جنگ غزه و پیامدهای آن

عزت دارابی

٧ اکتبر ٢٠٢٣ گروه نیابتی و تروریستی ” حماس” طبق یک برنامه ریزی و معامله کثیف و جنایتکارانه منطقه ای میان (آمریکا، اسرائیل و ایران) گویا از دیوار بلند و محافظتی میان اسرائیل و نوار غزه و سیم خاردار پیچیده و کلی دوربین های مدار بسته مدرن و برج های بلند دیده بانی که میتوان با آنها حتی حرکت و فعالیت مورچه ها را هم کنترل کرد، به خاک اسرائیل حمله کرده و بعد از چند ساعتی تیراندازی و هرج و مرج و کشتن تعدادی از اسرائیلی ها و ربودن عده ای دیگر به نوار غزه باز گشتند. متعاقب این رویداد اسرائیل هم دست به اجرای برنامه  بلند مدت خود که همانا قتل و عام وحشیانه و نسل کشی فلسطینیان است پرداخت. از آن تاریخ تا کنون بیش از ٢ میلیون انسان در نوار غزه  زیر بمباران هواپیماهای پیشرفته آمریکایی و توپخانه های سنگین و انواع موشکهای چند تنی و تانک و زرپوش های مدرن قرار گرفته اند.

بطوریکه اکنون و بعد از گذشت ٨ ماه از این توطئه منطقه ای، کل خانه های مسکونی ، بیمارستانها،  مدارس، دکان و مغازه، گارگاه های برق و آب رسانی، مکان های امدادرسانی بین المللی، و هیچ مکان دیگری در این باریکه نمانده که دولت و ارتش نئونازیسم اسرائیل آنرا با خاک یکسان نکرده باشد.. اعدام های دسته جمعی در ابعاد ٣٠٠ و ٤٠٠ نفری، کشتن و اعدام کردن صدها خبرنگار و دکتر و پرستار، تجاوز جنسی به زنان و دختران و حتی مردان و قطع آب و برق و در گرسنگی و تشنگی نگه داشتن بیش از دو میلیون انسان و جلوگیری از امداد رسانی سازمانها خیره بین المللی و کل فجایع دیگر تازه گوشه کوچکی از این سناریو سیاه دولت و ارتش هیتلری اسرائیل در حق به مردم فلسطین می باشد. جنایاتی که حتی آثار آن را در جنگ های جهانی اول و دوم هم نمیتوان پیدا کرد. فقط در این مدت کوتاه بیش از ١٥٠ هزار زن و کودک، پیر و جوان فلسطینی بدست نیروهای شبه نازی اسرائیل قتل و عام و اعدام دسته جمعی شده اند و بیش از ١٠ هزار انسان هم زیر آوار ویرانی ها تا کنون به جا مانده اند. بطوریکه فریاد بازماندگان به آسمان رسیده و از این شکایت دارند که دیگر زمین و مکانی برای به خاک سیردن کشته ها در غزه باقی نمانده است.

اکنون با دخالت گروه و سازمان های تروریستی و نیابتی ایران همچو ( حزب الله لبنان، انصارالله یمن ، حزب الله عراق و عده ای دیگر) که این هم از خواست و آرزوهای نتانیاهو و کابینه کاملا فاشیستی ایشان است ، جنگ و ابعاد و گسترش آن دارد وارد فاز دیگری ازدرگیرهای منطقه ای می شود. کشتن و ترور مشکوکاسماعیل هنیه” مسئول دفتر سیاسی حماس در قلب تهران و در مکانی کاملا امنیتی هم نمیتواند در کل این معاملات و زد وبندهای دولت های انسانکش همچو جمهوری اسلامی، امریکا و اسرائیل تاثیر آنچنانی داشته باشد.

 کشتن و ترور “هنیه” اگر حتی بدست خود ایران همچو یک هدیه به آمریکا و اسرائیل نباشد، بی شک یک شکست بسیار بزرگ امنیتی و سیاسی برای ایران محسوب میشود. بین دو قطب تروریستی و فاشیستی دولتی بر سر هژمونی و ماندگاری در اریکه قدرت و منطقه میشود انتظار همه این سناریوها را داشت.

