هر رای به جمهوری اسلامی تبدیل به گلوله ای می شود برای سرکوب و کشتار

جمعی از کمونیست های انقلابی – ایران

سیرک انتخاباتی این دوره از ریاست جمهوری از حساسیت خاصی برای جمهوری اسلامی برخوردار است. رژیم با چندین تضاد جدی مواجه است مهمترین آن مبارزات و خیزشهای مردم بویژه از سالهای ۹۶ است که در خیزش ژینا به اوج خود رسید. همچنین تشدید بی سابقه فقر، تورم، بیکاری ، فساد و دهها عامل دیگر ناشی از بحران های اقتصادی در هماهنگی با بحران های اجتماعی و سیاسی است که به تشدید زنستیزی، ستم ملی ومذهبی … منجر شده است. همه این مسایل بر نفرت از این نظام مرتجع و ضدمردی و بی اعتباری آن، برای اکثریت قاطع مردم افزوده است.

بویژه اینکه رژیم با یک دست کردن خود با انتصاب رئیسی به نفع جناح حاکم نتوانست هیچ یک از تضادهای بالا را حل و یا حتی تخفیف دهد بلکه این تضادها بشدت تشدید شدند. در همان حال با تشدید تضاد بین بلوکهای امپریالیستی غرب و شرق مواجه هستیم تا جاییکه خطر یک جنگ امپریالیستی هسته ای بشریت را تهدید میکند. این مسئله باعث شده که میدان مانور جمهوری اسلامی را تنگ و تنگتر کند. این درست است که جمهوری اسلامی جهت گیری های استراتژیکی با امپریالیست های روسی و چینی را برقرار کرده اما برای رژیم تا همین اواخر امکان مانور و بندبازی میان امپریالیست های غرب و شرق تا حدی موجود بود، که دیگر با تحولات در اوضاع جهانی و گذر به شرایط نوینی، این قدرت مانوردر حال بسته شدن است. به همین دلیل جمهوری اسلامی به عناوین مختلف تحت فشار کمپ های امپریالیستی قرار دارد تا موقعیت خود را تعیین کند.

با توجه به چنین شرایطی و تضادهای موجود تمامی کاندیداها حتی بصورت علنی تری از درون کادرهای نظامی -امنیتی و سیاسی امتحان پس داده، دست چین شده اند تا نظام جمهوری اسلامی با اتکا به قوای قهری دولتی، سرکوب سیستماتیک مردم، بقاء خود را “تضمین” کند. از قالیباف که از فرماندهان اصلی سرکوب بویژه جنبش دانشجویی است، که جوانان زخمی و شکنجه شده را با دست و پای شکسته و دست بند زده از بام دانشگاه به کف بتونی پرتاب می کرد تا پورمحمدی که عضو «هیت مرگ» در سالهای ۶۰ بود و در تابستان ۶۷ ده ها هزار نفر از مبارزین و انقلابیون را اعدام کردند و در گور های دسته جمعی در خاوران ها دفن کردند و بقیه کاندایای های رژیم نیز از عاملان و آمران سرکوب جوانان ، زنان، کارگران ، زحمتکشان و ملیت های تحت ستم اند. مردم در چهره آنان رنج و بی آیندگی جامعه را می بینند. آمار خود رژیم نشان می دهد که ۷۳ در صد مردم به هیچ وجه حاضر به درگیر شدن درسیرک انتخاباتی برای انتصاب یک مزدور دیگر نمی باشند. اما رژیم بسیار تلاش دارد تا حد امکان از قشر نازک شده پایه هایش و حتی برخی از مخالفین لیبرال و طبقات متوسط را که سرخورده شده اند را به پای صندوق های رای بکشاند و از نوع شکستی که در دور قبل متحمل شد، جلوگیری کند.

خامنه ای تاکید کرد که کسی حق افشاگری از کاندیداهای دیگر را ندارد. یعنی “برای حفظ و منافع نظام خفه شوید”، زیرا خامنه ای خوب می داند که هر اتهامی که این دارودسته مرتجع بهم بزنند برای این که افکار مردم را به طرف خود جلب کنند، باعث افشای بیشتر جزئیات درون حکومت می شود. اما کماکان با وجود برگزیدن کاندیداهای سرسپرده، وسرکوبگر دست چین شده، تضادهای عینی که حاصل کشمکش باندهای نظامی – امنیتی و اقتصادی- سیاسی که از گرایش و وابستگی به جناحهای مختلف امپریالیستی برمی خیزد را نمی توان صرفاً با یک تشر خواباند. به همین علت قالیباف نمایندگانی برای رایزنی به اروپا می فرستد وپزشکیان اعلام می کند که روسها او را دوست ندارند (بخوان من روسی نیستم)!

