قهـرمـان مـن / زندگی عزیزه اعظمی

پروین کابلی

پاییز و زمستان سختی در پیش بود. من فقط یک هفته بود که به منطقه ی مرزی “ئالان“ سردشت رسیده بودم که جمهوری اسلامی به این منطقه حمله کرد و ما ناچارا به خاک عراق عقب نشینی کردیم. از تشکیل حزب کمونیست ایران چند ماهی بیشتر نگذشته بود. رادیو و انتشارات و کمیته مرکزی حزب و کومله در اینجا مستقر بودند و زندان هم، در همان نزدیکی در منطقه سرسنور بود.

کتاب در فرمت پی دی اف

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری