135
دیکتاتور
کورت می کند
تا نتوانی ببینی حقیقت را
تا نتوانی بخوانی حقیقت را
تا حقیقت را نتوانی بنویسی
تا
هرچه را او گفت
حقیقت بپنداری و
کورکورانه تکرار کنی و
به آن عمل نمایی.
کورت می کند
تا/ جهان را
از چشم ِ ناراست بین ِ او ببینی و
همان را
واقعییت ِ هستی ِ جهان
در تصور آوری
کورت می کند
تا نتوانی هرگز
از قلمروی
اندیشه و اراده ی او
خارج شوی و
تمام ِ عمر
در خانه بنشینی و
خیالبافی کنی
از بهشتی که او وعده می دهد و
در قلمروی
آموزه های تو نمی گنجد
تا تمام ِ عمر
« بله قربان» گوی ِ
عقاید ِ بی اعتبار ِ او باشی
کورت می کند
تا سلب ِ اراده و اندیشه ات کند
این:
حاکم ِ بی منازع ِ اندیشه و بیان
این:
انحصار طلب ِ تمامییت خواه
این:
فرمانفرمای بی رقیب ِ
اندیشه و عمل.