مردم می دانند که اولویتهای رژیم و هر یک از کاندیداهای دست چین شده اش، حل معضلات آنها نیست، بلکه حفظ این نظام ننگین، چگونگی سرکوب مردم، تشدید ستم و استثمار، تشدید زن ستیزی و البته حل تضادهایی که در ارتباط با جهت گیری امپریالیستی برای حفظ نظام است در دستورکارشان قرار دارد. اما موضوع اینست که حتی اگر معضلات مردم هم در دستورکارشان بود نمی توانستند معضلی را حل کنند. این ناتوانی از ذات یک نظام سرمایه داری برمی خیزد. یک نظام سرمایه داری که بر اساس بنیادهای شرعی اسلامی متکی است و تا مغز استخوان فاسد، ضدمردی، سرکوبگر و ستمگر است. از زاویه اقتصادی، این یک نظام سرمایه داری وابسته به امپریالیسم جهانی است که مشتی جانی و رانت خواران حکومتی کل منابع کشور را به تصاحب خود و یا باندهای حاکم در آورده اند. این نظام با صندوق های “رای” نه تنها هیچ تغییری نمی کند بلکه «رای بیشتر» به رژیم امکان سرکوب حتی شدیدتر داخلی و قدرت بین المللی می دهد. ساختمان سیرک انتخاباتی و کارخانه صندوق رای بگونه ای سازمان یافته که هر رای که به درون آن ریخته میشود، تبدیل به گلوله ای برای سرکوب و کشتار می گردد. این هشداری است به آنانیکه با وجود نارضایتی از رژیم ” روزنه امیدی ” می بینند یا هنوز هم در صدد انتخاب بین بد و بدتر می باشند. واقعیت اینست که بخش عظیمی ازجامعه و مردمی که از سرکوب های گسترده به تنگ آمده اند، زحمتکشانی که با فقر دست و پنجه نرم می کنند، زنانی که تحت ستم عریان یک نظام بنیادگرای اسلامی قرار گرفته، مردم و ملیت هایی که تحت ستم شونیستی اند و مناطق و محل زندگی اشان در فقراقتصادی و محرومیت نگاه داشته شده اند، همجنسگرایان و کوئیرها و ال جی بی تی کیو پلاس ها که تحت تبعیض و فشار قرار دارند، مادران دادخواه و کل خانواده دادخواه که تحت فشار و تهدید و سرکوب قرار دارند، در جریان خیزشهای رادیکال و خونین چند سال اخیرو بخصوص خیزش های دی ۹۶، آبان ۹۸ و در تداوم آن خیزش «زن، زندگی ، آزادی» یک صدا خواهان سرنگونی کل نظام جمهوری اسلامی گشته اند. اما لایه های دیگری در جامعه قرار دارند که نسبت به موقعیت اجتماعی و افت و خیز جنبش تغییر جهت می دهند و با وجود نارضایتی از رژیم ” روزنه امیدی ” را در درون همین رژیم می ببینند ویا تلاش می کنند بیابند و یا هنوز هم در صدد انتخاب بین بد و بدتر برمی آیند. این اقشار در دورانهای افت نسبی و موقت می توانند نسبت به پیروزی انقلاب شک و تردید نمایند. رژیم بروی این اقشار حساب باز کرده است. رژیم تلاش می کند تا با استفاده از تبلیغات و هزینه های عظیم از جیب مردم، و از طریق رسانه های مزدورمنش و دروغ های ژورنالیستی و شوهای مسخره تلویزنی به نام مناظره، بخشی از مردم را به سیرک انتخاباتی خود جذب کند. تلاشی که تنها برای پوشاندن موقعیت شکننده خود است.

کلام آخر اینکه قطب ضد نظام جمهوری اسلامی از گرایشات مختلف تشکیل یافته و کماکان فاقد یک برنامه انقلابی برای سرنگونی انقلابی جمهوری اسلامی و نظامی که باید جانشین گردد، است. این که با چه سازماندهی در بین مردم ، با چه برنامه و نقشه و با چه تاکیتک و استراتژی می توان این رژیم را شکست داد. بر این پایه نیاز مبرمی به یک جمع بندی علمی و همه جانبه از نقاط قوت و ضعف طلب می کند که بتواند مسیری را به سمت افق انقلاب و رسیدن به جامعه کمونیستی را بگشاید. مسیری که به معنای واقعی می تواند رهایی کارگران و زحمتکشان، زنان ملیت های تحت ستم، ال جی بی تی کیو پلاس ها و همه آنانی که تحت ستم هستند را تضمین کند.

جمعی از کمونیست های انقلابی – ایران

۲ تیر ماه ۱۴۰۳

 

سایت ما jaka2020.com

ای میل: jaka۲۰۲۰.ir@gmail.com

پیام بگذارید

رفیق فواد مصطفی سلطانی

اتحاد کارگری