خانه » شعر و ادبیات » صفحه 2
بخش
شعر و ادبیات
بیهود تمنا می کنید… «او مُرده» در ایام نوجوانی من دفن خدا را در خواب …
به زندانمان افکندند من میان حصارها تو بیرون آن بیآنکه کاری از دستم برآید تنها …
االله در خون آیات در خون مِحراب در خون سجاده در خون تسبیح در خون …
راستی که در دوره تیره و تاری زندگی میکنم امروزه فقط حرفهای احمقانه بیخطرند گره …
*بر دلم نشسته خاکستر و دود رنجدیده م از ذهنهای، که در دام مماشات و«بده،بستان» …
«فلسطین» های آدمکها برای لحظهی هم، اگر شده به ما «کودکان فلسطین» هم فکر کنید …