دوباره از آسمان کشور ما ستاره برچیدند. دوباره چهار غنچه نوگل بهدست حاکمان فاسد و جنایتپیشه جمهوری اسلامی پرپر شد. دوروز پیش چهار زندانی سیاسی کرد بهنامهای محمد فرامرزی، پژمان فاتحی، وفا آذربار و محسن مظلوم، به زندان قزلالحصار انتقال داده شدند. این زندان در سال ۶۷ قتلگاه زندانیان سیاسی ایران بود و در دودهه پیش نیز همین نقش را ایفا کرده است. این زندانیان قبلاز انتقال، اولین و تنها ملاقات، پساز ۱۹ماه بیخبری را با خانوادههای خود داشتند. بنا بهاظهارات خانواده این عزیزان آنان درهنگام ملاقات در اعتراض به حکم ناعادلانه اعدام درحال اعتصاب غذا بهسر میبردند، و امروز شنیدیم که این جوانان بهچوبههای دار سپرده شدند. زندانیان سیاسی زندان اوین در اعتراض دست بهاعتصاب غذا زدند و رژیم مطابق معمول، سگهای هار وزنجیری خود را برای سرکوب آنان از قلادهها رها کرد.
مادران داغدار و گروهها و انجمنهای فعال صنفی و سیاسی و دانشگاهی طی بیانیههای متعدد خواستار توقف اجرای این احکام، و بهطور عمومی، حکم اعدام شدند. اما رژیم به هیچیک ازاین درخواستها توجهی نشان نداد و بیرحمانه این چهارتن را بهقتل رساند. آیا زمان آن نرسیده است که ازخود سئوال کنیم: درچه زمانی این جنایتپیشگان توجهی بهدرخواستها و مطالبات مردم داشتهاند؟ این اقدام چندان دور از انتظار نبود. گمان آن میرفت که با اوجگیری اعتصابات و اعتراضات کارگری و مردمی در چندماهه گذشته، آنان نیز درجهت ایجاد رعب و وحشت در میان مردم دست بهچنین اقداماتی بزنند، اما این کوردلان هنوز نفهمیدهاند که حتی چنین تمهیداتی نیز دیگر ثمری نخواهد داشت، آنچنان که تاکنون نداشته است.
گرایش مارکسیستهای انقلابی ایران ضمن محکومکردن این اقدامات وحشیانه و مطالبه لغو مجازات غیرانسانی اعدام اعلام میکند که چنین مطالبهای از این درندگان تنها بهزبان خودشان، یعنی زبان زور قابل تحقق خواهد بود. شاید در حال حاضر کارگران و زحمتکشان سلاح و تجهیزات این ددمنشان را نداشته باشند، اما آنان اسلحهای صدهابار قدرتمندتر در اختیار خود دارند؛ و آن اعتصاب و اعتراض همگانیست. این سلاح برایی خود را در قبال گذشتگان اینان نیز ثابت کرد و دودمان آنان را به چشمبرهمزدنی در هم پیچید. همانگونه که مادر جاویدنام مهران رحمانی میگوید: “اعدام مانعی بر پیمودن راه کاروان مبارزه نخواهد بود”. اعدام تنها خشم تودهها را شعلهورتر میکند و آنانرا در مبارزه برای امحا کامل دیکتاتوری ثابتقدمتر خواهد نمود.
شما میتوانید باتکیه برسرنیزه اندکی بیشتر عمر ننگینتان را تداوم ببخشید، اما نمیتوانید بانشستن برآن تا ابد پایدار بمانید. مردم در همه خیزشهای اخیر نفرت و بیزاری خود را از شما فریاد زدهاند و دیر نیست که بساط ظلم و نامردمیهای شما برچیده شود. خطاب ما روبه آنانیست که هنوز در بدنه این نظام باقی ماندهاند و گمان میکنند که برای این رژیم راه نجاتی باقی مانده و آنان همچنان به ریزهخواری سفرههای رنگین آنان ادامه خواهند داد. اینان حتی برای جان شمایان نیز ارزشی قائل نیستند و بهمحض احساس خطر شما را نیز رها کرده و با چمدانهای پر از این سرزمین خواهند گریخت، کما اینکه شاهد بودیم چگونه درپی خیزش ژینا، زنان و کودکان خود را پیشاپیش به ممالک شیطان بزرگ فرستادند. آنگاه شما خواهید بود و مردم! فراموش نکنید که در دادگاههای مردمی آینده، عذر “مامور و معذور” پذیرفته نخواهد شد. همانگونه که عذر جانیان فاشیست هیتلری را نپذیرفتند. مسئولیت این جنایات برگردن همه شما نیز هست، پستا دیرنشده راه خود را از این جنایتکاران جدا کنید. حکمهای اعدام باید متوقف شود وگرنه پساز پیروزی انقلاب عواقب آن دامن شما را نیز خواهد گرفت.
ننگ و نفرت بر رژیم جنایتکار جمهوری اسلامی
پیروز باد انقلای سوسیالیستی کارگران و زحمتکشان
پیش بهسوی تشکیل شوراهای کارگری و محلات با هدف سرنگونی این رژیم و برقراری جمهوری شوراها
گرایش مارکسیستهای انقلابی ایران
۸ بهمن ۱۴۰۲