اکنون چند هفته ای است که آمریکا به بهانه های واهی و فریبکارانه همچو (حمله ایران و گروه های نیابتی) به گسیل ناوهای جنگی، زیر دریایی های اتمی، هواپیماهای مدرن وازدیاد نیروهای ویژه و سفت کردن جا پای خود در منطقه مشغول است. اما واقعیات و حقایق رویدادها چیز دیگری است. رژیم ملایان در طول زمامداری ننگینش نه تنها تهدیدی برای آمریکا و رژیم صهیونیستی اسرائیل نبوده، بلکه بر عکس، کل برنامه و فعالیت های برون مرزیش در خدمت اهداف کثیف و استراتژیک این دولت ها بوده و هست. قربانیان این سیاستها فقط مردم ستمدیده و کارگران (سوریه، عراق، فلسطین، یمن و لبنان) بوده و هست. در حقیقت آمریکا از گسترش و هژمونی و نفوذ دولت های چین و روسیه در منطقه خاورمیانه و آفریقا بسیار هراسان و سراسیمه شده اما بهبهانه جنگ اسرائیل و حماس و انتقام ایران”دارد با این اقدامات و استحکامات به کل دولت های عربی و آفریقایی هشدار میدهد که تنها حاکم و رئیس این دنیا من هستم و چین و روسیه نمی توانند هیچ غلطی بکنند.

مسئله دیگر مسئله آتش بس میان اسرائیل و حماس و پروپاگانده پوچ و تو خالی آمریکا حول این مسئله است. کل سازمانهای امدادرسانی بین المللی و مجموعه ای از دولت های دنیا و حتی دیوان کیفری بین المللی بر نسل کشی و جنایات هولناک اسرائیل در حق به مردم سیویل غزه اعتراف کرده و خواستار محاکمه سران اسرائیل و حماس هستند. اما آمریکا به همین خاطر قضات دیوان کیفری بین المللی را تهدید به بایکوت و ترور کرده و از اجرای حکم دستگیری و محاکمه نتانیاهو و وزیر جنگ اسرائیل و غیره با تمام توان جلوگیری میکند.

حال که دو و نیم میلیون انسان به خاطر نسل کشی آمریکا و اسرائیل، سرپناهی برای زندگی ندارند، داروی برای درمان بیماران و آب و غذایی برای نوشیدن و خوردن برایشان باقی نگذاشته اند، و هر روزه با بمباران و شلیک موشک های نقطه زن جان صدان زن و کودک را میگیرند و از کمک امدادرسانان بین المللی جلوگیری میکنند و صدها امدادرسان در این راه هم قربانی شده اند، آیا چرت و فرت و یاگویی سران آمریکا حول ” آتش بس” میتواند چه معنا و مفهومی برای این ملت ستمدیده و “نسل کش گردیده” داشته باشد؟

 آمریکا نمی تواند در نقش “میانجی” خواستار آتش بس (فریبکارانه) باشد ، زیرا عملا خود واشنگتن طرف اصلی جنگ و عامل اصلی نسل کشی فلسطینیان است. آمریکا نمی تواند نقش قاضی و متهم را یکجا پیش ببرد. تو یا قاضی هستید یا متهم. سفر ده ها باره بلینکن وزیر خارجه آمریکا به منطقه کلا در راستای مجوز و تکمیل نسل کشی و دوباره کردن تعهد پشتیبانی آمریکا از اسرائیل و زهر چشم گرفتن از دول عربی منطقه می باشد.

 اولا: قبل از هر خط و ربط و آتش بسی، باید سران فاشیست و راسترو اسرائیل همچو نتانیاهو، وزیر جنگ ، وزیر دارایی و وزیر فرهنگ و ارشاد اسرائیل و سران تروریست”حماس و حزب الله لبنان”  و سران جنایتکار سپاه  پاسداران و سپاه قدس ایران را به دادگاه بین المللی کشاند و طبق تمام اسناد و فیلم های مستند و مدارک موجود آنها را محاکمه و مجازات نمود.

ثانیا: باید دولت اسرائیل را مجبور به پرداخت غرامت جنگی و ویرانها و بازسازی نوار غزه کرد.

ثالثا: باید دولت اسرائیل را مجبور به پراخت خون بهای صدها هزار کشته و زخمی نوار غزه نمود.

رابعا: باید فعالیت سازمان تروریستی”حماس و حزب الله لبنان” را کاملا ممنوع کرده و کل اموال و سرمایه آنها را در بانک ها مصادره و آن را در خدمت خدمات اجتماعی مردم غزه بکار گرفت. باید سران آتشبیار این خونریزیها که بطور خیلی خلاصه سران آمریکا و ایران هسنتد را  به دادگاه بین المللی کشاند و بابت این همه جنایات آنها را محاکمه و وادار به خسارات کرد. این آن کاری است که باید در حق به این دولت ها و سازمان و احزاب نیابتی آنها انجام داد. در غیره این صورت نمی توان با تکرار آتش بس خود را از این همه جنایات و وحشیگری خلاص نمود.

