پس از انتصاب مسعود پزشکیان به عنوان رییس جمهور نظام، اصلاحطلبان آن را نماد پایگاه اجتماعی خود دانستند! اصولا نیروهای پوپولیست تمایل دارند آرزوهای خود را به عنوان حقیقت به خورد جامعه دهند! اصلاحطلبان هم از این قاعده مستثنی نیستند! اما پیش از آن که به جایگاه رای مسعود پزشکیان بپردازیم بیاییم علت تایید صلاحیت وی را مورد بررسی قرار دهیم!
در سال پایانی ریاست ابراهیم رئیسی بر دستگاه اجرایی جمهوری اسلامی بین تصمیمات علی خامنهای و وی به اختلاف شدید خورده بود و حتی با آن که خامنهای بر نگاه به شرق تاکید داشت وی مذاکرات مخفیانه را با آمریکا در عمان پیگیری میکرد و در آخرین سخنرانی او بر دخالت برخی در دولت سخن گفت و اعلام کرد بنابر مصلحت سکوت میکند! از همبن رو قطار دولت یکدست سازی خامنهای عملا از ریل خارج شده بود و باید آن را مدیریت میکرد که ناگهان ابراهیم رئیسی در یک سقوط بالگرد به صورت مشکوک درگذشت….
علی خامنهای در این هنگام نیاز به مدیریت افکار عمومی داشت که هم مشارکت نسبت به انتخابات سال ۱۴۰۰ بیشتر شود و هم بتواند فضای اجتماعی جامعه در نتیجه خیزش مهسا/ژینا را کنترل کند در این میان پس از شکست کارت یکدستسازی از کارت اصلاحات استفاده کرد!
اصلاحطلبان در این انتخابات با سه نماینده اصلی عباس آخوندی، اسحاق جهانگیری و مسعود پزشکیان وارد انتخابات شدند، علی خامنهای به دلیل وضعیت فاجعهبار دولت حسن روحانی و بودن دو سرکوب بزرگ دی ۹۶ و آبان ۹۸ در آن نمیتوانست اسحاق جهانگیری و عباس آخوندی را تایید صلاحیت کند! از همین رو سراغ مسعود پزشکیان رفت که سابقه فعالیت در دولت محمد خاتمی را در کارنامه داشت که در نگاه برخی از اعضای جامعه دوران درخشان جمهوری اسلامی بوده است تا بتواند جامعه را به رای دادن به پزشکیان ترغیب کند!
در این میان باید رقبای پزشکیان تضعیف میشدند! در این میان روزانه بیش از هزاران سخنرانی خرازی و ولایتی که دستهای راست و چپ علی خامنهای بودند علیه جلیلی منتشر میشدند و در همین حال فایل صوتی قاسم سلیمانی فرمانده پیشین سپاه قدس نیز علیه جلیلی رقیب پزشکیان منتشر شد! در همین حال پرونده سیسمونی-گیت قالیباف هم بار دیگر در شبکههای اجتماعی فعال شد! همین عوامل باعث شد بین خود اصولگرایان و نیروهای جبهه انقلاب شکاف و شقه رخ دهد و به رقابت باهم بپردازند و مسعود پزشکیان از این شکاف و تقسیم رای برای فعالیت خود بپردازد! در این شرایط فضای سیاسی مهندسی انتخابات برای ریاست جمهوری پزشکیان توسط بیت رهبری آماده و محیا شد….
اما آرایی به صندوق رای و به اسم پزشکیان انداخته شد را نباید به حساب شخص پزشکیان و اصلاحطلبان ریخت چرا که آرتی اعتراضی بودند! بخش اعظم آرای پزشکیان در آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل و زنجان بودند که به واسطه آذربایجانی بودن پزشکیان داده شد! بخش دوم آرا در کوردستان و کرمانشاه داده شد که به واسطه تولد پزشکیان در مهاباد بود و آرای سوم در بلوچستان بود که به واسطه دفاع از حق و حقوق اهل سنت در مناظرات به مسعود پزشکیان داده شد! همچنین بخش دیگر آرا نیز از طریق فریب جامعه با پروپاگاندا سازی از جلیلی و ترس از طالبانی شدن ایران بود که گویا پزشکیان و خامنهای موفق بودند و توانستند بخشی از جامعه را با این ترفند به پای صندوق رای بیاورند!
به همین جهت این آرای مسعود پزشکیان را میتوان آرای اعتراضی اتنیکهای غیر فارس و اقلیتهای مذهبی به شرایط فاشیستی موجود و همچنین ترس جامعه از بدتر نشدن فضای اجتماعی جامعه دانست که صدای خود را اینگونه رساندند، از همین رو نمیتوان این آرا را حمایت از اصلاحطلبان توصیف کرد!
بنابراین ادعای اصلاحطلبان مبنی بر وجود پایگاه اجتماعی تنها جنبه تبلیغات رسانهای داشته و ارتباطی با واقعیتهای موجود ندارد! تحریم ۶۰ درصدی دور اول و ۵۱ درصدی دور دوم انتخابات نشان داد اکثریت جامعه اصلاحطلبان را روی دیگر اصولگرایان و بخشی از پایوران علی خامنهای میدانند که نمیتوانند تغییری ایجاد کنند! به همین دلیل جامعه از سال ۱۳۹۶ با شعار اصلاحطلب، اصولگرا، دیگه تموم ماجرا با این نیروی سیاسی تعیین و تکلیف کرده و از اصلاحطلبان به عنوان آخرین سنگر نظام جمهوری اسلامی ایران، گذار کردهاند! گذاری که تنها یک پیام دارد و آن خواست جامعه مبنی بر سرنگونی تمامیت رژیم جمهوری اسلامی و استقرار دموکراسی، آزادی و عدالت اجتماعی است، به همین جهت نمیتوان هیچگونه تعبیر دیگری از این گذار برای جامعه تعریف کرد و هر تعبیر دیگر اقدامی جز بازی در زمین جمهوری اسلامی ایران نخواهد داشت!
✍ووکاشین پاکروان
🔹فعال اکو-سوسیالیست