انقلابی نبود اما مقاومت مردمی ادامه پیدا کرد، در کوردستان با اعتصابات، در بلوچستان با جمعههای اعتراضی، در تهران و سایر شهرها با کنار زدن حجاب اجباری و خانواده جانباختگان با ندای عریان «نه به جمهوری اسلامی» پاسخ روشن به جمهوری اسلامی دادند که خیزش انقلابی قرار نیست خاموش شود بلکه به انواع روش مختلف ادامه خواهد داشت!
همچنین خیزش انقلابی ۱۴۰۱ علاوه بر گسترش در تار و پود جامعه ایران باعث شد دیواری که رژیم ایران بین ایرانیان درون و خارج از کشور کشیده شده بود نیز آوار شود و ایرانیان در چهار گوشه جهان با گردهماییهای باشکوه صدای مردم ایران علیه جمهوری اسلامی را جهانی کردند و باعث شدند دولتهایی که سیاست مماشات را داشتند این بار در کنار مردم ایران خود را تعریف کنند!
هرچند خیزش انقلابی ۱۴۰۱، به هدف نهایی خود یعنی استقرار آزادی، دموکراسی، حقوقبشر و عدالت اجتماعی نرسید اما مبارزه و پیکار این خیزش برای رسیدن به هدف نهاییاش در تار و پود جامعه ایران ادامه دارد و بخشهای مختلف جامعه ایران سعی میکنند در این مسیر پیکار کنند!
از همین رو در دومین سالگرد این خیزش انقلابی، ضمن گرامیداشت این خیزش و یاد جانباختگان آن باید صفوف خود را منسجمتر از گذشته کرد و برای به موفقیت رسیدن آن یک برنامه منسجم ارائه کرد! برنامهای که باید با نگاه به جامعه ایران نگاشته شود و بیانگر تکثر و تفاوتهای ملی، زبانی، فرهنگی، مذهبی، بیمذهبی، جنسی و جنسیتی جامعه ایران باشد!
همچنین اپوزیسیون ایرانی خارج از کشور از طیفهای متفاوت وقت آن است که یک اتحاد و انسجام از خود نشان دهند و یک شورا و دولت در تبعید را تشکیل دهند که در ارتباط با جامعه مدنی درون ایران قرار داشته باشد تا بتوانند یک آلترناتیو دموکراتیک را پیشاروی جامعه ایران و جهان قرار دهند و دست جمهوری اسلامی را کوتاه کنند که دیگر نتواند ادعا کند آلترناتیوی وجود ندارد پس بایر تن به جمهوری اسلامی داد!
در پایان خطاب به رژیم ملاها باید گفت: «خیزش «زن، زندگی، آزادی» تمام شدنی نیست و تا زمان استقرار دموکراسی در ایران پیکارش ادامه داد خواهد بود….
–
ووکاشین پاکروان