هیاهو و پروپاگانده حول “آتش بس” بدون محاکمه سران این نسل کشی و رویداد وحشتناک و سترگ کاملا پوچ و بی معنی است. آتش بس یعنی چشم بس و به بیراه کشیدن اذهان و افکار عمومی جهان. آتش بس چشم پوشی از کلیه جنایات هولناک این ده ماه گذشته توسط اسرائیل و حماس و مجریان اصلی آنها آمریکا و ایران است. چانه زدن و جلسات مهمل و فریبکارانه حول “آتش بس” مسخره، بی بها ، پوچ و فریبی بیش نیست.

ىاید بدون هیچ قید و شرطی اسرائیل را وادار کرد که کاملا از نوار غزه بیرون رود و  حماس هم گروگانها را بدون هیچ آسیبی آزاد کند و سپس روند دادگاهی کردن سران این فاجعه انسانی و پرداخت غرامات جنگی را کاملا  به اجراء در آورد.

 در مورد اینکه آیا این جنگ تا حد یک جنگ بزرگ منطقه ای گسترش می یابد؟  راستی گسترش این جنگ به کل منطقه کمی بعید به نظر می رسد. گر چه نتانیاهو نخست وزیر اسرائیل و کابینه فاشیستی اش به خاطر موقعیت لرزان و فساد مالی و تنفر بخشی از مردم و اپوزسیون خود اسرائیل و برخی اتهامات دیگر خواهان گسترش این جنگ و طولانی کردن آن و کشیدن مستقیم پای آمریکا به این جنگ هستند، اما بنظرم گسترش دامنه این جنگ در شرایط و موقعیت کنونی به نفع آمریکا و غرب و ایران نیست و جهان “عرب” هم با اندیشیدن به گذشته جنگ اعراب و اسرائیل و تجربیاتی که از آن جنگها دارند کاملا مخالف چنین جنگی هستند. اگر جنگی منطقه ای هم آغاز گردد، احتمال تبدیل شدن آن به جنگی خیلی بزرگتر و جهانی دور از ذهن نخواهد بود. مسئله ترور اسماعیل هنیه در قلب تهران و در مکانی کاملا حفاظت شده و هارت و پورت سران انسانکش ج – اسلامی حول این مسئله را هم میتوان همچو مسئله قاسم سلیمانی حل و فصل کرد. ج – اسلامی خود با کلی بحران اقتصادی، سیاسی و فساد مالی و اعتراضات داخلی دست و پنجه نرم میکند و با این حالت لرزان حکومتی اش هرگز خواهان جنگی که خودش مستقیما در آن شرکت کند نیست. تجربه ٤ دهه حکومت کردن ملایان به ما آموخته که بقا و ماندگاری این قشر پوسیده در گرو همین گروه های تروریستی و نیابتی منطقه و جنگ و آشوب و قربانی کردن مردم (فلسطین، سوریه، لبنان، یمن ، سوریه و عراق) می باشد. دستآورد سیاسی و دیپلماتیکی که از راه این گروه ها عاید ج – اسلامی میگردد، هرگز از راه جنگ مستقیم نمی تواند آنرا کسب کند. ج – اسلامی کاملا میداند که جنگ مستقیم راه سرنگونی ایشان را فراهم می کند. به همین مناسبت ایشان سعی میکند که برای چانه زدن و مماشات با آمریکا و غرب سر برخی مسائل استراتژیک، از سازمان و نیروهای نیابتی و تروریستی خود در کشورهای نامبرده بالا کاملا استفاده کند. به همین خاطر کلی سرمایه مالی و مردمی ایران را در راه سیاست برون مرزی و کمک به سازمان های تندرو اسلامی و تروریستی در کشورهای نامبرده صرف میکند. زیرا این کار بیشتر از همه به نفعش است تا اینکه خود را درگیر یک جنگ منطقه ای با آمریکا، غرب و اسرائیل بکند.   به همین خاطر بعید به نظر می رسد که جاسلامی به خاطر یکی مثل اسماعیل هنیه و ترور و کشتن صدها مسئول بلند پایه خود ایران هم ، کل بساط ملایان را به خطر بیاندازد.

عزت دارابی

2024-08-22

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری